بهترین پند نتانیاهو به جمهوری اسلامی

حسین علیزاده
حسین علیزاده

1- فردای روزی که ارتش امریکا مجسمه صدام حسین را از یکی از میادین بغداد پایین کشید و رسانه های جهانی آن را بطور زنده مخابره کردند، کره شمالی (دارنده سلاح هسته ای) طی بیانیه ای رسمی اعلام کرد: این حادثه نشان داد که اگر صدام حسین مسلح به سلاح بازدارنده بود، هرگز به این سرنوشت گرفتار نمی آمد. پیونگ یانگ تاکید کرد: حادثه خلع سلاح صدام درسی است برای کره شمالی که در مسیر برنامه هسته ای خود، استوار باشد. بعدها مشابه همین اقدام برای قذافی نیز افتاد.

2- از رژیم های سیاسی سه کشور ایران، عراق و کره شمالی که در تعبیر جرج بوش “محور شرارت” نام گرفته بودند، رژیم بعث عراق در اثر حمله نظامی واژگون و برای بیش از ده سال عراق وارد دورانی از تلاطم سیاسی و خشونت های فرقه ای شده است که پایان آن نیز هنوز روشن نیست. افزون بر این ناآرامی ها، احتمال تجزیه عراق نیز خطری است که این کشور را تهدید می کند. این وضعیت برای لیبی پس از قذافی نیز به وجود آمده است.

3- خصومت جمهوری اسلامی و اسرائیل بر هیچ کس پوشیده نیست. بدیهی است این دو در دشمنی علیه یکدیگر از هیچ اقدامی کوتاهی نمی کنند. اما به خواننده چه حسی دست خواهد داد اگر ببیند نتانیاهو، در یک مصاحبه تلویزیونی مشفقانه ترین راهنمایی ممکن را به جمهوری اسلامی کرده در حالی که گمان داشت مهلک ترین ضربه ها را به او می زند؟

با این سه مقدمه بازخوانی مصاحبه بنیامین نتانیاهو با بی بی سی فارسی درخور توجه است تا دانسته شود وی چگونه مشفقانه ترین توصیه های امنیتی را برای هوشیار نگه داشتن جمهوری اسلامی کرده است. به بیان دیگر، نتانیاهو در روشن ترین گفتار از برنامه ای پرده برداشت که علی القاعده کشورهای متخاصم تلاش در پنهان نگه داشتن آن می کنند.

به زعم این نوشتار، نتانیاهو نسجیده ترین پیام ممکن و ناپخته ترین سخنی را که پرده از برنامه های پنهان اسرائیل بر می دارد، ارسال کرد تا تردیدی برای جمهوری اسلامی باقی نماند که اگر به دنبال بقای خود است و اگر می خواهد سرنوشت کره شمالی را (به تصریح نتانیاهو) داشته باشد نه صدام و قذافی، باید به دنبال امتلاک توان بازدارنده هسته ای باشد.

بنیامین نتانیاهو در این مصاحبه در حالی که تلاش داشت خطر ایران هسته ای را بیان کند از قضا به دلیلی متوسل شد که اگر روحانیت حاکم در ایران به آن گوش بسپارند باید سپاسگزار او باشند. وی در آن مصاحبه گفت: “اگر این حکومت (جمهوری اسلامی) دستش به سلاح هسته ای برسد مثل کره شمالی “ابدی” خواهد شد…اگر رژیم خامنه ای دستش به بمب اتم برسد، این یعنی پایان آرزوها… وقتی این رژیم دستش به سلاح اتمی برسد آن وقت چه باید کرد؟ این رژیم “ماندنی” خواهد بود و شما تا ابد باید در این تاریکی زندگی کنید… شما را به خدا نگذارید دستش به سلاح هسته ای برسد…چون اگر مجهز به سلاح هسته ای بشود هرگز از شرش خلاص نخواهید شد.”

 

برنامه صلح آمیز یا غیر صلح آمیز؟

برنامه هسته ای ایران مناقشه ای را دامن زده که آیا صلح آمیز است یا غیر صلح آمیز؟ آژانس بین المللی اتمی اگرچه تردیدهای زیادی در صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران ابراز کرده اما هرگز انحراف برنامه هسته ای ایران به سوی اهداف نظامی را تأیید نکرده است.

با وجود این، اگر فرض را بر غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران بگیریم، ناگزیر تهران باید انگیزه محکمی داشته باشد که چنین هدفی را به هر هزینه، حتی فلج شدن اقتصاد کشور دنبال کند. در چنین فرضی باید تمام تلاش تهران متمرکز بر پنهانکاری و فریب باشد تا اهداف نظامی خود را در زیر برنامه ای صلح آمیز پنهان کند.

