سامان رسول پور
به دنبال تعطیل مجدد نشریه کردی ـ فارسی روژهه لات با محمد علی توفیقی، از اعضای شورای سیاستگذاری این نشریه گفت و گو کرده ایم.
هیات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد 22 دی ماه، دستور لغو امتیاز دو هفته نامه کردی ـ فارسی “روژهه لات” رابه استناد ماده 11 قانون مطبوعات و پس از انتشارپنج شماره از آن صادر کرد. روژهه لات پیشتر در مهرماه سال ۸۵ توقیف شده و پس از دو سال، دیوان عالی کشور در ۱۱ آبان ماه امسال دستور رفع توقیف این نشریه را صادر کرده بود.
به گفته توفیقی علت توقیف این نشریه “دشمنی با جریان آزاد اطلاعات” و “هراس ازمطبوعات آزاد و غیر همسوست”. این مصاحبه رامی خوانیم.
آقای توفیقی، دلیل توقیف دو هفته نامه روژهه لات چیست؟ هیات نظارت بر مطبوعات چه توجیهی برای توقیف این نشریه داشته است؟
براساس نامه شماره 6462⁄12 مورخ 22/10/87 هیات نظارت برمطبوعات، علت آن در ظاهر استناد به تبصره ذیل ماده ۱۱ قانون مطبوعات مبنی بر از میان رفتن شرایط صاحب امتیاز و مدیر مسئول اعلام شده است.اما به نظرم این بیشتر ظاهر قضیه است و در باطن امر دشمنی آنها با جریان آزاد اطلاعات نهفته است و هراسی که ازمطبوعات آزاد و غیر همسو دارند.مدتی است که آنها در کردستان، زحمت زیادی به خودشان نمیدهند و مستقیماً نشریههای مستقل، منتقد و غیر همسو را لغو امتیاز میکنند تا دیگر هیچ امیدی به انتشار مجدد آن وجود نداشته باشد.این رویه قبلاً در موردنشریات ”کرفتو” و”هاوار” هم تجربه شده است. متأسفانه رویکرد امنیتی حاکم بر کردستان فقط محدود به مسایل سیاسی نیست و شاهد گسترش روزافزون آن به همه حوزهها از جمله مطبوعات هستیم.دلیل این توقیف هم شبیه به همه توقیف های دیگر است،دگر اندیشی و تلاش برای دگرباشی که در چارچوب همه نظام های ایدئولوژیک، بنوعی گناهی بزرگ و نابخشودنی محسوب می گردد، این بار روژهه لات بی گناه را به گیوتین توقیف سپرد.
یعنی شما ادعای آنها مبنی بر تغییر شرایط صاحب امتیاز ومدیر مسئول را که منجر به توقیف روژهه لات شده، قبول ندارید؟
به هیچ وجه، اگر به فرض محال بپذیریم که ادعای واهی آنان درست است باز هم نمی توان قبول کرد که به این بهانه زمینه های لغو امتیاز، که معادل حکم اعدام است را فراهم کنند. اگر برای حاکمان ارزش قلم همانگونه بود که خدا بدان سوگند یاد کرده است هرگز حاضر نمی شدند حرمت نشریات را اینگونه ناچیز شمارند.می توانستند بعنوان مثال تقاضای تغیر مدیر مسئول را داشته باشند تا مردم از یک رسانه موثر محروم نشوند.
در طول این چند ماه که نشریه منتشر می شد،سابقه داشته که مسئولین به دلیل رویکرد نشریه، شما را تحت فشار قرار دهند؟
بله، فشارهایی در زمینه قلم زدن برخی افراد و همچنین نپرداختن به بعضی موضوعات وجود داشت. البته این جدا از فشار وحشتناکی بوده است که پس از هر شماره به واسطه نامشخص بودن خطوط قرمز و سلیقه ای بودن مرزهای ممنوعه تحمل می کردیم.محروم شدن ازآگهی های دولتی و کمک هایی که به نشریات همسو و شبه ارگان می شود نیز نوع دیگری از فشار و تنگنا هایی است که در مسیر همه نشریات مشابه” روژهه لات” قرار داشته و ظاهرا قرار است در آستانه انتخابات تشدید هم بشود.
