چاوز! مگه خونه زندگی نداری؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

من که نمی فهمم چه چیز اینها چپ است؟ و اگر چپ باشند، چه چیزشان خوب است؟ دیکتاتور که هستند، به حقوق بشر هم که احترام نمی گذارند، در تمام دنیا با تروریست ها و جنگ طلب ها رابطه دارند، در داخل کشور خودشان هم جلوی آزادی بیان را می گیرند. با رای اکثریت مردم سرکار می آیند و اولین کاری که می کنند یا جلوی انتخابات آزاد را می گیرند یا دائم العمر می شوند. از وقتی هم که روی کار می آیند همه این مصائب را به مردم تحمیل می کنند تا فقر را از بین ببرند، اما دائما مردم فقیرتر می شوند. در هر حال، آقای هوگو چاوز، آخرین خارجی که قبل از سربازان آمریکایی رسما با صدام دیدار کرد، برای ششمین بار در هشت سال گذشته، به ایران سفر کرد. فعلا که ایران تبدیل به کمیته جهانی امداد شده است. قرار است بعد از چاوز هم مورالس بیاید ایران. چاوز در دیدار با احمدی نژاد گفت: « توانمندی های ایران به سبب الهام گیری از وجود پیامبر اعظم است.» حاضرین گفتند: اللهم صل علی محمد و آل محمد. وی قرار است در سفر بعدی نوحه « کربلا کربلا ما داریم می آئیم» را به فارسی بخواند. احمدی نژاد که با دیدن چاوز احساس خارجی بودنش گل کرده بود، با حالتی بین سالسا و باباکرم جلوی دوربین ادا درآورد و گفت: « با ونزوئلا دنیای جدیدی خواهیم ساخت.» وی توضیح نداد که اول دنیا را خراب می کند و بعد دنیای جدید را می سازد، یا قبل از اینکه ایران را نابود کند دنیای جدید را می سازد. احمدی نژاد با تعارف و در حالی که سند ششدانگ تهران را به اسم کنسوئلا، عمه چاوز می زد، گفت: « ایران خانه دوم چاوز است.» آگاهان توضیح دادند: چرا می گی خانه دوم؟ این که همه اش اینجاست. هوگو چاوز گفت: « با اتحاد خود امپریالیزم آمریکای شمالی را شکست خواهیم داد.» آگاهان گفتند: چشم! حتما. ضمنا فدائیان خلق طی نامه ای به چاوز در مورد وضع ایران هشدارهایی را به چاوز دادند که فکر نمی کنم چاوز آن نامه را بخواند، چون هنوز فارسی اش خوب نیست.


مشنگ سالاری

در حالی که چاوز گفته است « توانمندی های ایران به سبب الهام گیری از وجود پیامبر اعظم است.» لیلا فروهر هم گفت: « وقتی احمدی نژاد موضع گیری هایی چنین قاطع می کند، احساس عزت و شادی می کنم.» سردار احمدی مقدم هم گفت: « تولید مواد مخدر از زمان اشغال افغانستان 30 برابر شده است. » آگاهان توضیح دادند که یا سردار احمدی مقدم معنی سی برابر را نمی داند یا نمی داند افغانستان چه زمانی اشغال شده است.

پرس تی وی

خدا وکیلی این پرس تی وی که سایتش را دیدم خیلی کار شیک و تمیز و حرفه ای به نظرم آمد، واقعا خوب کار کرده اند. مهم نیست که چه حرفی می زنند، ولی به نظرم کارشان درست و حسابی و تمیز آمد. البته احمدی نژاد، در مراسم افتتاح شبکه خبری پرس تی وی یک جمله عجیب و غریب گفت: « رسالت رسانه عدالت خواه آگاهی بخشی است که جزء رسالت انبیاء به شمار می رود.» آگاهان پرسیدند: عدالت خواهی چه ربطی به رسانه دارد؟ و آگاهی بخشی چه ربطی به احمدی نژاد؟ از طرف دیگر عزت الله ضرغامی گفت: « پرس تی وی تریبون اکثریت خاموش جهانی است.» اکثریت خاموش جهانی هم طبیعتا چیزی نگفتند، چون خاموش هستند و هر کسی می تواند به جای آنها حرف بزند. ضمنا آگاهان از ضرغامی درخواست کردند یک رسانه هم برای اکثریت خاموش ایرانی ایجاد کند. از طرف دیگر گفته شده است که دولت در نظر دارد علاوه بر این هفت شبکه تلویزیونی و دهها شبکه رادیویی و پرس تی وی، یک شبکه تلویزیونی 24 ساعته برای دفاع از برنامه های دولت ایجاد کند. در این شبکه قرار است اقدامات زیر صورت بگیرد:

اول: یک دوربین به احمدی نژاد وصل کنند و 24 ساعته تصویر او را پخش کنند.

