به وکلا و خانواده های 5 فعال سیاسی که روز یکشنبه به صورت مخفیانه اعدام شدند،دیروز رسما اعلام شد که پیکر فرزندان آنها را برای خاکسپاری به آنها تحویل نخواهند داد و حکومت بعد از خاکسپاری پیکرها، محل دفن را به خانواده ها اطلاع خواهد داد.این در حالی است که براساس گزارش خبرنگاران “روز” منازل خانواده های جان باختگان تحت نظر است و منزل خانواده شیرین علم هوئی در ماکو به محاصره نیروهای امنیتی درآمده و ماموران از هر گونه ورود و خروجی از این منزل جلوگیری به عمل می آورند. مادر و خواهر شیرین علم هوئی دیروز بازداشت و بعد از ساعاتی با قید کفالت آزاد شدند اما عمو، پدربزرگ و پسر عموی شیرین که بعد از ظهر دیروز بازداشت شده اند، تا لحظه انتشار این خبر همچنان در بازداشت به سر می برند.
همزمان واکنش ها به اعدام این 5 فعال سیاسی همچنان ادامه دارد؛زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی و همچنین سازمان عفو بین الملل به این اعدام ها اعتراض کرده اند و سازمان دیده بان حقوق بشر نسبت به خطر اعدام 17 زندانی کرد دیگر هشدار داده است.
وحشت حکومت از جنازه ها
در حالیکه مقامات قضائی و دادگاه انقلاب به خانواده های کمانگر، علم هوئی، اسلامیان، وکیلی و حیدریان گفته بودند روز سه شنبه درباره تحویل پیکرهای این فعالان سیاسی تصمیم گیری خواهند کرد، روز گذشته رسما به این خانواده ها اعلام شد که پیکرها را تحویل نخواهند داد.
خلیل بهرامیان، وکیل مهدی اسلامیان و فرزاد کمانگر و شیرین علم هوئی شب گذشته به “روز” گفت: “تصمیم گرفته اند پیکرها را تحویل ندهند و ساعت 12 ظهر به ما اعلام کردند که خودشان پیکرها را دفن خواهند کرد و بعد از چند روز به خانواده ها خبر خواهند داد که کجا دفن کرده اند.”
وی با بیان اینکه «حکومت باید بیندیشد این اقدام چه دستاوردی می تواند داشته باشد» به سخنان خانواده های موکلانش اشاره کرد که روز دوشنبه به “روز” گفته بودند: “جامعه آنها، آنها را بدون پیکرهای فرزندانشان نخواهد پذیرفت”.
آقای بهرامیان افزود:” می گویند هر کسی باد می کارد بالاخره طوفان درو خواهد کرد و ما امیدوار بودیم با عقل و تدبیر از افزون شدن مشکلات جلوگیری کنند اما من به عنوان وکیل دادگستری، اختیارات محدودی در چارچوب قانون دارم و براساس این توان محدود می توانم کار کنم اما حکومت هر کاری میخواهد انجام میدهد و ما واقعا در مقابل آن ناتوان هستیم.”
همزمان شیرین کمانگر، خواهر فرزاد کمانگر که به اتفاق خانواده خود و خانواده های 4 فعال سیاسی دیگر در تهران به سر می برد به “روز” گفت:” ما بعد از اعلام این موضوع از سوی دادسرا مبنی بر اینکه خودشان پیکرها را دفن خواهند کرد، ناامید نشدیم و از چند ارگان دیگر پی گیری کردیم و باز منتظریم تا پیکرهای عزیزانمان را به ما تحویل دهند.”
شیرین کمانگر سپس با اشاره به وضعیت روحی مادر فرزاد کمانگر گفت:” مادر فرزاد از روز یکشنبه تا کنون بارها این حرف را تکرار کرده که «شاید فرزاد مرا اعدام نکرده اند و دروغ می گویند» ما حداقل باید پیکر فرزاد را ببینیم و پیکرش را تحویل بگیریم تا دلمان آرام بگیرد.”
خانم کمانگر یک روز پیشتر به “روز” گفته بود که: “جامعه ما ، ما را بدون پیکرهای عزیزانمان نخواهد پذیرفت”.
از او سئوال کردم که تصمیم حکومت، براساس اعلام خودشان، عدم تحویل پیکرها است، شما چه خواهید کرد؟ آیا همین موضوع ممکن است اعتراضات مردم در کردستان را دامن بزند؟ او پاسخ داد: “ما جز تحویل گرفتن پیکر عزیزانمان به چیزی فکر نمی کنیم اما آقایان باید بدانند که تحویل پیکرها به خانواده هایشان، برای هر دو طرف قضیه مصلحت بسیاری دارد و آرامش خانواده فرزاد در تحویل گرفتن پیکر عزیزشان است و آرامش خانواده می تواند، آرامش را به جامعه نیز منتقل کند و ما امیدوارم رافت اسلامی که همیشه از آن سخن می گویند و ادعای آن را دارند شامل جسد بیجان فرزندان ما و مادران دل شکسته ما شود.”