روژهه لات چه رویکردی داشت؟ آیا فعالیت در چنین فضای بسته ای برای شما سخت نبود؟
کار روزنامه نگاری در همه جای دنیا سخت است و حتی در برخی کشورها از مزایای مشاغل سخت و زیان آور هم برخورداراست.اما همین کار سخت در ایران شاق و در کردستان، اگراغراق نباشد سخت تراز نقاط دیگر است. ویژگی های جغرافیایی و تاریخی کردستان بگونه ای است که نشریات این دیار از سرنوشت چندان خوشایندی برخوردار نبوده و مروری بر صد و چند سال روزنامه نگاری کردی سرشار از داستان تلخ جوانمرگی و توقیف و محاق نشریاتی است که در این عرصه حضور داشته اند. ما هم چون می دانستیم کجا هستیم و به چه کار بزرگی مشغولیم همه سختی ها را به جان خریده بودیم چرا که روزنامه نگاری در شرایط امروز ایران تنها کار عشق است و بس. ما در “روژههلات” رویکرد اصلاحطلبانه داشتیم و میخواستیم همچون پلی میان نسلها برای پرهیز از اشتباهات گذشته عمل کنیم و شعارمان هم آشتی و گفت و گو بود و قصد داشتیم نشریه ای متفاوت باشیم.البته دیدگاهی در کردستان وجود دارد که چندان تمایلی به همگرایی نیروهای موجود ندارد و به برقراری دیالوگ و گفتمان مسالمتآمیز روی خوش نشان نمیدهد.در عین حال، در نشریه انتقاداتی نسبت رویکرد امنیتی حاکمیت، بیکاری فزاینده، تبعیضهای قومی و مذهبی و سوء مدیریت دولتمردان در کردستان داشیم، همچنین تلاش میکردیم برای همه کسانی که به گفت و گو اعتقاد دارند تریبونی فراهم کنیم.اما گویا کسانی که در کردستان تصمیم گیرنده هستند چندان از زمین گذاشته شدن قلمها نگران نیستند و به عواقب رویکرد خطرناک تضعیف حرکتهای اصلاحطلبانه نمیاندیشند.
فکر می کنید در صورتی که به رای هیات نظارت بر مطبوعات اعتراض کنید نتیجه ای خواهید گرفت؟
البته باید از همه ابزارها برای اعاده حقوق ضایع شده مان استفاده کنیم اما با توجه به تجارب گذشته و سرنوشت نشریات دیگری که با همین حربه از ادامه حیات محروم شده اند چندان به نتیجه بخش بودن اعتراض به هیات نظارت خوش بین نیستم زیرا آنها با مطالعه و شناخت چنین حکمی را نداده اند. در عین حال همه شواهد و قراین نشان از دور جدید سرکوب فعالان سیاسی و مدنی و بستن معدود نشریات دگر اندیش و منتقد دارد.
با توقیف “روژهه لات” فضای حاکم بر مطبوعات کردی در ایران اکنون به چه شکلی است؟
باید بگویم حتی اگر “روژهه لات” هم بسته نمی شد فضای حاکم بر مطبوعات کردی فضای مطلوب و مساعدی نبود! در حال حاضر در تمام استانهای کردنشین تعداد نشریات فعال از انگشتان دست هم کمتر هستند.خود سانسوری و فشار های چند بعدی قبل الذکراز یک طرف و بحران نداشتن مخاطب عام و اقتصاد بیمار این مناطق در کنار خفقانی که برخی ها بدنبال آن هستند دست به دست هم داده و باعث شده مردم کرد همانند مردم سایر نقاط ایران از نعمت برخورداری از مطبوعات آزاد، پویا و بالنده ای که از آن بعنوان رکن چهارم دمکراسی یاد می شود محروم باشند.