سخنان بدون عمل امریکایی‌ها

نویسنده

پیش از بازی فوتبال بین دو تیم امریکا و ایران در جام‌جهانی تحلیلگران سیاسی فوتبال بین این دو کشور را نوعی دیپلماسی ورزشی برای حل بحران تلقی می‌کردند و امیدوار بودند که این بازی زمینه نزدیکی بیشتر دو کشور را فراهم کند.

پیش از آن مادلین آلبرایت، وزیر خارجه امریکا؛ آمادگی واشنگتن برای عادی سازی روابط با تهران را اعلام کرده بود. رئیس جمهور امریکا نیز تأکید داشت: “ما اظهارات آقای خاتمی در مصاحبه با CNNرا تمجید می‌کنیم و معتقدیم که ایران در مسیر مثبتی حرکت می‌کند.” [روزنامه ایران – سی‌ام خرداد 1377]

دهم تیرماه، سید محمد خاتمی پس از دیدار با نخست وزیر ایتالیا که به تهران آمده بود در پاسخ به سؤال خبرنگاران و درباره اظهارات رئیس جمهوری و وزیر خارجه امریکا درباره رابطه با ایران گفت: “الان موقع طرح این مسأله نیست ولی در لحن آنها تفاوتهایی دیده می شود.” وی افزود: “امیدوارم که این تغییر لحن نشانه درک بهتر سیاستمداران امریکایی از موقعیت جمهوری اسلامی ایران و اوضاع جهانی باشد.” خاتمی خواستار اقدامی عملی برای نشان دادن حسن نیت امریکا شده بود.

سخنان رئیس جمهوری بازتاب گسترده ای یافت. خبرگزاری رویتر با ارائه متن کامل سخنان رئیس جمهور ایران گزارش داد: “خاتمی خواستار اقدامات عملی در جهت اثبات صمیمیت امریکاست.” این خبرگزاری آورد: “خاتمی که شش ماه پیش گفتگوی تمدنها را مطرح کرد، تأیید کرد که آنچه وی می خواهد درک بهتر از جمهوری اسلامی ایران از سوی رهبران امریکاست ولی تغییرات کلامی کافی نیست.” رویتر با اشاره به تصمیم واشنگتن پس از مسابقه تیمهای فوتبال ایران و امریکا در جام‌جهانی فرانسه برای تجدید روابط با تهران نوشت: “دیپلماسی فوتبال تا کنون دستاورد چندانی دربرنداشته است، اگر چه هر یک از طرفین در ماههای اخیر تبادلات اجتماعی، دانشگاهی و فرهنگی را شدت بخشیده اند.”

خبرگزاری آلمان نیز نوشت: “محمد خاتمی رئیس جمهوری ایران در اولین واکنش به پیشنهاد بیل کلینتون رئیس جمهور امریکا در خصوص آشتی واقعی با ایران، لحن جدید امریکا را نسبت به ایران ستود، اما خواستار عمل از سوی واشنگتن شد.” این خبرگزاری در گزارش خود اضافه کرده بود: “خاتمی در ماه ژانویه (دی‌ماه 1376) برای شکستن بن‌بست موجود میان ایران و امریکا در یک مصاحبه تلویزیونی از ملت بزرگ امریکا سخن گفت و خواستار از میان برداشتن دیوار بی اعتمادی از طریق تبادل هیأتهای فرهنگی و ورزشی شد.” این خبرگزاری افزود: “ایران تاکنون از برقراری گفتگوهای مستقیم با مقامات امریکایی که به درخواست واشنگتن مطرح شده خودداری کرده است و می‌گوید امریکاییها باید حسن نیت خود را از طریق آزادساختن دارایی های مسدود شده ایران و خودداری از سخنان خصمانه نسبت به ایران نشان دهند.”

از طرفی خبرگزاری فرانسه نیز دراینباره گزارش داد: “رئیس جمهوری ایران در نخستین واکنش علنی خود به پیشنهاد امریکا مبنی بر تلاش در جهت پایان دادن به دشمنی 18 ساله خود، خواستار اقدام عملی امریکا شد تا گفتار.” این خبرگزاری افزود: “خاتمی که سال گذشته با قول اصلاحات سیاسی و اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد وعده داد که تشکیلات سیاسی کشو، ر در صورت لزوم توضیحات بیشتری دراینباره خواهد داد.”[روزنامه همشهری – چهاردهم تیرماه 1377]

چند هفته بعد، کمال خرازی وزیر خارجه ایران در گفتگو با خبرنگاران داخلی و خارجی پذیرفت که لحن مقامهای امریکایی تغییر کرده است. او البته تغییر لحن را زمانی ارزشمند دانست که همراه با تغییر سیاستها باشد.

