پرچم شیطان

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی


po_nabavi_01.jpg


بی شعور! بی شعور خودتی! توئی! می گم خودتی! بابای تو سپور شهرداری یه! عوضش ما ماشین پیکان جوانان داریم، بابای خودت چی که کفشش پاره اس! بابای من صد تا کفش داره، تازه عموی منم خارجه! عوضش عموی تو کچله، ولی عموی من شیرینی فروشی داره! عموی من اصلا کچل نیست، کلاهش اون جوری یه! عموت کچله! عموی تو صهیونیسته! عوضش داداش تو تروریسته، تازه زندونش هم کردن! باشه که عموی من زندونی یه، از صهیونیست که بهتره!….

به این بازی های بچه ها دقت کردید؟ احمدی نژاد گفت: « اسرائیل پرچم شیطان است.» آمریکا هم گفت: ایران در ترورهای عراق نقش دارد. احمدی نژاد هم گفت: « ریشه تفرقه در جهان اسلام خارجی است.» آگاهان سایر موارد خارجی را در ایران و جهان اسلام توضیح دادند:

نتیجه گیری: ما مردم بوق هستیم.

افتخارات تروریستی

من که زبانم مو درآورد بس که گفتم. بالاخره یک سال دیگر یا من شرمنده اخلاق اسلامی شما هستم، یا شما شرمنده اخلاق مزخرف من. واقعا این آقایان عزیز فکر می کنند قضیه شوخی است و این آمریکایی ها دارند گل کوچک یا فوتبال سالنی بازی می کنند، آخرش هم یا ما می بریم که نوشابه مفتی آنها را می خوریم، یا می بازیم که برای شان کانادا می خریم کوفت شان بشود. واقعا فکر می کنند بازی بازی است، حالا خوب است سمت راست مان یک حکومت کله خر مثل طالبان آب شد و رفت توی غار یا زیر زمین و اثری از آثارش نماند و سمت چپ مان هم یک صدام حسین با آن همه مجسمه و اهن و تلپ را از توی سوراخ موش کشیدند بیرون. و نکته اینکه هر دوتاشان وقت داشتند که قضیه را آرام جمع و جور کنند، چنانکه بشار اسد، شب اگر خواب مرحوم ابوی را نبیند یا صبح اگر احمدی نژاد به او تلفن نزند، بالاخره یکی به میخ یکی به نعل خودش را وسط این بمب و خمپاره یک جوری به خانه می رساند که زنده بماند. اما این دوستان ما اصلا انگار نه انگار. به دنبال احتمال اعلام اسامی رهبران کشور در قطعنامه بعدی ماه سپتامبر شورای امنیت سازمان ملل که توسط فرانسه پیشنهاد داده شده و هنوز کسی به سفارت مذکور کاری نداشته، و به دنبال احتمال اعلام نام سپاه پاسداران به عنوان یک گروه تروریست، حجت الاسلام سید احمد خاتمی امام جمعه پهناور تهران، گفت: « این افتخار است که آمریکا سپاه را تروریست بخواند.» آگاهان توضیح دادند که البته افتخار دارد، ولی یک دردسرهایی هم دارد که ناجور است. فقط همین مان مانده که پلیس در تمام دنیا بریزد در سفارتخانه های ایران و ماموران سفارتخانه ها را به عنوان اعضای سپاه ببرند مسافرت غیر علمی. ظاهرا قرار است سفرا و کارداران مرتبط با سپاه که در چند سفارتخانه چنین افرادی نیستند، به ایران برگردند. البته، دیروز در سقوط یک فروند هلیکوپتر سپاه، شش نفر از نیروهای نظامی کشته شدند. آگاهان پیشنهاد کردند که سپاه یکی از این دو کار را بکند، یا بگذارند که آمریکا پاسداران را دستگیر کند، یا با هلیکوپتر پرواز کنند. چون اگر همینطور پیش برود و این قطعنامه تا سه ماه دیگر تصویب نشود، دیگر کسی برای دستگیر شدن باقی نمی ماند. حرف از سه ماه بعد شد، این وزیر نفت سابق هم چه دل خوشی دارد، گفت: « اگر فکری به حال انرژی نکنیم، تا 15 سال آینده با فاجعه روبه رو خواهیم شد.» آگاهان گفتند: حالا کو تا 15 سال آینده؟ یکی از آگاهان مسائل نفتی اعلام کرد که در حال حاضر به دلیل بی برنامه گی در مورد رسیدگی به منابع نفتی « نفت ایران به دلیل عدم تزریق به موقع گاز در برخی میادین نفتی مدفون شد.» فعلا که وزیر نفت رفته خانه شان، از وزیر صنایع هم خبری نیست، قرار است شیبانی، رئیس کل بانک مرکزی هم تا دو سه روز دیگر به دلیل اشتباهات احمدی نژاد در سیاست خارجی برکنار شود.

چه شجاعتی! چه قدرتی!

موسی قربانی نژاد، یکی از شخصیت های مصرف کننده و یا تولید کننده دستمال در مجلس گفت: « ترمیم کابینه کار شجاعانه ای بود.» آگاهان سایر کارهای شجاعانه دولت در ماههای گذشته را به این شرح اعلام کردند:

اول: حضور رئیس جمهور و دعوت همه جهان به اسلام کار بسیار شجاعانه ای بود که باعث شد رابطه ما با 40 درصد جهان به هم بریزد.

دوم: اعلام موضع رئیس جمهور در مورد هولوکاست یک اقدام شجاعانه دیگر بود که تا به حال ده میلیارد دلاری خرج مان شده است.

