“راستش ما احمدی نژادیها از فالوده خوردن جناب دکتر حجت الاسلام والمسلمین روحانی ریاست بسیار محترم جمهور با غربیان و انجام حرکتهای موزون نرمشی در این راستا اصلاً ناراحت نیستیم” این مطلع یکی از مطالبی است که در رسانههای حامی احمدینژاد و در واکنش به تماس تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا نوشته شده است. آنها برخلاف سایر اصولگرایان کوشیدهاند از موضع نقد و نفی وارد نشوند و بیشتر بر این متمرکز شدهاند که بگویند احمدینژاد هم میخواست و هم میتوانست همین راه را برود، اما نگذاشتند.
“حرکات موزون نرمشی عمو کلیدساز”
برخلاف ایام پیش از انتخابات که رسانههای طرفدار محمود احمدینژاد پرطرفدار بودند این روزها چندان ظهور و بروز رسانهای ندارند. فعالترین رسانهاش اکنون “نکاتپرس” است که تحت مدیریت غلامحسین الهام اداره میشود و به طور رسمی خود را پایگاه رسانهای حامیان احمدینژاد معرفی کند. این وبسایت یک نظرخواهی تعبیه کرده که از مخاطبان خود میپرسید آیا با رابطه ایران و آمریکا موافق هستید؟ تا پایان روز شنبه، ششم مهر ماه بدون این که امکان اطلاع از تعداد مشارکتکنندگان وجود داشته باشد، نتیجه ۶۵ به ۳۵ به نفع موافقان رابطه بود.
اما تیتر یک سایت حامیان احمدینژاد در واکنش به تماس تلفنی روحانی و اوباما این گونه انتخاب شده بود: “تابو شکست…” این مطلب هیچ جهتگیری خاصی نداشت و صرفا به خبر میپرداخت اما تیتر بعدی با عنوان “میخواهی ذلیل باشی؟ برو پیوند کن با آمریکا” که صرفا به نقل اظهارات آیتالله خمینی در مورد رابطه با آمریکا میپرداخت، مخالفتی پنهان در خود داشت.
یادداشت اول اما مطلبی کنایهآمیز است که در پانویس “مطلب اصطلاحا طنز” معرفی شده و پیشبینی هم شده که احتمالا از سوی نهادهای مسوول مجرمانه تشخیص داده خواهد شد. این مطلب این گونه آغاز میشود: “راستش ما احمدی نژادیها از فالوده خوردن جناب دکتر حجت الاسلام والمسلمین روحانی، ریاست بسیار محترم جمهور با غربیان و انجام حرکتهای موزون نرمشی[اشاره به نرمش قهرمانانه مدنظر رهبر- روز] در این راستا اصلاً ناراحت نیستیم؛ بالاخره رئیس جمهور این شیوه را برگزیده است و باید نه تنها به وی وقت داد بلکه او را یاری نیز کرد اصلا شاید ما هم به مانند بقیه به ساز عمو کلیدساز[اشاره به کلید، نشان انتخاباتی حسن روحانی- روز] پایکوبی کردیم تا جگر آتش گرفته مان کمی خنک شود؛ باور کنید هر چقدر آب را با دقت می ریزیم سوزشش بند نمی آید[اشاره به جمله احمدینژاد خطاب به آمریکا- روز]…”
در این مطلب با کنایه، از اصولگرایان انتقاد شده که احمدینژاد را تنها گذاشتند و برایش بحرانسازی کردند؛ از جمله به بازداشت مشاور رییسجمهور در ایام سفر او به نیویورک اشاره میشود. همچنین عنوان شده که رئیس جمهور فعلی اختیار تام دارد اما رئیس جمهور قبلی “اجازه مدیریت بر کابینه خود را نیز نداشت”. از واگذاری اختیار مذاکرات هستهای به وزارت امور خارجه هم انتقاد شده؛ چرا که به ادعای نویسنده، احمدینژاد از روند تصمیم گیری پرونده هستهای خارج کرده بودند و “از جای دیگر پرونده را کنترل میکردند” و او را نامحرم میدانستند.
