مصاحبه با مریم رجوی

نوشابه امیری
نوشابه امیری

چند سال پیش یکی از تهیه کنندگان برنامه ۶۰ دقیقه در تلویزیون سی بی اس آمریکا در تماسی از من خواست ترتیب مصاحبه ای با مریم رجوی، از رهبران سازمان مجاهدین خلق را برای این  شبکه بدهم. همان موقع به او گفتم این کار به نظر ممکن نمی رسد. او در پاسخ گفت: وقتی قرار باشد با یک شبکه غیرایرانی مصاحبه شود و آن هم۶۰ دقیقه، حتما پاسخ متفاوت خواهد بود.

چنین بود که ازیکی از افراد منتسب به سازمان مجاهدین خلق در پاریس خواستم مرا در این زمینه یاری برساند. او هم بعد از چند روز آدرس ایمیلی را  داد و گفت از این طریق تماس بگیرید. کاری که کردم؛ در پاسخ شماره تلفنی داده شد برای تماس. راستش وقتی شماره را فرستادند از پیشداوری خود خجالت زده شدم که چرا براساس شنیده ها، چنین حرفی را به آن تهیه کننده امریکایی زده ام؛ اما افسوس که حق با من بود.

تلفن اول را که زدم شماره دیگری دادند. بعد شماره ای دیگر، شماره بعدی و باز… این شماره دادن ها دو سه ماهی طول کشید تا عاقبت همان تهیه کننده امریکایی با من تماس گرفت و گفت: موضوع منتفی شد!

گفتم: حتما چون طول کشیده است. جواب داد: نه؛ نماینده این سازمان در امریکا با تهیه کننده ارشد ما قرار گذاشته و با او دیدار کرده است.

بعنوان یک روزنامه نگار برخورد برایم دلچسب نبود. اما باز فکر کردم قرار شده خودشان ترتیب کار را بدهند و مهم هم این است که مصاحبه انجام شود، اما باز در اشتباه بودم.

او گفت: نماینده شان شرط گذاشته و سئوال تعیین کرده که این ها را بپرسید. هزینه اش را هم خودمان می دهیم.

به واقع ناامید کننده بودو این ناامیدی همچنان ادامه دارد.

اینک در شرایطی که اخبار حکایت از تلاش های این سازمان برای خروج از فهرست سازمان های تروریستی دارد  و از آن سو نیز برخی به واکنش پرداخته اند که خروج این سازمان از فهرست مزبور در تناقض با حمایت از جنبش آزادیخواهی مردم ایران است، باز به عنوان یک روزنامه نگار وظیفه خود می دانم در همین جا از خانم مریم رجوی تقاضای مصاحبه کنم و با سئوالاتی مشخص و روشن. مثلا:

ـ در سال های اول انقلاب جوانان عضو سازمان مجاهدین خلق  دستور تشکیلاتی داشتند که با وابستگان گروه های دیگر وارد بحث نشوند. آیا این درست است و هنوز هم چنین است؟

ـ  آیا سازمان مجاهدین خلق با خروج از فهرست سازمان های تروریستی، ساختاری مشابه دیگر احزاب سیاسی برمی گزیند و تابع قوانین اینگونه احزاب خواهد شد؟

ـ آیا سازمان مجاهدین خلق پاسخگویی به سئوالاتی نظیر همکاری با صدام در حمله به خاک ایران را وظیفه خود می داند؟

ـ  اعزام جوانان کم تجربه در جریان عملیات مرصاد به ایران بر اساس کدام استراتژی صورت گرفت؟

ـ آیا در سازمان مجاهدین خلق انتقاد درون سازمانی مجازاست و این انتقاد بازتاب بیرونی هم دارد؟

ـ آیا این شایعه درست است که برخی از اعضای سازمان مجاهدین بر اساس دستور تشکیلاتی از این سازمان جدا شده و وظیفه حمله به دیگر مخالفان جمهوری اسلامی را برعهده گرفته اند؟

ـ بر اساس چه تحلیلی سازمان مجاهدین خلق،  حمله به خاتمی [از فردای دوم خرداد ۷۶]، و موسوی و کروبی [از سال ۸۸ به این سو]، در عین ادعای حمایت از جنبش سبز  را با چنین شدتی در برنامه دارد؟

آخر اینکه: و

ـ این تصویر از کجا آمده که “از مجاهدین دوری کنید خطرناک اند”؟ آیا نگارش نقد به سازمان مجاهدین “عقوبت” دارد؟ حتی سئوال کردن؟ …

به عنوان یک روزنامه نگار طبعا دوست می دارم که پاسخ این سئوالات را دریافت دارم.

 به من می گویند:

به من می گویند:

 - یک وبلاگ نویس جوان وقتی چند خط ـ فقط چند خط ـ از خانم رجوی انتقاد کرد، چنان مورد حمله قرار گرفت که مادرش ـ عضو سابق مجاهدین خلق ـ ازتهران به او هشدار داد که “اینها مخوف اند با آنها در نیفت”…

 به من می گویند: …

به من می گویند: …

 من اما پرسش هایم را برای خانم رجوی نوشتم تا روشن شود که همه ما تغییر می کنیم یا …