یک روز پس از جمع آوری کتاب زندگینامه آیت الله خامنه ای به نام “شرح اسم” که توزیع آن در نمایشگاه کتاب با تبلیغات گسترده ای در رسانه های راستگرا و حکومتی همراه بود، وزیر اطلاعات که وزارتخانه متبوعش به عنوان ناشر این کتاب معرفی شده، وجود هرگونه تشکیلات انتشاراتی در وزارت اطلاعات را تکذیب کرد و وزارتخانه خود را بی ارتباط با این کتاب دانست.
کتاب “شرح اسم” یک روز قبل از بازدید آیت الله خامنه ای از نمایشگاه کتاب در غرفه ای به نام “موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی” توزیع شد و همان زمان خبرگزاری های داخلی مدعی شدند که این کتاب “پرفروش ترین کتاب نمایشگاه” است.
در فردای آن روز آیت الله خامنه ای از نمایشگاه کتاب بازدید کرد و دو روز پس از این بازدید، دفتر “حفظ و نشر آثار” وی با انتشار اطلاعیه ای، این کتاب را دارای “اغلاط تاریخی و غیر تاریخی” دانست و مدعی شد که بدون مجوز از بیت آیت الله خامنه ای منتشر شده است.
پیش از انتشار این اطلاعیه، خبرگزاری فارس درباره این کتاب چنین نوشته بود: “«شرح اسم» کتابی است با موضوع زندگینامه آیتالله العظمی سید علی خامنهای از دوره تولد تا سال 1357 که به کوشش هدایتالله بهبودی از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی تدوین و منتشر شده است.در این کتاب شرحی مختصر بر زندگی آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای از بدو تولد تا سالهای کودکی و نوجوانی آورده شده است و همچنین کارنامهای است مختصر از آغازین کنشهای سیاسی اجتماعی ایشان تا پیروزی انقلاب اسلامی.کتاب «شرح اسم» مشتمل بر 80 عکس تاریخی است که تعدادی از آنها برای اولین بار منتشر شده است.این کتاب 766 صفحهای همچنین مشتمل بر دهها سند از ساواک، شهربانی و دادرسی ارتش شاهنشاهی درباره دوران مبارزه و تبعید آیتالله سیدعلی خامنهای است که ناگفتههای فراوان تاریخی را ارائه کرده است.در تالیف این کتاب براتعلی طبرزدی، منصور غفوری، مجتبی سلطانی، علی اکبر رنجبر کرمانی و لیلا قدیانی و سیما موسیپور به هدایتالله بهبودی در فیش برداری، گردآوری و بازخوانی اسناد و خاطرات کمک کردهاند”.
همین خبرگزاری فردای آن روز هم در گزارشی مدعی شد که این کتاب “پر فروش ترین کتاب نمایشگاه کتاب” شده است.
در این گزارش آمده بود: “مهمترین خبر روز اول انتشار و عرضه کتاب «شرح اسم» که حاوی زندگینامه مستندی از رهبر معظم انقلاب بود که توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. کتاب «شرح اسم» شرحی است بر زندگی آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای از تبار و تولد تا سالهای کودکی و نوجوانی؛ و کارنامهای است مختصر از آغازین کنشهای سیاسی اجتماعی او تا پیروزی انقلاب اسلامی.آخرین پرسوجوی خبرنگار فارس از مسئولین غرفه این موسسه در نمایشگاه کتاب در پایان روز اول نشان میداد که استقبال بینظیر از این اثر وجود دارد و غرفهداران به متقضیان وعده روز شنبه را برای عرضه کتاب میدادند”.
گفتنی است این بخش از متن گزارش فارس هم اکنون از گزارش حاشیه های نمایشگاه حذف شده است. با این حال،در برخی از سایت هایی که خبر فارس را بازتاب داده بودند، هنوز این متن و این متن دیده می شود.
در جریان انتشار این گزارش ها و ادعای فروش خیره کننده و… ناگهان دفتر نشر و حفظ آثار آیت الله خامنه ای با انتشار اطلاعیه ای که ناشر کتاب آن را منتشر کرد، از عدم صدور مجوز بیت رهبر جمهوری اسلامی برای انتشار این کتاب خبر داد.
