پشت پرده پخش مناظره های تلویزیونی

بهرام رفیعی
بهرام رفیعی

» گزارش محرمانه از بی اعتباری سیمای جمهوری اسلامی

یک گزارش محرمانه که توسط اداره آموزش معاونت سیاسی صدا و سیما تهیه شده ضمن اشاره به کاهش شدید اعتماد مردم به رسانه های حاکمیت، به مدیران این رسانه توصیه کرده با تهیه برنامه های مختلف و از جمله راه اندازی مجددمناظره هائی که در زمان انتخابات موجب افزایش توجه مردم به این رسانه و شرکتشان در انتخابات شد، از بی اعتباری این رسانه جلوگیری کنند.

بر اساس گزارش که در مردادماه تهیه شده، مناظره های انتخاباتی موجب اصلی بالارفتن میزان شرکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود اما بعد از حوادث انتخابات، مردم به این باور رسیدند که از آنان به عنوان “هیزم تنور” استفاده شده است. تهیه کنندگان این گزارش همچنین تاکید کرده اند “اعتماد بسیار گرانبهایی که در روند و چارچوبهای سیاسی موجود ایجاد شده بود، پس از برگزاری انتخابات با لطمات جدی مواجه شد که جبران آن بسیار سخت به نظر میرسد.”

این گزارش که برای اولین بار در روز منتشر می شود، نشان می دهد علت رویکرد ناگهانی صدا و سیما به پخش مناظره های سیاسی چیست.

 

اعتبار از دست رفته

تهیه کنندگان این گزارش تاکید کرده اند که  سیمای جمهوری اسلامی پیش از انتخابات با بهره گیری از سیاستهای تبیینی، تبلیغی و تهییجی( پخش مناظره ها)  و انبوه پخش برنامه هایی در قالب “خبر، گزارش، میز گرد و تریبون آزاد علاوه بر تشویق مردم به حضور گسترده در انتخابات تعداد مخاطبان خود را تا حد چشمگیری افزایش داد”. گزارش برگزاری و پخش مناظره های انتخاباتی را نقطه اوج عملکرد صدا وسیما دانسته و تاکید کرده است که این مناظره ها، تعداد مخاطبان این رسانه را به 40 میلیون نفر رسانده بود.

بنا بر این گزارش اما “یکی از عملکردهای رسانه ملی پیش از انتخابات که باعث خدشه دار شدن اعتماد مردم به این رسانه شد حذف وعدم انعکاس برخی خبرها به صورت کلی یا جزئی بود. این مسأله در ارائه اخبار مربوط به سخنرانی ها و همایش های نامزدهای انتخابات نمود روشنی داشت. به گونه ای که رسانه در پخش خبرهای تجمعات انتخاباتی و سخنان نامزدها دراین تجمعات، به صورت گزینشی عمل کرده و تنها بخشهایی از این سخنان را در فرصتی کوتاه پخش میکردند که این مسأله در همان زمان مورد اعتراض برخی نامزدهای ریاست جمهوری قرار گرفت.”

در ادامه این بخش از گزارش، می خوانیم: “مسأله دیگری که پیش از انتخابات موجب کاهش اعتماد مردم به رسانه ملی شد، پرداختن به فعالیت ها و عملکرد دولت نهم از چند ماه پیش از برگزاری انتخابات در حجم وسیع بود. پخش مکرر تیزرهای تبلیغاتی، پوشش سفرهای استانی دولت نهم - که اتفاقاً تعداد آن در ماههای منتهی به انتخابات دهم ریاست جمهوری زیاد شده بود - باعث شد تااین ذهنیت در افکار عمومی و خصوصأ جناح مقابل شکل بگیرد که صداوسیما بی کم وکاست در اختیار رئیس جمهوروقت است و ایشان نیز بدون ملاحظه از این فرصت مناسب، جهت تبلیغ خدمات دولت خود و هموار ساختن راه پیروزی در دوره بعد، به بهترین نحو ممکن بهره برداری میکند.”

 در این گزارش همچنین تصریح شده است که “در کنار این مسأله، نپرداختن به فضای انتخاباتی که اتفاقاً در این دوره، از ماهها قبل با قدم نهادن نامزدهایی مانند کروبی و خاتمی به میدان انتخابات و مسائل و حواشی پیرامون آن ایجاد شده بود، باعث شد که این ذهنیت در افکارعمومی تقویت شود که رسانه ملی تنها در اختیار جناح حاکم بوده و تلاشی برای بازنمایی فعالیت سایر کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری ندارد.”

