اتحاد اصولگرایان شدنی نیست

نویسنده
آرش معتمد

» نتیجه ای که مهدوی کنی هم به آن رسید

رییس مجلس خبرگان جمهوری اسلامی پس از تلاش های فراوان برای وحدت گروه های مختلف اصولگرا در ادوار مختلف سرانجام شکست را پذیرفت و اعتراف کرد: “همیشه دعوت به ائتلاف می‌کنم چون اتحاد امر شدنی نیست بلکه همه باید با هم باشند و گاهی ائتلاف در نهایت به یک نفر می‌رسد و گاهی بیشتر اما مهم این است که با هم جنگ نکنند، چون دعوا خوب نیست و صلح بهتر از دعوا است.”

نام محمدرضا مهدوی کنی  81 ساله ، پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بیش از گذشته در خبرها به گوش می رسد.او که روی صندلی چرخدار به مجلس خبرگان برده شد تا ریاست آن را بر عهده گیرد در دو ساله گذشته کوشیده جناح ها و چهره های مختلف جریان اصولگرا را گرد هم آورد؛تلاشی که با ناکامی رو به رو شده است.

در جریان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش سال 88 ، علی مطهری نماینده مجلس هشتم پیشنهاد داد  از ریش سفیدان معتدل برای خاموش کردن آتش اختلافات کمک گرفته شود و محمدرضا مهدوی کنی را هم برای راهکار خود پیشنهاد داد. مهدوی  کنی هم پذیرفت اما به گفته خود مطهری، هیچکدام از طرفین دعوا یعنی احمدی نژاد، موسوی و خامنه ای حاضر به حکمیت وی نشدند و با وجود تشکیل کمیته ای به همین منظور در جامعه روحانیت، شیخ کهنسال از ادامه این پروژه دلسرد شد.

دبیرکل جامعه روحانیت مبارز پس از سفر سیدعلی خامنه ای به قم ماموریت یافت تا با همکاری محمد یزدی، دبیرکل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به وضعیت نابسامان جریان اصولگرایی رسیدگی کنند تا مقدمات وحدت برای انتخابات مجلس نهم آماده شود. پیش تر قرار بود محمود احمدی نژاد بانی این وحدت شود و جلسه ای نیز با حضور 30 اصولگرا در پاستور به میزبانی او تشکیل شد لیکن رییس دولت دهم پس از بروز مسایلی همچون جریان انحرافی، از روند وحدت اصولگرایان کناره گرفت. با این حال مهدوی کنی و یزدی  در نخستین مرحله پس از برگزاری نشست های مختلف “جامعتین” در 26 دی ماه سال 89 بیانیه ای در چهار اصل و هشت شاخص صادر کردند که به منشور اصولگرایی معروف شد. آنها در بیانیه خود هدف از انتشار منشور اصولگرایی را زمینه‌سازی برای تحقق “وحدت کلمه” عنوان کردند.

در همین راستا جامعتین تصمیم گرفتند یک گروه هفت نفره داوری و یک گروه هشت نفره اجرایی با عنوان 8+7 تشکیل دهند و گروه خود را 8+7 یا همانند انتخابات مجلس هشتم “جبهه متحد اصولگرایی” نامیدند. عسگراولادی، ولایتی و حدادعادل، بوشهری، کعبی، تقوی و ابوترابی‌فرد گروه داوری را تشکیل دادند اما اختلافات از آنجایی  بالا گرفت که کمیته هشت نفره باب میل  سایر اصولگرایان از آب در نیامد.پس از آن قرار

شد  دو نفر از جبهه پیروان، دو نفر از جمعیت ایثارگران و تحول خواهان و دو نفر از رایحه خوش خدمت و دو نفر به نمایندگی از قالیباف و لاریجانی در این گروه عضو شوند اما چهره های نزدیک به محمود احمدی نژاد و اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی که قالیباف و بخصوص لاریجانی را “ساکتین فتنه 88” می نامند به سهم آنها در 8+7 اعتراض کردند و عاقبت با حمایت محمدتقی مصباح یزدی توانستند انشعابی از درون 8+7 با تابلوی “جبهه پایداری” به وجود آورند. همان زمان فرزند مصباح یزدی در بیان انگیزه پدرش برای حمایت از جبهه پایداری گفت: بلند شدن پرچم جبهه پایداری برای این بود که پرچم فعلی دست افراد مسئله دار نیفتد.”

