مطبوعات ایران قربانی سانسورند

نویسنده

» تحلیل لیبراسیون از توقیف اعتماد

ساناز قدیری

روزنامه اعتماد توقیف شد. طرفداران رهبر انقلاب علی خامنه ای کاری کردند تا این روزنامه بهای مصاحبه یکی از نزدیکان محمود احمدی نژاد را که اکنون مورد غضب واقع شده بپردازد.

این یکی از آخرین روزنامه های اصلاح طلب حکومت جمهوری اسلامی بود. این دوره حیات اعتماد  بسیار کوتاه بود. اولین بار پس از ۵ ماه انتشار، از اول مارس تا ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ توقیف شد. این روزنامه روز یکشنبه از کیوسک های روزنامه فروشی جمع آوری شد. “اعتماد” قربانی نبردی شد که در آن هیچ دخل و تصرفی نداشت. این نبرد به جناح های بر سر قدرت مربوط می شود: جناح رهبر انقلاب علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد.

آنچه که موجب غضب جناح رهبر شده، مصاحبه علی اکبر جوانفکر، یکی از مشاوران نزدیک رییس جمهور، بوده است.  او در این مصاحبه به شدت از غلامسین محسنی اژه ای، دادستان کل تهران، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، و علی لاریجانی، رییس مجلس، که همگی از شخصیت های نزدیک به علی خامنه ای هستند انتقاد کرده است. سردبیری این روزنامه اصلاح طلب هرگونه حالتی را برای توقیف روزنامه اش پیش بینی کرده بود، جز این حالت را. بی شک “اعتماد” جدیت رویارویی میان رهبر انقلاب و محمود احمدی نژاد را دست کم گرفته بوده. یک روزنامه نگار ایرانی که نخواست نامش ذکر شود می گوید: “نزدیکان حکومت ما را قربانی کردند. آنها جنگی را راه انداخته اند و این بار روزنامه اعتماد بهای آن را پرداخت کرد.”

 

احتیاط لازم

اعضای سردبیری که احساس کردند از آزادی بیان ناچیزی برخوردارند، احتیاطات لازم را به کار بردند تا انتشار روزنامه ادامه یابد. آنها به خوبی خودسانسوری انجام می دادند. صفحات سیاسی، یادداشت ها، ستون طنز و کاریکاتورها به طور سیستماتیک توسط چهار دفتر داخلی کنترل و بازنویسی می شد تا درنهایت به چاپ برسند. نتیجه: به نظر می رسید که این روزنامه “از نطقه چین پر شده است”. در ستون طنز جملات به صورت کامل با نقطه چین جایگزین می شدند. ستون پوریا عالمی، طنزنویس معروف، در صفحه آخر روزنامه به یکی از بخش های سیاسی ای تبدیل شده بود که نمی بایست آن را از دست داد.

برخی از روزنامه نگاران سردبیری محکومیت های تعلیقی داشتند و با کوچکترین خطایی به زندان می افتادند. چندین نفر از آنها قبلاً در زندان اوین محبوس بوده اند و برخی نیز پس از انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد تحت نظارت بسر می بردند. با این حال، آنها نوشتن را به هر قیمت ممکن ادامه دادند. همین عضو سردبیری در ادامه می گوید: “ما کم و بیش محدودیت ها را می شناخیتم و به همین دلیل از آنها عبور نمی کردیم. ما می دانستیم زمانی که فضای سیاسی قدری بازتر می شود، می توانیم به انتقاد از سیاست های دولت احمدی نژاد بپردازیم. ولی از خط های قرمز نیز عبور نمی کردیم.”

اعتماد نیز به سرنوشت دو نشریه اصلاح طلب دیگر دچار شد که تابستان امسال توقیف شدند: روزنامه “روزگار” و هفته نامه “شهروند امروز”. این هفته نامه پس از انتشار تنها ۱۱ شماره در ماه سپتامبر مجبور شد به فعالیت خود خاتمه دهد. روی جلد یکی از شماره های آن، یک باتوم خونی به همراه این تیتر بالا رفته بود: “چرا اصلاحات به کودتا رسید؟” در توضیحات آن آمده بود که منظور از کودتا، کودتای ۱۹۵۳ است که منجر به سقوط دولت محمد مصدق شد. ولی هیچ چیز باعث نمی شد که رویدادهای ژوئن ۲۰۰۹ در ذهن تداعی نشود.

سردبیری “شهروند امروز” در ۱۱ شماره خود از نظر بازبین ها  از خطوط قرمز گذشته بود: اشاره به خصوصیت حکومت های دیکتاتوری با انتشار مقالات روشنفکران و اندیشمندان دوران کمونیست و آلمان نازی.

 

مقالاتی که به طرز عجیبی شرایط فعلی ایران را نشان می دادند. روزنامه نگاران “شهروند امروز” نیز جزو اولین روزنامه نگارانی بودند که شورش های مردمی در سوریه را پوشش دادند. زمانی که اعلام شد این روزنامه توقیف شده، پیامک های بسیاری توسط محافل دانشجویی و روشنفکری رد و بدل شد: “بشتابید! شهروند امروز را بخرید تا از کیوسک ها جمع نشده.” نتیجه: زمانی که مأموران وزارت ارشاد اسلامی برای توقیف نسخه های این روزنامه آمدند، هیچ نسخه ای باقی نمانده بود.

به دنبال تشدید درگیری ها میان سران حکومتی، سانسور دیگر به روزنامه های اصلاح طلب محدود نمی شود. چند روز پیش روزنامه محافظه کار ایران در حالتی طعنه آمیز بدون تیتر به چاپ رسید، زیرا اعضای سردبیری آن دستگیر شده بودند. وضعیت نبرد میان سران حکومت بدانجا رسیده که دیگر تنها روزنامه های اصلاح طلب نیستند که مورد غضب آنها واقع می شوند.

منبع: لیبراسیون، ۲۳ نوامبر