صف تحریم کنندگان هر روز طولانی تر می شود…
پرستو گلستانی
طی هفتههای اخیر خبرهای مختلفی از سوی کارگردانان و بازیگران تئاتر منتشر میشود که موضوع اصلی آنها تحریم بیست و هشتمین جشنوارهی تئاتر فجر است. پس از محمد یعقوبی، بهرام بیضایی و محمد چرمشیر، علی سرابی بازیگر برگزیدهی بیست و ششمین جشنوارهی تئاتر فجر نیز رسماً اعلام کرد در جشنوارهی امسال در هیچ کاری حضور پیدا نخواهد کرد. پیرامون ادامه حواشی تحریم جشنواره تئاتر فجر، هنر روز با این هنرمند جوان هم کلام شده است…
شما از جمله معدود هنرمندان تئاتری هستید که رسماً اعلام کردید در جشنوارهی فجر امسال شرکت نمیکنید. می شود کمی در این مورد توضیح دهید؟
البته پیش پاسخ به سوال شما بگویم که من فکر نمیکنم جزو “ معدود ” هنرمندانی باشم که جشنواره را تحریم کرده اند. عدهای این مسأله را رسماً اعلام کردند و یک عده هم کم کم به گوش میرسد که در جشنوارهی تئاتر فجر امسال شرکت نمیکنند… در این میان، هنرمندان بزرگی که سالها کار کردهاند نیز حضور دارند از جمله آقای بیضایی، یعقوبی، چرمشیر و…. من هم به عنوان یک بازیگر تئاتر عدم حضورم در جشنوارهی امسال را اعلام کردم و برای این کار هم دلایلی دارم.
دلایلتان چیست؟
اولین دلیلم به خاطر یک سری مسائل شخصی است که با جشنواره دارم و دومین دلیلم برمیگردد به اینکه من دو کار را برای شرکت در جشنواره و کارگردانی پیشنهاد دادم که فکر میکنم جزو بهترین متنهایی است که از روی رمانهای خارجی در ایران اقتباس شده. یکی از این متنها هم برای تلهتئاتر انتخاب شده و میخواهم آن را کارگردانی کنم. در زمان ارائهی آن هم خیلی استقبال کردند و گفتند متن خیلی خوبی است ولی برایم عجیب بود که چرا هر دو متن در ارزیابی جشنواره رد شد. وقتی علتش را جویا شدم به من گفتند که چون شما بازیگر هستید ما ترجیح دادیم شما کار بازیگریات را انجام دهی و کارگردانی نکنی.
جالب اینجاست که چند روز پیش در سایت ایران تئاتر مطلبی از قول آقای پارسایی خواندم که در آن گفته بود جشنوارهی امسال فرصت به جوانان دادهاست. همهی ما میدانیم که اینطور نیست و خیلیها شرکت نکردهاند. اما خیلی تشکر میکنم اگر به جوانان فرصت بدهند. خود من یک جوان تئاتری شناخته شده هستم. دوازده سال است دارم کار تئاتر میکنم، با کارگردانهای بزرگی هم کار کردم و تئاتر را یاد گرفتم. فکر میکنم نسبت به اسمهایی که در لیست ارائه شده از سوی مرکز هنرهای نمایشی خواندم که متونشان پذیرفته شده یک مقدار کم هم که شده فکرم و ذهنم با تئاتر درگیرتر است و میتوانم کارگردانی کنم ولی به منِ جوان اجازه ندادند. با این تفاسیر میخواهم بدانم پس چطور میگویند به جوانها فرصت دادیم؟ آیا صرفاً یک شعار است مانند شعارهایی که همیشه داده میشود؟!
در نتیجه به خاطر دلایل شخصی و سیاستگذاری خیلی عجیب و غریب امسال جشنواره، تصمیم گرفتم بیست و هشتمین جشنواره تئاتر فجر را به نوبهی خودم تحریم کنم و هیچ کاری را برای نمایش در این جشنواره قبول نکنم.
چند کار برای شرکت در جشنواره به شما پیشنهاد شد که رد کردید؟
فکر میکنم حدود 6 یا 7 کار بوده و هر کدام را با عنوانی رد کردم. ضمن اینکه گروهی که من همیشه با آن کار میکنم گروه محمد یعقوبی است که اعلام کرد در جشنوارهی امسال اصلاً کار نمیکند. “سهراب کشی” کار آقای بیضایی بود که با ایشان صحبتهایی در موردش داشتم. ایشان گفتند ما میخواهیم نمایشی را کار کنیم و یک اجرای آن در جشنواره است که من گفتم میخواهم در جشنواره کار نکنم و ایشان گفتند اصلاً تعهدی نیست که ما در جشنواره اجرا داشتهباشیم و حضورمان در جشنواره قطعی نیست. چند روز پیش هم اعلام کردند که اصلاً کار نمیکنیم. کارهای خانم افروز فروزند، رضا گوران، حمیدرضا آذرنگ، رسول نقوی، آهنین جان را نیز رد کردم.