دوم: قرار است در شبکه های تلویزیونی دیگر یک برادر حزب اللهی را با اسلحه رو به دوربین بگذارند که به محض اینکه کانال را از دولت عوض می کنی، هشدار بدهد: برو کانال دولت، وگرنه شلیک می کنم.

سوم: با توجه به اینکه وجود این تلویزیون برای بقای دولت احمدی نژاد ضروری است، اسم کانال را می توان گذاشت راز بقا یا هر چیز دیگر.

دارند قاط می زنند

خبرهای خطرناک ریز ریز دیده می شود، دیروز برای اولین بار در این سالها بی بی سی و روزنامه سان خبر دادند که در دستگیری های لندن، یک دکتر ایرانی مظنون به تروریسم دستگیر شده است، در دلم گفتم خدا بخیر بگذراند، کسی نیست که به این انگلیسی ها بگوید که ایرانی هرگز خودش وارد کارهای خطرناکی مثل ترور و این جور چیزها نمی شود. آمریکا هم اعلام کرد که « ایران در عراق از حزب الله استفاده می کند.» و گویا این چشم چپ ها صدای مرا که یواشکی با خودم صحبت می کردند شنیدند و در بخش های بعدی خبری اعلام کردند که ایرانی نبوده بلکه لبنانی بوده و دقایقی بعد این را هم عوض کردند و گفتند اردنی بوده است. حالا به ما مربوط نیست هر که باشد ایرانی نباشد. ولی به هر حال نمی دانم چه خبر است، فقط این خبرها بوی خوبی نمی دهد.


الهام اینجا، الهام اون جا، الهام همه جا

باز خدا را شکر این خانواده محترم اثبات کردند که هم « قحط الرجال» نداریم، هم « وفور النسوان» داریم. غلومحسین شوهر فاطی علاوه بر مشاغل قبلی یعنی وزارت دادگستری، عضویت در شورای نگهبان، سخنگوی دولت که هر کدامش کار چهار نفر است، به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شد. آگاهان علت این انتصاب را اعتقاد رئیس جمهور به مدیریت علمی و استفاده از مدیران لایق در دولت دانستند و اعلام کردند چون مدیر لایق دیگری در کشور نبود، ایشان مورد بهره برداری مجدد قرار گرفتند.

وقت مطالعه؟

به دنبال اظهارات غیبی و پاشنه ای و سوم تیری آیت الله جنتی امام جمعه جیغ تهران، یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز گفت: « آیت الله جنتی وقت کافی برای مطالعه در مورد مسائلی که باید در نمازجمعه بیان کند، نمی گذارد.» آگاهان هیچ توضیحی در این مورد ندادند، چون موردی نداشت.اما به نظر می رسد جناح راست تصمیم گرفته هر چی گلاب دارد به ریش جنتی بجسبانند. چون او که رفتنی است و در عین حال دیگر حواسش هم کار نمیکند. او می گوید ما هم می گوییم به ما چه مربوطه به کسی بگویئد که منصوبش کرده است.

اگر خاطرات هاشمی رفسنجانی را بخوانید به جز ترشی انداختن عفت خانم تنها موضوع دیگری که مکشوف می شود این است که پشت هر فتنه ای از روز اول این آقای جنتی بوده است. بخوانید فصل کشتارهای سال 67 را که سپاه پاسداران مقاومت می کرده و اسدلله لاجوردی اصرار بر کشتن ها داشته و امام هم در این وسط مانده بوده و با همه مقاومتی که داشته آن قدر جنتی رفته و آمده که ایشان هم به ستوه آمده و با تائید موسوی تبریزی و دادن مهلتی یک هفته ای به او با کمال استیصال نظر جنتی را پذیرفته این خودش یعنی هفت هشت هزار اعدام که به پای جنتی نوشته شده است. و این تازه یکی از شاهکارهاست. بنابراین بازاری ها حساب کرده اند که این که چوب خطش همه جا پرست بگذار این چند تا هنر آخر را هم به خرج دهد و بعد.