سوم: سفرهای شهرستانی رئیس جمهور یکی از شجاعانه ترین کارهای دولت احمدی نژاد بود که باعث شده که ملت ایران به این شجاعت پی برده و فعلا هشتاد درصد وعده های استانی عمل نشده و مردم از شجاعت رئیس جمهور که با وجود عمل نکردن به وعده هایش باز هم وعده می دهد، دهان شان چنان باز مانده که فک شان جر خورده است.

چهارم: یکی از شجاعانه ترین اقدامات دولت این بود که با وجود اینکه بانک مرکزی اعلام کرد که نرخ تورم 17 درصد است، دولت اعلام کرد نرخ تورم 13 درصد است و با وجود اینکه مردم گوجه فرنگی را می خریدند 3200 تومان، رئیس جمهور اعلام کرد گوجه فرنگی 1500 تومان است و تا کنون هیچ رئیس جمهوری در جهان تا این حد شجاعت نداشت که وسط مردمک چشم مردم نگاه کند و حقیقت را بگوید.

پنجم: چند شجاعت بزرگ دیگر دولت یکی در اقلید بود که رئیس جمهور با شجاعت تمام موضع گرفت و در یک هفته 45 نفر زخمی و کشته شدند، یکی در ماجرای سوخت بود که 13 پمپ بنزین آتش گرفت و تعدادی اعدام شدند و اصولا رئیس جمهور شجاعی داریم.

ششم: همین که کسی رئیس جمهور باشد و حرفی را زده باشد که همه مردم شنیده باشند و بعد بگوید که من چنین حرفی نزدم، واقعا اقدام شجاعانه ای است.

همه مخالفان رئیس جمهور

همین طوری خوب است، دست نزنید. بگذارید بازی به همین شکل ادامه پیدا کند. فعلا دولت مورد انتقاد همه دوستان و دشمنان قرار گرفته و یواش یواش افتاده به خودزنی. فکر می کنم اگر اوضاع چنین برود که دارد می رود، رئیس جمهور کلیه وزرا را مرخص کند، سرپرستی همه وزارتخانه ها را خودش عهده دار شود، 36 تا شورای تصمیم گیری را یکی پس از دیگری منحل کند. سخنگوی دولت را هم بفرستند لای دست شمسی پهلوون که با هم کشتی بگیرند. خودش می ماند و علی و حوضش. از یک طرف مجلس خبرگان باید تشکیل شود برای تعیین جانشین مرحوم مشکینی که تا اطلاع ثانوی خبری نیست و از ترس ریاست هاشمی اجتماع بیش از دو نفر از خبرگان توی یک اتاق ممنوع است. خاتمی هم دارد پرونده دار می شود و بعید نیست که همین روزها بفرستندش انفرادی و یک دفعه دیدی بعد از سه ماه بیرون آمد و اعتراف کرد که مصباح یزدی است. آیت الله شاهرودی هم توپخانه را رو به دولت گرفته و شلیک می کند و یکی از همین روزهاست که قاضی مرتضوی با حکم معاون هنری احمدی نژاد، شاهرودی را دستگیر و بریا بازجویی به روزنامه کیهان ببرد. هاشمی رفسنجانی هم که زیر آتش خمپاره کیهان است. دعوا با احمدی نژاد به سطوح بالا کشیده شده و خاتمی و هاشمی و شاهرودی هر سه آمده اند وسط دعوا. بعد از انتقاد شدید اللحن هاشمی شاهرودی از دولت احمدی نژاد، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهوربی خیالی طی کرد و گفت: « انتقاد آیت الله شاهرودی، پیش از آنکه بر دولت نهم وارد باشد، ناشی از روندهای دولت های قبلی است.» یعنی که منظور ما نیستیم، اما بامزه این که روزنامه « نان به نرخ روز خور» سیاست روز، در یک حمله بی سابقه به رئیس قوه قضائیه که به دلیل انتقاد وی از دولت صورت گرفته است، قوه قضائیه را بدتر از ویرانه خواند و اعلام فرافکنی رئیس قوه قضائیه را کرد. از طرف دیگر جلد چهارم خاطرات هاشمی منتشر شد که در آن « نظر مخالف آیت الله خمینی نسبت به دائمی بودن رهبری » گفته شده و نظر موافق آیت الله خمینی در مورد حذف شعار « مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» در سال 1364 اعلام شد. از آن طرف سایت احمدی نژاد خواستار برخورد با هاشمی رفسنجانی شد. خاتمی هم که تکلیفش معلوم است، وقتی شاهرودی و هاشمی را به توپ می بندند، لابد خاتمی را هم می اندازند ته چاه. البته خاتمی گفت: « من از اسلامی دفاع می کنم که برای آزادی احترام قائل است.» آگاهان گفتند، ما این بنده خدا را خیلی وقت است ندیدیم، انشاء الله تشریف بیاورند، چشم. خاتمی این وسط یک پشت چشم هم نازک کرد و یک قهر مخفی لایتی کرد و گفت: « عطای قدرت را به لقایش بخشیدم تا قدرتمندان احساس نکنند که مزاحم آنها هستم.» منتهی وسط کار دوباره همان بازی بازی های قدیمی صادر شده و اعلام شد: « به انقلاب و اسلام پشت نخواهم کرد.» آگاهان از آقای خاتمی خواستند با این وضع خطرناک اصلا به انقلاب و اسلام پشت نکند که اینها رحم و مروت سرشان نمی شود. مرتضی حاجی هم وعده سرانتخابات صادر کرد و گفت: « ملت، پاسخ مخالفان خاتمی را می دهد.»