“آدمربایی، تجاوز به عنف، مزاحمتهای خیابانی، آزار و اذیت در محیطهای کار غیر رسمی و آزار و اذیت کلامی زنان در خانه از مهمترین مصادیق خشونت علیه زنان در پایتخت است.” اینها نتایج تحقیقات یک ساله گروهی از پژوهشگران اجتماعی و فعالان حقوق زنان است. البته ماجرا تنها به آمارگیری ختم نشده، گروهی که این تحقیقات را در محلههای جنوبی تهران انجام داده پس از شناسایی بسترهای و علل بروز خشونت علیه زنان، با برگزاری کلاسهایی برای زنان سعی کرده آنها را با این عوامل و راهکارهای مقابله با آن آشنا کند.
جلوه جواهری فعال حقوق زنان و از محققان این پروژه میگوید: “خشونت در سطح اجتماعی، خشونت در محیط کار و خشونت در عرصه خانوادگی در این مناطق را مورد بررسی قرار دادهایم. سعی کردیم در جریان کار از خود زنان کمک بگیریم و از آنها خواستیم که مصادیق خشونت در این سطوح را نام ببرند.”
در حوزه خشونت علیه زنان در ایران، آمار دقیقی در دست نیست. آخرین رقم به یک آمارگیری در سال ۱۳۸۳ برمیگردد که مشخص کرد ۶۶ درصد از زنان ایرانی از ابتدای زندگی مشترک خود حداقل یک بار مورد خشونت قرار گرفتهاند. یک فعال حقوق زنان در ایران هم به “روز” میگوید: “خشونت دامنه وسیعی دارد، بسیاری از زنان حتی نمیدانند که مورد خشونت واقع شدهاند. آمار دقیقی از قربانیان خشونت زنان در ایران در دسترس نیست زیرا علاوه بر اینکه آمارگیری دقیقی انجام نشده، بسیاری از زنان هم خشونت را گزارش نمیکنند.”
او همچنین ادامه میدهد: “البته باید بدانیم خشونت تنها به خانه و خانواده و یا مردان محدود نمیشود. دولتها، قوانین، سازمانها و نهادها و بعضا خود زنان هم میتوانند اعمال کننده خشونت علیه زنان باشند.”
شهر در تصرف مردان
تحقیقاتی که به تازگی نتایج آن منتشر شده، بسترهای ناامنی برای زنان را نیز شناسایی کرده است؛ عدم روشنایی برخی معابر، وجود پارکها با انبوه درختها، خلوتی معابر، عدم وجود ایستگاه اتوبوس در نزدیکی مدارس دخترانه و تنگی خیابانها از جمله بسترهایی است که زنان از آنها به عنوان بسترهای ناامنی درمناطق مورد بررسی نام بردهاند. همچنین در برخی مناطق وجود فضاهایی مثل اوراقیها، پارکینگهای ماشینهای سنگین و… فضایی مردانه به وجود آورده است و این مناطق برای زنان فضای بی دفاع شهری هستند.
جواهری، فعال حقوق زنان و از محققان این پروژه تاکید میکند: “ما برای مقابله با خشونت علیه زنان قانون محکمی نداریم و گاهی حتی مشکلات اینقدر بالا است که آموزش های حقوقی ما نیز جوابگو نیست. در محلات پائین شهر دسترسی به اطلاعات پائین است و ما در این مدت یک سال یک ایمیل هم از سوی زنان این مناطق نداشتیم.متاسفانه پلیس و شهرداری اقدامات موثری برای از بین بردن بسترهای وجود ناامنی انجان ندادند.”
کارشناس مسائل زنانی که با “روز” گفتوگو میکند هم معتقد است: “خطرهای خیابانی و حوادث ناشی از ناامنی فضاهای عمومی برای زنان همیشه وجود داشته است. بیشترین خشونتها در مسیرهای فرعی و خلوت و در حدفاصل دسترسی زنان به وسایل حمل و نقل عمومی اتفاق میافتند.”