انتخابات گاماس گاماس می رود

به نظر می رسد طرفین انتخابات اعم از اصلاح طلبان و اصولگرایان و دولت و غیره یک جورهایی دارند حرکت می کنند که دولت انتخابات را از بیخ ریشه کن نکند. البته یک کمی هم زیادی امیدواریم، چاره ای هم نیست. رئیس دوره ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: «کمیته انتخابات این شورا تشکیل شد.» مصطفی تاج زاده هم اعلام کرد: « مشروعیت مردمی خود را با وجود خاتمی کسب شده می دانیم.» البته فکر می کنم آقای خامنه ای در اظهارات دو روز گذشته خودش، هم جلوی حمله تند به خاتمی را در ماجرای دست دادن و انگشتر و مونتاژ و رم و این قضایا را گرفت، هم از بیخ از احمدی نژاد حمایت کرد، فعلا هاشمی نشسته است توی خانه پهلوی عفت خانم و نوار دلکش را گذاشته و دارد با همان لهجه و لحن دلپذیر و محزون می خواند: تنها ماندم، دادادادام….. در همین حال محسن رضایی که سالهاست دیگر به متجاوزران نگفته است متجاوزگرها، اعلام کرد: « محافظه کاران، صاحبخانه اصولگرایان شده اند.» آگاهان گفتند: وقتی آدم بالاخانه اش را اجاره می دهد به آدم کم عقل همین می شود.

ننه راننده تاکسی

آقای جنتی هفته قبل در نماز جمعه گفته بود که یک راننده تاکسی مادرش را در خواب دیده بود و مادر طرف گفته بود که « برو در انتخابات به احمدی نژاد رای بده» خبرنگار ما این راننده تاکسی را که آقای جنتی اختراع کرده بود، کشف کرد و با وی به گفتگو پرداخت:

خبرنگار ما: چی شد که مادرتون رو خواب دیدید؟

راننده تاکسی: هر شب خواب می دیدمش، آخه خیلی دوستش داشتم، خب، ننه ام بود دیگه!

خبرنگار ما: مادرتان چگونه با شما در مورد انتخابات حرف زد؟ و دقیقا چی گفت؟

راننده تاکسی: ننه مون وقتی زنده بود با ما همیشه دعوا می کرد، آخرش هم وقتی بهش می گفتیم ننه حق با شماست، حالا چی کار کنم، جواب می داد برو هر غلطی می خوای بکن. منم اون شب خواب دیدم که در مورد انتخابات با ننه ام دارم بحث می کنم، آخرش بهش گفتم ننه حق با شماست، حالا می گی من توی انتخابات چی کار کنم؟ گفت: برو هر غلطی که دلت می خواد بکن، منم فهمیدم منظورش اینه که به آقا احمدی نژاد رای بدم.

خبرنگار ما: خیلی ممنون از لطف شما، آیا پیامی برای امت شهیدپرور ایران ندارید؟

راننده تاکسی: چرا، یک پیام مهم دارم، از وقتی بقیه راننده ها و مردم خبردار شدند که ننه ام باعث این قضیه شده خیلی با ما برخورد بد می کنن و هر کی ما رو توی خیابون می بینه، می گه: ای راننده تاکسی! مادرتو…!

قبیله من و مسعود نقره کار

در این روزهای سخت که آدم دائما خبرهای بد می شنود و درگیر با موضوعات آزاردهنده است، یک خبر خوب پیروزی هشت بر صفر تیم ایران بر جامائیکا بود که کلی دودورودودود، و از دو روز قبل هم دارم رمان قبیله من مسعود نقره کار را می خوانم و جدا نوشته زیبایی است. کلی دارم حال می کنم. فصل انقلابش در سال 1357 عجیب است، یک جمله اش این است: « همه چیز دوروبرش بوی گه و گلاب گرفته بود…»