اما، اگر جمهوری اسلامی، بنا به همین سخنان نتانیاهو، دریابد که در فردای دست شستن از برنامه هسته ای، حیاتش در معرض خطر از نوع حذف صدام و قذافی است و در عیان اینگونه از سوی نتانیاهو تهدید به واژگونی و براندازی شود، آیا بهانه کافی نخواهد داشت که بنا به حق “دفاع مشروع” از توسل به هر اقدامی برای تضمین بقای خود استفاده کند؟

 

پندهای ارزنده نتانیاهو به جمهوری اسلامی

 اگر سخنان نتانیاهو را به دقت مطالعه کنیم، او ساده لوحانه مشت خود را گشوده که در فردای برچیده شدن کامل برنامه هسته ای ایران، چه اهدافی در سر می پروراند. بدیهی است کشوری که فاقد قدرت بازدارندگی است، بازنده میدان نیز هست.

نسنجیده بودن سخن نتانیاهو درآنجاست که:

اولاً وی داشتن سلاح هسته ای را مساوی با ادامه بقای یک نظام سیاسی می داند. اگر چنین است، چرا اتحاد جماهیر شوروی با داشتن توان هسته ای بسیار مخرب خود، متلاشی و علاوه بر آن بخش هایی از خاک آن تجزیه شد؟

آیا این فرض بالکل نامحتمل است که رژیمی همچون کره شمالی نیز به رغم امتلاک سلاح هسته ای روزی دستخوش بحران های اجتماعی و تغییر رژیم شود؟ آیا مگر اقتدار نظامی محمدرضا شاه، مانع سقوط و واژگونی رژیم پادشاهی شد؟ مگر بحران های عمیق اجتماعی ـ– اقتصادی جمهوری اسلامی حتی با امتلاک بمب هسته ای قابل ترمیم است که نتانیاهو این چنین ساده لوحانه، داشتن سلاح هسته ای را برابر با ابدی و جاودانه شدن یک رژیم می پندارد؟

ثانیاً با فرض بر اینکه نه تنها نظام جمهوری اسلامی بلکه همه نظام های سیاسی جهان بدون استثناء خواهان حیات ابدی هستند، آیا پندی که نتانیاهو به جمهوری اسلامی می دهد غیر از این است که اگر به دنبال حیات ابدی هستید، دارنده توان بمب هسته ای شوید؛ همانطور که به گفته نتانیاهو، اینک کره شمالی حیات ابدی یافته ولی صدام و قذافی نه.

آیا مستفاد سخن نتانیاهو، غیر از این است که تهران اگر کلیه برنامه های هسته ای خود را متوقف کند، حیات او به مخاطره خواهد افتاد، همچنان که رژیم های قذافی و صدام ساقط شدند ولی پیونگ یانگ حیات ابدی خود را (به گفته نتانیاهو) تضمین کرده است.

 

سخنانی از جنس سخنان احمدی نژاد

اسرائیل قویاً متهم به آن است که خود دارنده توان هسته ای است. این کشور تاکنون به پیمان ان. پی . تی نپیوسته است. در واقع تل آویو با علم به خصومت نهادینه شده در کشورهای منطقه نسبت به خود، نوعی توان بازدارنده را ذخیره کرده ولی هرگز به توانمندی هسته ای خود اعتراف نکرده است.

حال اگر یکی از دولت های متخاصم با اسرائیل گفته باشد “اگر این حکومت (اسرائیل) دستش به سلاح هسته ای برسد مثل کره شمالی ابدی خواهد شد”، آیا غیر از این پند و اندرز را به اسرائیل داده که اگر به دنبال تضمین بقاست، باید به دنبال این توانمندی باشد؟

حال همین پند وانذار را نتانیاهو با زبان رسا و در طبق اخلاص به گوش جمهوری اسلامی رسانده است.

اگر اندکی پیش از این محمود احمدی نژاد سخن از پاک کردن اسرائیل از نقشه جهان کرده بود، سخنان و مواضع نتانیاهو، به شرحی که گفته شد، دست کمی از سخنان احمدی نژاد ندارد که در فردای دست شستن از برنامه هسته ای، جمهوری اسلامی به سرنوشتی دچار خواهد شد که صدام و قذافی دچار شدند.

سخن نتانیاهو آشکارا حاوی این پیام است که اگر تهران (در فرض داشتن برنامه نظامی هسته ای) خود را خلع سلاح کند، به سرنوشتی مشابه عراق و قذافی دچار خواهد شد علاوه بر اینکه کشور نیز در دور باطلی از خشونت و ای بسا تجزیه گرفتار می آید. پس همان بهتر که راه کره شمالی برود.

آیا نتانیاهو سخنی مشفقانه تر از این برای راهنمایی نظامی که آرزوی نابودیش را دارد، می توانست داشته باشد؟