عبدالله مومنی، رییس شورای مرکزی و سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، با تنظیم شکایت نامه ای از سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، حیدریفر بازپرس دادگاه انقلاب و از متهمان اصلی حوادث بازداشتگاه کهریزک، قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و بازجوهای وزارت اطلاعات از جمله بازجویی به نام سیدعلی صالحی مشهور به “سید” شکایت کرد. مومنی که این شکایت نامه را پس از تنظیم، در دادسرای زندان اوین به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران تحویل داده، این افراد را از جمله “شکنجهگران اصلی” خود در طول دوران بازداشتاش در بند 209 زندان اوین معرفی کرده است.
یکی از نزدیکان عبدالله مومنی به “روز” گفته است که این افراد، تنها نام های مطرح شده در شکایت نامه مومنی نیستند، بلکه وی از دیگر بازجویانی هم که در طول دوران بازداشت، بارها وی را مورد ضرب و شتم قرار داده و یا به او فحاشی کرده اند نیز شکایت کرده است. افرادی که هیچ کس نام اصلی آن ها را نمی داند و تنها وظیفه شان در دوران بازجویی ضرب و شتم و تحقیر زندانیان بوده است.
عبدالله مومنی پیش از این با انتشار نامه ای سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی، به شرح اتفاقاتی که دردوران بازجویی بر وی رفته بود، پرداخته و خواستار آن شده بود که به این مسایل رسیدگی شود.
مومنی در بخشی از نامه خود به رفتارهای بازجویی اشاره کرده که در زندان اوین به نام “سید” معروف است. بازجویی که همیشه متهمانش را کتک می زند و به آنها فحاشی میکند. او به این رفتارهای خود افتخار میکند و خود را “تهرانی ساواک” مینامد.
سیدصالحی بارها گفته که من باید عبدالله مومنی را بشکنم و تا این کار را نکنم، او را رها نخواهم کرد. سید صالحی، بازجوی پرونده بسیاری از زندانیان حوادث پس از انتخابات از جمله حمزه کرمی نیز بوده است. او بارها به زندانیان گفته: “من میتوانم شما را برای همیشه در اینجا نگه دارم. میتوانم از قاضی بخواهم سالها برایتان حکم زندان بزنند. نمیگذارم به این زودی ها دادگاه شما تشکیل شود.”
مومنی آن زمان در قسمتی از نامه خود اعلام کرده بود: “چندین بار آنچنان بازجوی پرونده، گلویم را تا حد خفگی می فشرد که بی هوش برزمین می افتادم و تا روزها از شدت درد در ناحیه گلو، خوردن آب و غذا برای ام زجرآور می شد.”
اشاره مومنی به بازجویی بود که گفته میشود سرتیم بازجویان 209 است و با لهجه اصفهانی صحبت میکند. وی حین فشردن گلوی مومنی با الفاظ رکیک، از او می خواسته با اعتراف “خودش را خلاص کند.” این بازجوی اصفهانی در بسیاری از بازجوییهای بازداشت شدگان پس از انتخابات نقش داشته است. اکنون برخی گمانه زنی ها آن است که این شخص همان بازپرس “حیدری فر” است که از متهمان پرونده کهریزک نیز بوده.
یکی از نزدیکان مومنی به “روز” در این زمینه گفته است: “با توجه به تعداد زیاد بازجوهایی که عبدالله داشته، واقعا سخت است که بگوییم منظور او از حیدری فر کدام بازحو است، اما حدس و گمان ما بر این است که وی همان سر تیم بازجویان است که به شدت عبدالله را آزار داده بود.”
عبدالله مومنی اعلام کرده بود که بارها توسط سید صالحی شکنجه میشده و حیدریفر بازپرس هم نه تنها با این شکنجهها مخالفتی نمیکرد، بلکه با آنها همراهی هم نشان میداد. قاضی صلواتی قاضی پرونده وی هم هر بار مومنی را میدید به او توصیه میکرد که اگر نظر بازجویش را بر آورده نکند، حکم سنگینی خواهد گرفت.
این منبع آگاه، همچنین به “روز” گفته این شخص بازجوی بسیاری از زندانیان سیاسی بوده و آن ها را نیز مورد اذیت و آزار قرار داده است.
گفته می شود عبدالله مومنی، با جمع کردن اطلاعات مختلف از زندانیان، تلاش کرده تا حد ممکن این بازجویان را بشناسد و از آن ها شکایت کند: “عبدالله بازجویان زیادی داشته. کسانی که او را کتک می زدند، کسانی که فحاشی می کردند، حتی سر او را به داخل چاه توالت فروکردند، گرچه فردی که بیش از همه عبدالله را آزار و اذیت کرده، سید بود، و همه این کارها تحت نظر او انجام شده است، اما افراد زیادی در آزار و اذیت او نقش داشته اند. مشکل این است که عبدالله بعضی از آن ها را اصلا ندیده است.”
سید و تیم همراه وی، به گفته مومنی “از همان ابتدای بازجویی من را وادار به تک نویسی علیه دوستان و نزدیکان کرده و وقتی مقاومت کردم علاوه بر ضرب و شتم و سیلی های پیاپی با این پاسخ بازجو مواجه شدم که باید تک نویسی کنی تا شخصیت کذایی ات خورد شود. شاید از همین رو و برای خورد شدن و تحقیر شخصیتی من بود که مرتبا می خواستند به روابط و مسائل اخلاقی ناکرده خود نیز اعتراف کنم و وقتی می گفتم این سخنان درست نیست و من نمی توانم علیه خود به دروغ اعتراف کنم با فحش های رکیک و ضرب و شتم و این پاسخ آنها روبرو می شدم که فاحشه ای را در دادگاه می آوریم تا علیه تو اعتراف کند و بگوید که رابطه نامشروع با تو داشته است.”
به گفته مومنی: “ بازجویان در تمام طول بازجویی بارها به مادر مرحومه ام که زنی مومنه و مادر شهید است، با بدترین وجه ممکنه، مورد فحش وناسزا و الفاظ رکیک قرار می دادند، همسر فداکارم، بارها برغم آنکه زنی مسلمان و مومنه و همسر شهید است( و با آنکه می دانستند من با همسر برادر شهیدم ازدواج نموده ام) به عنوان….. می نامیدند و خواهرن و نوامیس مرا به فجیع ترین وجه ممکن با لقب …. مورد دشنام و توهین قرار می دادند. این ابراز مکرر الفاظ ناشایست از مدافعین نظام اسلامی شامل حال برادر شهیدم نیز می شد و هدیه ی خانواده ما به مهین را منافق می خواندند.”
انتشار نامه سرگشاده مومنی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، پیش از این باعث شده بود که وی دچار محدودیت های زیادی شود. آن گونه که همسر وی پیش از این به روز گفته بود: “چند وقت پیش عبدالله را به دادسرای زندان اوین احضار کردند. در آن جا آقای جعفری دولت ابادی، دادستان تهران، به عبدالله گفته نامه ای که از طرف تو منتشر شده، آبروی نظام را برده است… در زندان رسما به عبدالله گفته اند به خاطر نامه ای که منتشر کرده ای، به تو مرخصی نمی دهیم. دادستانی هم می گوید اجازه مرخصی، دست ما نیست. بلکه نهادهای امنیتی باید با مرخصی موافقت کنند.”
اکنون باید منتظر ماند و دید که این عضو شورای مرکزی سازمان ادوار که اکنون در بند 350 زندان اوین نگهداری می شود، چه سرنوشتی در انتظارش است و آیا شکایت وی از بازجویان و قاضی پرونده اش، وضعیت وی را دشوارتر از قبل خواهد کرد؟