  چهره های تندروی اصولگرایان همچون حسینیان، روانبخش، کوچک زاده، رسایی، لنکرانی و … با حمایت مالی صادق محصولی، سردار میلیاردی، نخستین کسانی بودند که به دعوت مهدوی کنی برای وحدت “نه” گفتند. هرچند دبیرکل جامعه روحانیت که دیگر رییس مجلس خبرگان رهبری هم شده بود بارها تلاش کرد با پالس های مختلف آنها را در مدل 8+7 جا دهد لیکن نشد و پایداری ها تا انتها بر طبل جدایی کوبیدند.

شکست های پیر جبهه اصولگرایی پایان نیافت چرا که از درون جبهه متحد که با رفتن پایداری ها به 6+7 تبدیل شده بود، جمعیت ایثارگران به رهبری فکری حدادعادل با حضور برخی چهره های اصولگرا در لیست جبهه متحد به مخالفت برخاستند. علی عباس پور تهرانی، حمیدرضا کاتوزیان و علی مطهری سه نماینده مجلسی بودند که با مخالفت حدادعادل، ایثارگران و تحول خواهانی چون زاکانی و فدایی از حضور در لیست جبهه بازماندند.

چنین بود که انشعابی دیگر از درون جریان اصولگرا با نام “صدای ملت” و در ائتلاف با برخی چهره های اصلاح طلب نظیر علیرضا محجوب و سهیلا جلودارزاده بیرون آمد و برگی دیگر به شکست های دبیرکل جامعه روحانیت افزود و این قضیه تکرار شد تا تعداد لیست های اصولگرایان به عدد 13 رسید.

چنین بود که چند روز مانده به انتخابات او همه مصلحت ها و سکوت ها را کنار گذاشت و به انتقاد از کسانی پرداخت که در جریان تحقق وحدت اصولگرایان خلل ایجاد کردند: “ما ورود پیدا کردیم تا در راستای اتحاد برادران اصولگرا، جبهه متحدی تشکیل شود لکن عده ای اجازه ندادند این اتفاق مبارک به درستی صورت پذیرد و این یک جبهه تبدیل شد به سیزده جبهه. توصیه ام به اصولگراها و همه کسانی که دلسوز نظام و انقلاب هستند این است که باهم باشند و کاری نکنند که دشمنان سوء استفاده کنند. ما خواهان این بودیم که گروه ها و احزاب سیاسی به یک گروه بزرگ و متحد تبدیل شوند ولی نگذاشتند این کار صورت بپذیرد، با این حال هنوز هم از فهرست جبهه متحد حمایت می کنم.”

چند ماه پس از پایان انتخابات مجلس لیکن هنوز هم اصولگرایان به شدت دچار اختلاف و انشقاق هستند؛هم در مجلس و هم خارج مجلس.پس از بحران انتخاب رییس و تایید اعتبارنامه حالا نوبت به انتخابات فراکسیون اصولگرایان رسیده و بار دیگر دعواهای این جریان سیاسی که چندسالی است همه ارکان قدرت در جمهوری اسلامی را در اختیار دارد،آغاز شده است. ضمن آنکه سایه سنگین اختلاس های چند میلیاردی گریبان گیر اکثر گروه های اصولگرا اعم از دولتی و غیر دولتی هم شده است.

مهدوی کنی اما همچنان حرف های گذشته خود را تکرار می کند با این تفاوت که این بار به صورت رسمی، امکان پذیر نبودن اتحاد میان اصولگرایان را تایید کرده: “توصیه من همیشه به ائتلاف و اتحاد است. همیشه دعوت به ائتلاف می‌کنم چون اتحاد امر شدنی نیست بلکه همه باید با هم باشند و گاهی ائتلاف در نهایت به یک نفر می‌رسد و گاهی بیشتر اما مهم این است که با هم جنگ نکنند، چون دعوا خوب نیست و صلح بهتر از دعوا است.”

او همچنین درباره انتخابات ریاست جمهوری و تعدد قابل توجه کاندیداهای اصولگرا چنین اظهار نظر کرده:” اول اشکال ندارد که بیایند اما باید در آخر باید به نتیجه‌ای برسند چون معمولا رقابت اگر خوب باشد، اشکال ندارد”.

به گفته مهدوی کنی “جلسات انتخاباتی اشکال ندارد و تک‌روی به حساب نمی‌آید بلکه مقدمات کار است و باید با هم بنشینند و مذاکره کننده تا به نتیجه برسند.”

رییس مجلس خبرگان رهبری اما در مورد حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی ریاست جمهوری سخنی چند پهلو گفته است: “من از اصلاح‌طلبان خبر ندارم، چراکه من اهل اصلاح نیستم.”