 

اعتراف به اشتباه

موضوع دیگری که نویسندگان این گزارش به مقامات ارشد صدا و سیما یادآوری کرده اند مربوط به پوشش اعلام نتایج انتخابات و اعلام زود هنگام پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات است که آن را “یکی از دلایل به وجود آمدن وقایع پس از 22 خرداد” برشمرده و آن را “امری بی سابقه” خوانده اند: “انتشار زودهنگام نتایج انتخابات پیش از آماده سازی ذهن مردم یکی از خطاهای رسانه ملی در اطلاع رسانی پس ازانتخابات بود.”

نویسندگان این گزارش همچنین به پخش اعلام نتیجه در ساعت های یک ربع بامداد و همچنین 2:47 دقیقه بامداد روز 23 خرداد(با توجه به گذشت ساعتی از پایان رای گیری) توسط کامران دانشجو که گویای پیروزی احمدی نژاد بود اشاره کرده ونوشته اند:” چگونگی شمارش آراء و دستیابی به نتایج اولیه و انعکس آن با این سرعت، برای بسیاری از مردم ابهام آفرین بود وهمین مسأله تردیدهایی را برای مردم ایجاد کرد و بهانه ای به دست مخالفان و فرصت طلبان داد تا زمزمه هایی مبنی بر از پیش تعیین شده بودن نتایج انتخابات سر دهند… شایسته بود رسانه ملی در این خصوص قبلاً زمینه سازی نموده و افکار عمومی را با نحوه شمارش آراء صندوق های مختلف و تجمیع آراء مأخوذه آشنا سازد؛ چرا که اعلام نتایج انتخابات با این سرعت، تقریباً بی سابقه بود.”

این کارشناسان همچنین “اطلاع رسانی با تأخیر، ناقص و غیرشفاف و عدم پوشش مناسب اخبار معترضان و تجمعات صورت گرفته و نیزبیانیه هایی را که از سوی نامزدهای معترض صادر می شد” از دیگر نقایص صدا و سیما برشمرده و افزوده اند این نقایص “با توجه به اینکه سایر رسانه ها به شیوه های مختلف این اخبار را پوشش میدادند و طبیعتاً مردم به نوعی به این اخبار دست می یافتند، اعتماد مردم را نسبت به صداوسیما خدشه دار کرد و مخاطبان به صراحت دریافتند که نمیتوانند خبرها را به طور دقیق، کامل و صحیح از رسانه ملی کسب نمایند. بنابراین شاهد روگردانی مردم از رسانه ملی و اقبال آنان به شبکه های خارجی و ماهواره ای بودیم.”

آنها در این ارتباط به مرگ ندا آقاسلطان اشاره کرده و نوشته اند: “در این خصوص میتوان به مسأله مرگ ندا آقاسلطان اشاره کرد که بعد از حدود یک هفته و تنها در برخی ازبخشهای خبری به صورت جزئی به آن پرداخته شد. “

این گزارش در ادامه مخاطبان صدا و سیما را به سه گروه تقسیم کرده است: مخاطبان همراه، مخاطبان منتقد و مخاطبان معاند. جالب اینکه بر اساس گزارش تحقیقی این کارشناسان سیاست سیمای جمهوری اسلامی در این دوران باعث شده که “مخاطبان همراه نیز دچار تردید در برنامه های صدا و سیما شدند.”

 

برگزاری مناظره

بر اساس این تحلیل است که تهیه کنندگان این گزارش از برگزاری مناظره های زنده تلویزیونی به عنوان یک “تدبیر نوین” یاد کرده اند هر چند این نکته را نیز از قلم نینداخته اند که:” با نهایت تأسف باید اذعان داشت اعتماد بسیار گرانبهایی که در روند و چارچوبهای سیاسی موجود ایجاد شده بود، پس از برگزاری انتخابات با لطمات جدی مواجه شد که جبران آن بسیار سخت به نظر میرسد.”

به اعتقاد نویسندگان این گزارش “بهتر بود صداوسیما به عنوان رسانه ی محوری جامعه ایرانی، روند مثبت و اعتماد آفرین قبل از انتخابات را در روزهای پس از انتخابات هم ادامه می داد و با دعوت از نامزدها یا نمایندگان آنها و برگزاری میزگردهای تخصصی بین مدعیان تقلب در انتخابات و دست اندرکاران برگزاری انتخابات  (وزارت کشور، شورای نگهبان و.. ) همچنان میلیون ها ایرانی را پای تلویزیون میخکوب میکرد… اگر نامزدهای معترض، این فرصت را می یافتند که مطالبات خود را در رسانه ملی به عنوان  محرمترین جایگاه مطرح نمایند طبیعتا از شدت خشم و عصبانیت آنها کاسته می شد و حجم اعتراضات خیابانی و در پی آن اغتشاشات و درگیریها تقلیل می یافت.”