تنها یک نکته میماند. ممکن است امسال نمایش “خنکای ختم خاطره” را به دلیل اینکه تعهد شخصی در قبال بازیگران آن کار و نویسنده و کارگردان دارم در جشنواره داشتهباشم. البته هنوز به طور صد درصد مشخص نیست.
نام آن دو متنی که گفتی جزو متون خوب اقتباسی هست چیست؟
“کریسمس در ادارهی پلیس” نوشتهی مشهود محسنیان، اقتباس از رمان “شستشوی مغزی” اثر جان وین رات و “برنارد مرده است” نوشتهی مشهود محسنیان، اقتباس از رمانی به اسم “گرگصفتان” اثر بوآلوونارنار سژاک.
یکی از موضوعاتی که طی هفتههای اخیر مطرح شده این است که بازیگران تئاتر نمیتوانند در دو کار همزمان به روی صحنه بیایند. شما خودت جزو کسانی هستی که خیلی پیش میآید که با دو کار همزمان به روی صحنه آمدهای. نظرت در مورد طرح این موضوع چیست؟
این موضوع مطرح شده ولی من فکر نمیکنم قانون باشد چون فقط به صورت لفظی از طرف انجمن بازیگران بیان شده و رئیس مجموعه تئاتر شهر هم تأیید کرده. منتها به نظر من طرح چنین موضوعی در جامعهی تئاتر ما دقیقاً مثل یک حرف کودکانه است.
من بازیگر حرفهای تئاتر هستم. جدای اینکه ما اصلاً حرفهای تئاتر داریم یا نه اما با همین بضاعت اندک، خودم را بازیگر حرفهای تئاتر میدانم چون صرفاً و لزوماً درآمدم را از تئاتر کسب میکنم. حالا با این وضعیت دستمزدها که با من قرارداد میبندند و مبلغ اندکی میپردازند و مابقی را بعد یک سال دیگر پرداخت میکنند. چگونه خانهی تئاتر که خانهی من است توقع دارد در سال دو کار تئاتر قبول کنم؟ آیا طراحان این موضوع حاضرند هزینههای زندگی مرا تأمین کنند؟ دلیل بعدی که میگویم این طرح کودکانه است، این است که اصلاً همزمان شدن دو اجرای یک بازیگر دست خود بازیگر نیست. به دلیل مدیریت اشتباه در سطوح کلان مملکت و در سطوح پایینتر که میرسد به مرکز هنرهای نمایشی و تئاتر شهر و عدم برنامهریزی و انضباط در آنها بعضی کارها که به لحاظ زمانی تمرینشان فاصلهی زیادی با هم دارد به طور همزمان به اجرای عمومی میرسد. مثلاً من امسال دو نمایش “پیچ تند” و “خشکسالی و دروغ” را همزمان کار کردم وهر دو مربوط به سال گذشته بوده که امسال به آنها اجرای عمومی دادند. مجموعهی تئاتر شهر در یک زمان واحد برای این دو نمایش به ما اجرا داد. آیا این تقصیر من بازیگر است؟ بعد از سوی رئیس انجمن بازیگران خانهی تئاتر مطرح میشود که ما این قانون را برای این میگذاریم که بازیگران دیگری که کمکارند و به آنها کار پیشنهاد نمیشود کار داشتهباشند.
فکر میکنید این استدلال درستی است؟
نمیدانم این سخنان از روی چه دانش و منطقی بیان میشود. طبیعی است که کسی که کیفیت کاری، توانایی بازیگری، خلاقیت، هوش و استعدادش بالا باشد کارگردانان مختلفی به سراغش میآیند. مگر شما میتوانید جلوی یک بازیگر را بگیرید و به کارگردانان بگویید شما باید الزاماً از بازیگر دیگری استفاده کنید؟ امسال تقریباً 90 درصد کارهایی که در تئاتر شهر اجرا رفته به من پیشنهاد کار دادهاند. آیا این پیشنهادی که به من دادهاند به خاطر این است که بازیگرهای دیگر پارتی ندارند یا آشنا ندارند و جلویشان را میگیرند؟ من بعید میدانم. اساتید ما مثل آقای سمندریان در دانشکدهی بازیگری به ما درس داده و گفته اگر کیفیت کار شما بالا باشد در این جامعهی شلوغ تئاتری که همه سر و دست میشکنند میتوانید بمانید. من این را برای خودم اصل قرار دادم. بنابراین فکر میکنم یک طرح کودکانه است.
این طرح به نتیجه میرسد؟
اصلا و ابدا. مثلاً الآن پیام دهکردی یکی از بازیگران خوب تئاتر ماست. مگر میتوانند به آقای نادر برهانی مرند، آقای کوروش نریمانی، آقای سمندریان و… بگویند با این آدم کار نکنید؟ مگر می توانند این الزام را برای کارگردانان بگذارند؟ من بعید میدانم.