در این اطلاعیه آمده بود: “ضمن سپاس فراوان از نویسنده متعهد و توانا و نیز ناشر کتاب «شرح اسم زندگینامه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای ۱۳۵۷ – ۱۳۱۸» به اطلاع میرساند کتاب مذکور بر اساس بررسیهای کارشناسانه متعدد به دلیل وجود اغلاط مختلف تاریخی و غیرتاریخی موفق به دریافت مجوز نشر از این مؤسسه نگردید. طبعاً ناشر محترم متعهد به رفع اشکالات کتاب خواهد بود.امید است عموم نویسندگان و ناشران از طریق هماهنگی و ارتباط با این مؤسسه در اتقان و غنای اثر خود کوشا و موفق باشند؛ انشاءالله”.
سایت بازتاب نیز ضمن انتشار این متن، وزارت اطلاعات را ناشر کتاب معرفی کرد و نوشت: “نویسنده این کتاب هدایت الله بهبودی از نویسندگان ادبیات جنگ و ناشر آن موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی وابسته به وزارت اطلاعات بوده است. هدایت الله بهبودی در کنار مرتضی سرهنگی از نویسندگان به شدت مورد علاقه رهبری هستند، چنان که آقای خامنه ای یک بار اعلام کرد اگر شاعر بود، در مدح وی شعر می سرود”.
اما معرفی وزارت اطلاعات به عنوان ناشر این کتاب موجب شد تا حیدر مصلحی روز گذشته و در جمع خبرنگاران درباره این ادعا “توضیح” دهد؛ توضیحی که یک جمله بیشتر نبود: “وزارت اطلاعات ناشری ندارد”.
گفتنی است با وجود دستور دفتر آیت الله خامنه ای مبنی بر جمع آوری و عدم فروش کتاب، سایت “موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی”، کماکان این کتاب را برای فروش در سایت خود عرضه کرده است.
گفته می شود، انتشار عکس آیت الله خامنه ای با عینک سیاه و ریش تراشیده، از دید بیت وی “توهین” آمیز بوده و همین امر منجر به جمع آوری کتاب شده است.
این عکس کماکان در سایت های متعلق به راستگرایان حکومت قابل مشاهده است؛ عکسی که شرح آن در کتاب چنین آمده است: “شنیده شده بود که ریش روحانیون را در زندان میتراشند. از بیرجند که راه افتاده بودند این فکر رهایش نمیکرد گاه موهای نه چندان پرپشت خود را میکشید تا به دردی که با کشاندن تیغ بر صورتش برمیخواست، عادت کند. «وحشت عظیمی از آن آنچه در بیرجند انتظارش را داشتم و آن عبارت بود از تراشیدن ریش، خشکِ خشک… منتظرش بودم.». و آن لحظه از راه رسید و در انباری سابق باز شد. آرایشگر یک گروهبان در چهارچوب در ظاهر شدند. یک صندلی هم با خود آورده بودند. به او اشاره کردند که بیاید و روی صندلی بنشیند. شنیده بود بعضی روحانیون هنگام تراشیدن ریش مقاومت کردهاند. شاید حضور گروهبان برای مقابله با این مقاومت ها بود. “مقاومتی نداشتم و نکردم. آماده بودم. چون می دانستم فایده ای ندارد. دست و پای من را میگیرند و بعد مقداری کتک میزنند و بعد آن کاری که نباید بشود… خواهد شد.” نشست. منتظر بود دست آرایشگر بالا بیاید و لبه تیغ را روی صورت او مماس کند ناگهان دید آن چه روی صورت او به راه افتاده دستگاه مو زن است. تمام نگرانیها و انتظارهای موحش غیب شان زد. “این قدر خوشحال شده بودم… که بی اختیار با این سلمانی و آن گروهبان مرتب بنا کردم حرف زدن و خندیدن… تعجب میکردند اینها که من چه طور آخوندی هستم که دارند ریشم را کوتاه میکنند و من این قدر خوشحالم… [تمام که شد] به او گفتم استاد این آینه را بده چانه ی خودم را چند سال است ندیدهام… خنده اش گرفت. آینه اش را داد. بنا کردم به صورتم نگاه کردن. دیدم بله؛ آدم مثل این که خودش را درست نمیشناسد.“… هنگام برگشت آن افسر عبوس آقای خامنه ای را دید و با زبان تمسخر از فاصله ای که دور هم بود صدا بلند کرد: آشیخ! ریشات را زدند من هم با همان صدای بلند گفتم: بله و با خنده ادامه دادم الحمدالله مدتها بود چانه ام را ندیده بودم که دیدم… احساس کردم من هیچ ناراحتی ندارم. شاید تعجب کرد. دلش می خواست که من ناراحت و متاسف و غمگین بودم که نبودم”.