نامزد محبوب و دسته گل و نازبشی و جیگر و ناناز آیت الله خامنه ای برای ریاست مجلس که به طور تلویحی توسط او تائید شده بود، یعنی آقای حداد عادل، در انتخابات مجلس رای نیاورد و علی لاریجانی رئیس موقت مجلس نهم شد. نکته مهم این است که طرفداران حداد عادل همان طرفداران دولتی هستند که رهبر با آن مشکل جدی دارد، و طرفداران لاریجانی که تقریبا دو سوم آرای مجلس را به دست آوردند، کسانی هستند که مخالف دولت یا منتقد دولت هستند. فعلا به نظر می رسد آقا رفته لای باقالی ها گم شده است.
انقلاب با 200 هزار اختلاف رای
انتخابات مصر هم برگزار شد. از زمان برگزاری انتخابات گفته می شد که اخوان المسلمین به عنوان متشکل ترین حزب مصر 25 درصد هوادار در میان مردم دارد. خدائیش راست گفتند. محمد مرسی نامزد اخوان المسلمین موفق شد 5 میلیون و 765هزار رای بیاورد و احمد شفیق که گفته می شود طرفدار رژیم سابق یعنی همان رژیمی است که مصری ها علیه آن انقلاب کردند، موفق شد 5 میلیون و 505 هزاررای بیاورد. انتخابات به دور دوم رفت. به نظرم چشم شیطان کور، گوش شیطان کر، زبانش لال، احتمالا نامزد مصر سکولار موفق می شود در مرحله دوم رای بیاورد. ظاهرا از جمعیت 80 میلیون نفری مصر فقط 25 درصد در انتخابات شرکت کردند و فاصله نفر اول و دوم 200 هزار رای (یک درصد کل رای دهندگان و 0.25 درصد جمعیت مصر) بوده است. جان من! این اختلاف یک درصدی انقلاب کردن داشت؟ بیخودی این همه آدم جمع شدند، شلوغ کردند، دنیا را به هم ریختند، آخرش هم هیچی به هیچی.
فعالیت مجدد و توقیف مجدد خانه سینما
ما که نفهمیدیم بالاخره باز شد یا بسته شد، بالاخره پیروز شد یا شکست خورد، بالاخره جلو رفت یا عقب رفت. نه اینکه ما نفهمیدیم یعنی من فهمیدم بقیه نفهمیدند، اصولا به نظرم هیچ کسی متوجه نشد که قضیه چی شد. از یک طرف یک بخش حکومت اعلام کرد که خانه سینما باز شده و می تواند به فعالیتش ادامه دهد، یک بخش دیگر حکومت اعلام کرد خانه سینما تا ابد توقیف است و هرگز به کارش ادامه نمی دهد. یک بخش حکومت اعلام کرد که ایران در بغداد موفق شد حقانیت هسته ای خود را تا دسته ثابت کند، یک بخش دیگر حکومت اعلام کرد که مذاکرات بغداد بی نتیجه مانده و آمریکایی ها اصلا و اساسا با هیچ نوع و اندازه غنی سازی موافق نیستند. یعنی ایران که اعلام کرده حاضر است غنی سازی 20 درصد را متوقف کند، دست به غنی سازی 27 درصد زده، آمریکا هم که اعلام کرده مطلقا در مقابل غنی سازی 5 درصد هم تحمل ندارد، خبر غنی سازی 27 درصد را شنیده. حتما می خواهید بگوئید بعدش چی؟ مشکل هم همین است. من که بعدش چیز خوبی نمی بینم. حالا بالا بروید، پایین بیایید، بگویید که ایران در بغداد هوشمندانه و معقول رفتار کرد و طرف را به عقب نشینی واداشت، توی کت ام نمی رود، البته یک پیروزی بزرگ برای جمهوری اسلامی به دست آمد و آن پوشیدن مانتو به جای کت و دامن توسط خانم اشتون بود.
