پسر رسول و چهره رحمانی نظام!

علی رضا رضایی
علی رضا رضایی

» حرف روز

 

شکر خدا با توانمندی بومی در تمام عرصه‌های فرهنگی توانستیم یک‌بار دیگر نه‌تنها چرخ را از اول اختراع کنیم، بلکه فیلم محمد رسول الله را هم دوباره بسازیم. بنده این واقعه تاریخی را پس از افتتاح خانه سینما و سپس پلمب آن و بعد افتتاح مجدد دو خانه سینما و تسخیر لانه جاسوسی اولی و بازگشایی مجدد دومی، در کنار فرج الله سلحشور و مسعود ده‌نمکی، مهمترین فعل فرهنگی سده گذشته می‌دانم و خصوصاً اهمیت قضیه از آن جهت برایم خیلی بیشتر است که مجید مجیدی که هر روز مجیدی‌تر هم می‌شود، توانست با تولید مجدد این فیلم، ضمن شادی روح مصطفی عقاد که فیلم اول را ساخته بود، خانواده‌ای از سران نظام را هم از نگرانی دربیاورد.

امیدواری بنده خصوصاً از آن جهت بیشتر است که مصطفی عقاد که توانست با فیلم معروفش چهره رحمانی اسلام را هرچه بیشتر به جهانیان معرفی بکند، در نهایت توسط پیروان همان چهره رحمانی طی انفجار بمبی کشته شد که از همینجا امیدوارم مجید مجیدی هم با راهی که در پیش گرفته بتواند سرانجام در همین مسیر عاقبت به‌خیر بشود.

حتی من امیدوارم که مجیدی بتواند به‌زودی با ساخت مجدد فیلم‌ “عمر مختار”، روح مصطفی عقاد را هرچه بیشتر شادمان و مقام معظم رهبری را هم که از بتمن و مرد عنکبوتی بگیر تا ماتریکس و پالپ فیکشن همه را تماشا کرده و به این نتیجه رسیده که دشمن خواسته یک کارهایی بکند، به وجد بیاورد.

البته خوشبختانه امت همیشه صحنه‌دار حزب الله زیاد یادشان نمی‌آید که همین مجید مجیدی در سال ۸۸ از حامیان اصلی فتنه و دشمنان قسم خورده‌ی ناموس ملت فهیم ایران بود و حتی فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی را هم او ساخت وگرنه اگر یادشان می‌آمد چه بسا ممکن بود الان بیلبورد فیلم “محمد ص” را بکنند توی هرجا نابدترش، خصوصاً که همان زمان گفته بود “بنده بر این باورم اگر مهندس موسوی انتخاب شود، لطف بزرگی است که خداوند براین ملت کرده و اگر انتخاب نشود لطف بزرگی است که خداوند در حق مهندس موسوی کرده‌است.” شکر خدا الآن خود مقام معظم رهبری هم درگیر خراب کردن توافق است و این چیزها زیاد یادش نمی‌آید.

حالا حتی برعکس، نظام دارد تمام زورش را می‌زند که فیلم “محمد ص” را هر جوری که شده بکند پر فروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران و از “خیرین” خواسته بلیت فیلم را بخرند و به‌صورت “نذری” در مساجد بین مردم پخش بکنندوبه استانداران هم دستور اکید داده می باشد! مثلاً شما فرض بفرمایید یارو نذر بکند پسرش دانشگاه قبول بشود و سی تا بلیت فیلم مجیدی را بخرد به‌دست سی تا مستمند برساند، بعد بزند پسر یارو سربازی بیفتند خاش. یا یارو هشتاد تا بلیت بخرد، نذر بکند دخترش سر سال بچه به بغل در خانه شوهر عاقبت به‌خیر بشود ،بعد دختر مربوطه چهارتا با هم بزاید و یارو تازه بفهمد که بیست تا بلیط اضافی نذر کرده.

بنده جهت همکاری در این امر خیر خواستم پیشنهاد بدهم که حتی بردارند اسم فیلم را بگذارند “اخراجی‌های محمد ص” که خودش خودبخود بدون نذر و نیاز همینجوری‌اش پر فروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای حتی جهان هم ممکن است بشود ولی چون نذر ادا نشده‌ای نداشتم از این کار منصرف شدم.

در عوض وقتی فهمیدم تعدادی از خیرین وزارت ارشاد برداشته‌اند سانس‌های اکران فیلم “علی ملاقلی‌پور” فرزند مرحوم رسول ملاقلی‌پور را کم کرده‌اند و به‌جایش همین فیلم “محمد ص” را زورچپان کرده‌اند، خیلی خوشحال شدم که ما در وزارت ارشاد اینهمه مسئول داریم که همگی به ادا کردن نذرشان اینقدر اهمیت می‌دهند. اگر علی ملاقلی‌پدر هم برمی‌داشت مثل جوانی‌های پدرش به‌جای “قندون جهیزیه”، “بلمی به سوی ساحل” می‌ساخت نه اینهمه گرفتاری پیش می‌آمد نه مجبور می‌شد برود وسط بازی فوتبال ستارگان جهان با سیارگان ایران با تی‌شرت فیلمش به نشانه اعتراض وسط زمین چمن بدود.

بنده از همینجا به علی ملاقلی‌پور هم پیشنهاد می‌کنم به‌جای این کارها، عواید فروش فیلمش “قندون جهیزیه” را بدهد بلیت “محمد ص” بخرد همینطوری نذری پخش بکند بین ملت. کار است دیگر، یک‌دفعه دیدی نذرش قبول شد و فیلم بعدی‌اش را اینطوری نکشیدند پایین.