کدام نظام؟

حمزه غالبی
حمزه غالبی

اینکه عده ای می گویند ما در چارچوب “ نظام” فعالیت می کنیم، یعنی چی؟ حتی اینکه گفته می شود عده ای خارج از کشتی “نظام” هستند مراد چیست؟ الان دارم به این سئوالات فکر می کنم. فکر می کنم سئوال مهمی است؛ چون حتی می شنویم که این “نظام” آنقدر مهم است که بخاطرش می شود هر کاری کرد.

1- مراد از “نظام” همان چیزی است که ظاهرا معادل تحت اللفظی آن، سیستم است. یعنی مجموعه ای از افراد و رابطه ی قاعده داری -که بین آنها برقرار است- کلیتی بنام کشور ایران را می سازد؛ که در آن می توانیم سیستم های اقتصادی، اجتماعی و… را بیابیم. خب بیایید ببینم آیا منظور این است؟ این عبارت را شنیده اید: نظام به مردم خودش اطمینان دارد. یا: نظام به مردم خودش آزادی می دهد. این عبارت نشان می دهد که این “نظام” چیزی خارج از مردم است؛ هرچند ممکن است رابطه حسنه ای با مردم داشته باشد؛ یا مردم از “او” حمایت کنند.

2- شاید از “نظام” منظور، نظم سیاسی حاصل از انقلاب اسلامی سال 57 است. خب در این صورت افردی (نظیر حامیان احمدی نژاد) که یکسره دولت های روی کار آمده در بعد از انقلاب اسلامی راباطل می دانند در زمره مخالفان نظام هستند.

3- شاید هم گفته شود “نظام” اشاره به نظمی آرمانی دارد که حاصل آرمانهای انقلاب اسلامی است که الزاما در دولت ها و نظم سیاسی اجتماعی اقتصادی بعد از آن محقق نشده است. حالا چطور می شود آن نظم آرمانی را شناخت؟ یک راه، رجوع به رهبران و فعالین عمده در انقلاب است. ظاهر همه یا منزوی شده اند یا اکنون در بازداشت هستند. به عبارتی خارج از نظام تلقی شده اند.
شاید هم بتوان از روی شعار های مردم در انقلاب اسلامی فهمید که آن آرمانها چیستند. فرض می کنم “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” شعار اصلی بوده است. در این صورت فردی مانند آقای مصباح چه که صراحتا گفته به جمهوریت اعتقادی ندارد و حتی مدعی شده است امام هم به جمهوری اسلامی معتقد نبود بلکه به خاطر شرایط خاص گفته است جمهوری اسلامی. یا کسانی مانند او که حتی اباء دارند از عبارت “نظام جمهوری اسلامی” استفاده کنند. در این صورت مهم ترین مخالف “نظام جمهوری اسلامی” آقای مصباح و کسانی که مانند ایشان می اندیشند، هستند. حتی می توان مدعی شد آنها توانسته اند “نظام جمهوری اسلای” را استحاله کنند. تازه اینها صرف نظر از این است که چه کسانی کمر همت به محدود کردن “آزادی” دارند و یا با روشهای غلط خویش “استقلال” کشور را بخطر انداخته اند.

4- شاید از منظور از “نظام” آن نظمی باشد که قانون اساسی آدرس آن را می دهد. خب ببینیم قانون اساسی چه می گوید: “حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.” پس اگر فصل حقوق ملت قانون اساسی را مرور کنید می توان مدعی شد نظام در معرض تهدید جدی است و به راحتی رد مخالفان و مدافعان نظام را به راحتی یافت.
5- گاهی وقتها بنظر می آید ممکن است منظور از “نظام” سازمان اداری و حکومتی باشد. در این صورت - صرف نظر از اینکه چقدر می توان برای سازمان نظام اداری و حکومتی ارزش قائل شد- شاید خیلی محل مناقشه نباشد که دولت آقای احمدی نژاد، سازمان اداری و حکومتی کشور را متلاشی کرده است. البته گاهی هم شاهد بودیم کارگزاران سازمان حکومتی و اداری هم خارج از نظام تلقی شده اند. پس بنظر می رسد بازهم نظام چیزی متفاوت از سازمان اداری و حکومتی است.

6- بنظرم یک مفهوم دیگر هم وجود دارد که کمتر در موردش صریح گفته شده است. در این فهم، “نظام” مجموعه وفاداران به “شخص” آیت الله خامنه ای و به محوریت خود ایشان است. شاید اتفاقی نباشد که در گفتار هم مانند یک شخص با واژه نظام مواجهه می شود.

البته در مورد اهمیت اینکه کدام مفهوم از “نظام” تثبیت شود در آینده خواهم نوشت، ولی در این مسیر وضوح بخشیدن به مفهوم “نظام” می تواند گام اول باشد.

رییس ستاد جوانان میرحسین موسوی

 

منبع : نوروز