و اما انتقاد دیگرش به اصولگرایان از این قرار است: “یادمان نمیرود که رئیس جمهور آن ایام دهان باز کرد و در رابطه با روابط ایران و امریکا گفت «اگر عدالت و احترام به حقوق یکدیگر مبنای کار قرار گیرد، مسائل حل و فصل خواهد شد. معتقدم در مجموع روند امور به سمت حل و فصل شدن مسائل جریان دارد، البته این به معنای آن نیست که یک طرف در این مواجهه کوتاه آمده یا تسلیم شود” و همین امر کافی بود تا خود عمار پندارها یقه چاک دهند، فریاد وا اسلاما وانقلابا سر بدهند اما اکنون که روسای جمهور ایران امریکا با یکدیگر تماس تلفنی میگیرند و وزرای خارجهشان در روی هم لبخند میزنند آنان نیز نیششان تا بناگوششان باز است.”
در روزهای گذشته این وبسایت از تایید تلویحی هلوکاست توسط حسن روحانی انتقاد کرده بود و در مطلب دیگری با عنوان “احمدی نژاد؛ شاه سلطان حسین نبود” سعی در تشریح دستاوردهای بسیار دولتهای احمدینژاد در عرصه بینالملل داشت، بدون آن که عقبنشینی داشته باشد.
“نرد عشق باختن با آمریکا”
وبسایت “دولت بهار” یکی دیگر از رسانههای حامی احمدینژاد به درج خبر تماس تلفنی اکتفا کرده اما وبسایت “خیبرآنلاین” یادداشتی از مهدی محمدی، کارشناس سیاسی نزدیک به طیف حامیان احمدینژاد منتشر کرده است. او این مکالمه را “مهمترین تلفن ژئوپلتیک یک دهه اخیر” نامیده و نوشته است: “شاید به آقای روحانی گفته شده باشد که اگر لازم دانستید و ضرورت دیدید می توانید تماس مستقیم برقرار کنید. حالا لابد آقای روحانی میگوید ضرورت دیده و لازم بوده است. بسیار خب، نخستین سوال، وقتی ایشان به تهران رسید این است که دقیقا کدام ضرورت اجتناب ناپذیر ایجاب می کرده پس از دیدار کری و ظریف، ایشان هم تلفنی با اوباما گفت وگو کند؟ و اگر این مکالمه تلفنی انجام نمی شد دقیقا چه ثلمه ای به دیپلماسی وارد می شد؟ این مهم ترین سوالی است که روحانی باید به آن پاسخ بدهد. ایشان مجوزی بسبار گران قیمت را هزینه کرده است؛ لابد توضیحی در این باره دارد که در مقابل چه چیز به دست آورده است یا انتظار دارد بیاورد.”
این کارشناس سیاسی با تاکید بر این که “آقای روحانی خیلی وقت ندارد” به او یادآوری میکند که “هیچ کس در ایران سرمایه سیاسی لازم برای نرد عشق باختن با امریکا برای زمانی طولانی را ندارد.”
“باید می فهمیدیم که سر کاریم”
احمد شریعیت یکی از فعالترین وبلاگنویسان حامی احمدینژاد است که مجادلات قلمی بسیار با اصولگرایان منتقد احمدینژاد داشته است. او هنوز در وبلاگش مطلبی در مورد مکالمه تلفنی دو رییسجمهور ننوشته اما پیش از این مطلبی با عنوان “آقای روحانی همچنان ادامه بدهید!” منتشر کرد که در وبلاگهای این طیف به طور گسترده بازنشر شد. او از سیاستها و اقدامات رییسجمهور جدید حمایت میکند و خوشحال است که برخلاف زمان احمدینژاد، اختیارات لازم رییسجمهوری را به دست گرفته است. این وبلاگنویس مینویسد: “وقتی رئیس جمهور روحانی میگوید “من اختیار تام دارم” نشان میدهد که پس از چند سالِ دولتهای نهم و دهم که “اختیارات برای دیگران بود و مسئولیت و پاسخگویی برای رئیس جمهور” دورهای آغاز شده که بین مسئولیت و پاسخگویی توازن وجود دارد. اکنون زمان آن رسیده تا مشخص شود کسی در “راس امور” است که موظف است در بالاترین سطح به افکار عمومی پاسخگو باشد.”
اما حامد فتاحی، نویسنده وبلاگ “زنده باد بهار” یکی دیگر از وبلاگهای این طیف، چندان از برقراری رابطه خوشنود نیست و مینویسد: “آن روز که با افتضاح و فاجعه مک فارلین، خیلی عادی برخورد شد و همه به جای تلاش برای حذف باند گسترده ای که حول این افتضاح شکل گرفته بود، به ماستمالی کردن گندکاری آنها پرداختند، باید می فهمیدیم که قداستی در کار نیست. همان موقع باید فاتحه خیلی چیزها را می خواندیم. باید می فهمیدیم که سر کاریم.“