توهین به آقا اشکال ندارد
حجت الاسلام رحیمیان نماینده رهبر در بنیاد شهید و ابثارگران گفت: “در فتنه 88 مقام معظم رهبری دستور فرمودند اگر کسی را به خاطر توهین به من دستگیر کردید، هر چه سریع تر آزاد کنید و تاکید کردند که با کسانی که در برخی موارد به من توهین می کنند، برخورد نکنید.” البته این حرف بسیار جالب و متین و زیبا و شنیدنی و اخلاقی است و واقعا اگر آقای خامنه ای چنین حرفی زده باشد باید توی دهن آن قاضی زد که به اتهام نوشتن نامه محترمانه برای رهبر، بدون هیچ اهانت، احمد زیدآبادی را به سالها زندان و تبعید محکوم کرده و همچنین باید دهان آقای مرتضوی را آسفالت کرد که بعد از اینکه آیت الله خامنه ای چنین دستوری داد، گفت: “هین! اون سه تا را که زدیم کشتیم، دیگه نداریم…” البته باید دست آن فیلمبرداری که تصویر سخنرانی آیت الله خامنه ای را گرفته که به مجلس خبرگان گفت: “مجلس خبرگان حق ندارد در تصمیمات رهبری دخالت کند.” قطع کرد. بگذریم از اینکه کسی در تصمیم اش حق ندارد دخالت کند، چه برسد که به تصمیم اش شک کند، یا آن را غلط بداند، یا ایشان را غیر عادل بداند، یا توهین کند. این رحیمیان هم حرف هایی می زند ها. کی بود به دنیا آمد گفت یا علی؟
فراجغرافیاتاریخی
من نمی دانم بخاطر قضایای ناموسی است یا به طور کلی که وقتی محسن رضایی دهانش را باز می کند من می ترسم. اصلا نمی توانم باور کنم محسن رضایی هم اندازه ماهاست، همه اش فکر می کنم یک آدم هفت متری است و قدم که برمی دارد زمین زیر پایش مثل کینگ کنگ و گودزیلا می لرزد. اصلا حرف هایش یک جوری است که انگار از بالای برج میلاد که نه، از بالای ابرها هم نه، از بالای این ریزگرده های تهران حرف می زند. مثل آن دفعه که می خواست اتحادیه کشورهای پارس اسلامی درست کند. ما چنین موجوداتی لازم داریم، کسانی که بتوانند از خیلی بالا نگاه کنند، ولی تو رو خدا مواظب باشید، یک قدم راه می روید فورا صد جا منفجر می شود و فقط خودمان تلفات می دهیم. محسن رضایی گفته “ما باید فراتر از جغرافیای خود بیندیشیم.” خاک بر سرتان، حالا همه اش مثل بابک بروید سمنان، برگردید تهران. برو بالاتر. مثلا فکر کن می خواهی آت و آشغال را انبار کنی برو آمریکای لاتین، حیاط خلوت حاج آقا مونرو، تنگ ات گرفت خواستی جیش کنی برو تنگه هرمز، خواستی زیر آبی کار فرهنگی متفاوت کنی برو برزیل، خواستی پی پی کنی برو ابوموسی مملکت را ده سال بیچاره کن، خواستی بروی ددر، برو بیروت، خواستی کار مهندسی بکنی، برو لبنان….. راستی من نفهمیدم رامین مهمانپرست برای چی گفت: “ انفجارهای سوریه مهندسی شده است”؟ یعنی جمله اش را فهمیدم ولی اینکه هر وقت اعضای سپاه قدس را می گیرند، ایران اعلام می کند مهندسان ایرانی دستگیر شدند. منظورش همین مهندسی است؟
کویتی، بحرینی، دارام دارام مبارک
کویت که چهار ایرانی را به خاطر سازماندهی حرکت های ضدحکومتی در کویت محکوم کرد. بحرین هم که کلی ایرانی را دستگیر کرد و آقای آل خلیفه( همین جوری صداش کنم خوبه؟) اعلام کرد ایران قصد کودتا در بحرین داشته، کلی ایرانی هم در یمن و امارات دستگیر شدند. البته من نمی دانم واقعا چه قصدی داشتند، ولی هر قصدی داشتند، آقای حسن عباسی و سردار نقدی نباید آدم فروشی می کردند. عباسی که رسما با صدا و تصویر اعلام کرده مسلمانان علیه منافع آمریکا در همه کشورهای جهان قیام کنند، سردار نقدی هم که گفته ما برای تک تک شهرهای انگلیس برنامه داریم. تک تک شهرهای انگلیس را که برنامه داشته باشند، بیچاره بحرین و کویت که به قول محسن رضایی نیم سانت فراتر از جغرافیای ماست. از آن طرف یک سازمان اطلاعاتی که من اسمش را می دانم ولی نمی گویم اعلام کرده ایران قصد ترور در هفت کشور را داشته.