این گزارش با اشاره به  اینکه هم اکنون مردم احساس می کنند که “صرفا هیزم تنور انتخابات بوده اند” به مسئولان صدا و سیما پیشنهاد کرده با “فزایش توان تصمیم گیری و اقدام سریع در تعیین استراتژی نحوه اطلاع رسانی در خصوص رخدادهای غیرمترقبه و قدرت جهت دهی به جریان های خبری، پیش از تثبیت شدن موضوع در ذهن مخاطبان با دریافت اطلاعات از منابع متفرقه داخلی و خارجی” اقدامات مناسب را انجام دهند.

 

پیش بینی ها

دو روز پیش عباس عبدی جامعه شناس و منقد سیاسی  در مقاله ای در روزنامه اعتماد تاکید کرد که علت اصلی رو کردن صدا و سیما به این مناظره ها افت شدید بینندگان صدا و سیما و شکست این رسانه دولتی از رقیبان فارسی زبان خارجی است.

عبدی نوشته بود سیستمی که تحمل پخش یک برنامه ورزشی مانند نود را ندارد چگونه محتمل است که مناظره های سیاسی که مخصوص جوامع دموکراتیک است را تحمل کند.

روز دوشنبه نیز فرزانه روستائی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به مناظره های تلویزیونی نوشت: از مجموع فضای سیاسی کشور که این روزها شاهد تهدید، تعطیل و توقیف یکی بعد از دیگری روزنامه ها و مجلات است برنمی آید که اراده یی برای باز نگه داشتن فضای سیاسی- اجتماعی شکل گرفته باشد، زیرا نمی توان از یک سو در برنامه رو به فردا چند ده میلیون مخاطب را جذب ناگفته های هفت ماه گذشته کرد و از طرف دیگر آن شمشیر غدار را در دست آن معاونت مطبوعاتی معروف بر فراز سر مطبوعات چرخاند.

این نویسنده و منقد تاکید کرده:  فقط در یک صورت است که می توان سوءظن و اعتماد از دست رفته و سلب شده به رسانه ملی و طراحان مناظره ها را بازیافت و آن اینکه صدا و سیما، ساعاتی پربیننده نیز به منتقدان و کسانی اختصاص دهد که ناگفته های غیردولتی بسیاری دارند و در صورت فراهم شدن شرایط می توانند برنامه هایی را پیرامون فردای انتخابات تدارک ببینند که حتی از مناظره های شب انتخابات نیز طرفدار و بیننده بیشتری را به خود جلب کند.

مقاله اعتماد چنین پایان می یابد: سری جدید مناظره های داغ ممکن است به گشایش برخی از کژی ها و معضلات پس از انتخابات منجر شود که بنا بر اتفاق عمومی همه امور را تا اطلاع ثانوی قفل کرده است. در غیر این صورت، به سادگی می توان انتظار داشت که افکار عمومی جامعه ایران در معرض یک مهندسی نامیمون جدید قرار گرفته است. فردای آن مناظره های قبلی را که دیدیم؛ عاقبت مناظره های جدید را خدا به خیر کند.

چهار دوره مناظره هائی که چهار ماه بعد از تهیه این گزارش از شبکه دو صدا و سیما پخش شد، به شدت مورد اعتراض جناح راست و هواداران دولت که خود را بازنده آن احساس می کنند، قرار گرفته است. در حالی که اصلاح طلبان در کلمات پوشیده مطرح کرده اند که صدا و سیما نه فقط  از چهره های مشهور اصلاح طلب دعوت به شرکت در این مناظره ها نکرده بلکه مناظره ها عمدتا بین اصولگرایان معتدل و تندرو برگزار شده است.

با این همه واکنش عمومی و توجه همگانی به مصاحبه کواکبیان و حسین شریعتمداری، الیاس نادران و جواد اطاعت و همچنین علی مطهری نشان داد با همه محدودیت هائی که بر اصولگرایان معتدل تحمیل شده است اما همین قدر که با صراحت فاش کردند در انتخابات به کاندیدای جناح راست [محمود احمدی نژاد] رای نداده اند، سخنانشان با استقبال عمومی روبرو شده است. از همین روست که جناح شکست خورده مناظره ها فشارهای زیادی رابرای قطع مناظره ها آغاز کرده که بخشی از آن در مقالات روزنامه هایشان منعکس شده است. روزنامه رسالت در چند مقاله یادآور شده جناحی که با دستگیری سران شان و اعترافات آن ها منهدم شده بود بار دیگر در این مناظره ها زنده شده است.

کیهان هم علاوه بر اینکه هر روز خبرهائی علیه میانه رو ها، بخصوص کواکبیان و دکتر اطاعت چاپ می کند در ستون ساختگی خوانندگان خود از قول خوانندگان روزنامه انتقادهای تندی علیه صدا و سیما، به دلیل مجال دادن به هواداران اصلاحات چاپ می کند.

 

اصل این گزارش محرمانه نزد روزآنلاین و نویسنده گزارش محفوظ است.