او راهکار حل مشکل را گسترش وسایل نقلیه عمومی و امن کردن خیابانهای فرعی میداند و میگوید: “برخی از مسئولان به جای حل کردن مشکل، فکر میکنند باید رفت و آمد زنان را محدود کرد تا مورد آزار قرار نگیرند؛ در حالی که باید فضای شهری را که گویا تنها در تصرف مردان است، به زنان هم اختصاص داد. “
در قوانین ایران، مرد رئیس و زن مرئوس است
آیا قوانین ایران از زنان در برابر خشونت، حمایت کافی میکند؟ این کارشناس مسائل زنان در این خصوص توضیح میدهد: “در ایران اجازه کار، تحصیل و سفر زن، با مرد است. یعنی یک مرد میتواند همسرش را از حقوق طبیعیاش منع کند. همچنین زنان در صورت تصمیم به جدایی در اثر خشونت با موانع زیادی رو به رو هستند.”
او ادامه میدهد: “قانون در ایران مرد را جنس برتر و ناظر بر اعمال زن میداند و به نحوی معتقد است مرد رئیس و زن مرئوس است. رابطه زن و شوهری در ایران یک رابطه برابر نیست و کفه ترازو به سمت مرد سنگینی میکند؛ همین موقعیت برتر برای مرد باعث صورت گرفتن خشونت علیه زنان میشود.”
این فعال حقوق زنان معتقد است نبود حمایت کافی از زنان قربانی خشونت چه از لحاظ مادی و چه روانی باعث میشود زن در رابطه بماند و هر روز بیشتر از روز قبل مورد خشونت قرار بگیرد: “در حقیقت قوانین ایران معتقد به برتری مرد از زن است و همین خشونت علیه زنان را دامن میزند.”
گاهی هم زنان علیه زنان
فروغ عزیزی، یکی از محققان پروژهای که در خصوص خشونت زنان در تهران انجام شده بوروکراسی اداری را هم معضلی برای ایجاد اشتغال زنان میداند: “برای توانمندی اقتصادی زنان اقدام به ترویج پرورش قارچ، تهیه سبزه و سمنو، ترشی و مربا و برپایی غرفه خود اشتغالی کردیم اما وجود بوروکراسی در برخی سازمانها اجازه نداد در ایجاد برخی کانونها برای زنان به موفقیت برسیم. فعالیت اقتصادی زنان باعث میشود آنها دارای استقلال شده، از خانه بیرون بیایند و از افسردگی آنان کم شود. ما تلاش کردیم زنان برای مقابله با خشونت خودشان راهکار بدهند.”
اما تنها مردان و حکومت اعمال کننده خشونت علیه زنان نیستند، خود زنان هم بعضا به دلیل ناآگاهی علیه همجنسان خود خشونت روا میدارند. ستاره هاشمی دیگر عضو این گروه تحقیقاتی میگوید: “در یکی از کارگاه ها، زنان وجود دانشگاه در منطقهشان و روابط دختر و پسر در اطراف آنجا را خشونتی علیه خود می دانستند و یا در کارگاهی دیگر زن ایرانی حاضر نمی شد در کنار زن افغان بنشیند. در این خصوص نابرابری میان درونی ها مطرح می شود که سن بالا و پائین، ایرانی و افغان، با سواد و بیسواد از جمله این نابرابریها از نگاه زنان بود.”
بنا به تعریف سازمان ملل، هر نوع عمل خشونت آمیزی که برجنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد، یا احتمال منجرشدن آن به این نوع آسیبها و رنجها وجود داشته باشد. از جمله تهدید به اینگونه اعمال، زورگویی یا محروم سازی خودسرانه از آزادی، خواه در ملاعام روی دهد و خواه در زندگی خصوصی، خشونت علیه زنان است.
بسیاری از جامعهشناسان و کارشناسان مسائل زنان، ریشه خشونت علیه زنان را در تبعیضی میدانند که در جوامع مختلف جود دارد. در ایران هم موانعی که بر سر راه برابری زن با مرد در همه سطوح وجود دارد به این خشونت دامن میزند و زن در گریز از این خشونت خود را در جامعه و در برابر قانون بیپناه میبیند.