در این میان و در روز جمعه، نهم مرداد ماه، عباس عبدی و باری روزن که زمانی در ماجرای فتح سفارت امریکا، بعنوان گروگانگیر و گروگان شناخته شده بودند با هم دیدار و گفتگو کردند. این دیدار نیز واکنش های داخلی و خارجی گسترده ای داشت. این جلسه توسط اریک رولو، روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور فرانسوی در پاریس برگزار شد.

عباس عبدی پس از دیدار با باری روزن گفت: “در مجموع با توجه به اظهارات روزن، مناظره مثبت بود.” به گزارش خبرگزاری دولتی ایران عبدی درباره هدفهای سفرش به پاریس و شرکت در جلسه گفت و شنود با روزن گفته بود: “هدف داخلی من این بود که نشان دهم این ماجرا[گروگانگیری] امری قابل انتظار بود که ما دلایل کافی برای دفاع و توجیه آن داریم. هدف بین المللی‌ام نیز این بود که فضایی بوجود آید که نتیجه آن کاهش فشارهای آمریکا به ایران باشد. این کفایت می‌کرد که ما حرفهایمان را بزنیم.”

عبدی در ادامه با اشاره به درک باری روزن از دلایل دانشجویان خط امام برای تصرف سفارت امریکا گفت: “روزن می فهمد که چرا ما این کار را کردیم. چنانچه صحبتهای وی کاملاً منتقل شده باشد خواننده ایرانی درک ایشان را باور می‌کند. وقتی کسی که بیشترین ناراحتی را از واقعه دیده، سعی می‌کند همدلی نشان دهد که چرا این واقعه رخ داده است، به طریق اولی کسانی که این تجربه را نداشته اند، علت این امر را بیشتر درک خواهند کرد.”

عباس عبدی در پاسخ به این سؤال که آیا قبل از این جلسه در ایران با مقامات دولت مشورت داشته است، گفت: “من ربطی به دولت ندارم که مشورت کنم. از مشورت بدم نمی‌آید ولی چون می‌دانستم در ادای پاسخ مثبت یا منفی برخی محظور داشتند، مشورت بلاموضوع شد. اما مشورتهای غیررسمی با خیلی ها شد که نمی‌خواهم اسم کسی را بیاورم.”[روزنامه سلام - یازدهم مرداد 1377]

به نظر می‌رسید که جریان رفورمیست درون ایران خواهان تغییرات جدی در سیاستهای خارجی کشور است و شاید برنامه‌ی عبدی نیز بدون هماهنگی و اطلاع خاتمی انجام نگرفته بود. چندی بعد هفته نامه عصرما طی یادداشتی اقدام عبدی را “تابوشکنی در امتداد سیاستهای خاتمی” نامید. ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نوشت: “عبدی با جسارتی درخور تحسین در برابر گروگان سابق خود و همچنین دهها خبرنگار خارجی حاضر شد و از عمل خود و همراهانش دفاع کرد و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داد. اینکه یک گروگان با یک دانشجوی خط امام می‌نشیند و درباره موضوع گروگان‌گیری بحث می‌کند به منزله تأیید ضمنی عمل انجام شده، حداقل به لحاظ منطق اجتماعی است. روزن گروگان سابق در جریان این مناظره تصحیح کرد که امروز درک می‌کند چرا گروگان‌گیری انجام شده است. وقتی گروگان سابق از چنین موضعی نسبت به واقعه گروگان‌گیری سخن می‌گوید، طبیعی است که افکار عمومی امریکا و سایر کشورهای جهان تأثیر بسیار مطلوبتری از این مناظره دریافت کرده و دید واقعی‌تری نسبت به آن پیدا کرده باشند.”[هفته‌نامه عصرما – بیست‌ویکم تیرماه 1377]

مواضع اصلاح‌طلبان در قبال ماجرای فتح سفارت امریکا و هزینه‌های سنگین این اقدام برای مردم هیچگاه به سوی عذرخواهی یا عقب نشینی نرفت. شاید یکی از دلایل این موضعگیری حمایت بی‌دریغ آیت الله خمینی از این اقدام باشد که امکان نقد آن حتی توسط فاتحان سفارت را نیز مقدور نمی‌کند. در واقع هرگونه اظهار پشیمانی از این اقدام به معنی رویارویی با موضع رهبر فقید انقلاب ایران است. البته از طرف دیگر نباید فراموش کرد که در ایران معمولا هیچ گروهی رفتارهای خود را در دوره‌های مختلف تاریخی – حتی اگر این رفتارها متناقض و متفاوت هم باشد – اشتباه تلقی نمی‌کند. اصولا در ایران کسی اشتباه نمی‌کند!