محاصره و بازداشت
مادر شیرین علم هوئی دیروز که بی خبر از اعدام فرزندش و در انتظار آزادی او بود پس از بازداشت و در اداره اطلاعات شهرستان ماکو، از اعدام فرزندش اطلاع یافت. منزل او در محاصره نیروهای امنیتی و تلفن منزلش نیز قطع شده است.
ملائکه علم هوئی، عمه شیرین شب گذشته به “روز” گفت:” دیروز صبح برای بازداشت پدر شیرین به منزل آنها رفته اند اما پدر شیرین به اتفاق عموی شیرین در تهران به دنبال تحویل پیکر عزیزشان بوده اند. ماموران مادر و خواهر شیرین را بازداشت و به اداره اطلاعات برده اند. مادر شیرین ناراحتی قلبی شدیدی دارد و از اعدام دخترش بی خبر بود و همچنان امیدوار بود که شیرینش آزاد شود اما در اداره اطلاعات از این موضوع باخبر شده و اکنون وضعیت بسیار وخیمی داردو همه نگران ایشان هستیم.”
وی افزود:” مادر و خواهر شیرین ، بعد از ظهر دیروز با قرار کفالت آزاد شده و آنها را تهدید کرده اند که حق برگزاری هیچ گونه مراسم ختمی را ندارند. اما بعد از ظهر پدربزرگ، عمو و پسر عموی شیرین را بازداشت و به اداره اطلاعات منتقل کرده اند و آنها همچنان در بازداشت به سر می برند.”
خانم علم هوئی سپس از قطع تلفن منزل خانواده شیرین علم هوئی خبر داد و گفت:” تلفن را از دیروز قطع کرده اند و منزل در محاصره نیروهای امنیتی است و از هر گونه ورود و خروجی به این منزل جلوگیری به عمل می آورند.”
عمه شیرین علم هوئی، سپس در پاسخ به این سئوال که اگر پیکرها را تحویل ندهند خانواده شما چه اقدامی خواهند کرد، گفت:” دیروز رسما گفته اند که تحویل نمی دهند و میخواهند خودشان دفن کنند اما ما هر کاری که لازم باشد انجام می دهیم تا پیکر شیرین مان را پس بگیریم. پدر و عموی شیرین همچنان در تهران پی گیر هستند.”
وی سپس خطاب به حاکمیت هشدار داد:” مردم بسیار ناراحت هستند؛ عدم تحویل پیکرهای عزیزان ما را مردم ما نخواهند پذیرفت. به صلاح خود آقایان است که پیکرها را تحویل بدهند و نگذارند بیش از این بحران ایجاد شود. اکنون در کردستان وضعیت ناآرام است؛همین طور در مریوان، مهاباد، سنندج و ماکو و همه خیابان ها پر از نیروهای امنیتی است.”
خانم علم هوئی همچنین تاکید کرد:” شیرین یک ایرانی بود او فقط کرد نبود. درست است که فرزند کرد است و کرد به دنیا آمده اما او فرزند ایران است و فرزند ایران را کشته اند و من میخواهم به جمهوری اسلامی بگویم که با حلق آویز کردن فرزندان ما نمی توانید مردم آزادیخواه را سرکوب کنید و با اعدام فرزندان ما هزاران فرزاد و شیرین در مقابل شما به پا می ایستند.”
اعدام های شتابزده
واکنش های داخلی و بین المللی به اعدام 5 فعال سیاسی ایرانی همچنان ادامه دارد. زهرا رهنورد روز گذشته در یادداشتی با عنوان «چرا اعدام» از این اعدام ها به عنوان «اعدام های تحریک آمیز و خشونت بار به بهانه حضور در گروهکها» یاد کرده و پرسیده است:” اصلاً چرا اعدام؟ چرا بدترین مجازات در حق انسانها و ملت اعمال شده است؟”
خانم رهنورد در این یادداشت که روز گذشته در سایت های اصلاح طلب منتشر شد با طرح این سئوال که«آیا این اعدامهای شتابزده برای زهر چشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد بوده است» دو سئوال دیگر نیز طرح کرده و پرسیده است:” آیا روند دادرسی انجام شده؟ آیا اقرار گرفتن زیر شکنجه هیچگونه وجاهت قانونی دارد؟ و آیا این اعمال و محکومیتها و اعدامها، اقدامی مستقلانه از سوی قوه قضائیه بوده است یا با فشار نهادهای امنیتی انجام شده؟”
این استاد دانشگاه سپس خطاب به «تمام مادران داغدار و زنانی که فرزندان و شوهرانشان اعدام شده اند یا در کف خیابانها به دست مزدوران کشته شده اند» نوشته است:” ای زنان دلیر و شجاع، در این غم و اندوه عظیم، در کنار شما هستم و بدانید که این خونها به بار می نشیند و پاداش هزینه سنگین داغ جوانان صبح آزادی و دموکراسی خواهد بود اما دریغ و افسوس از این همه ظلم حاکمیت بر ملت؛ ملتی که هیچ کس را ندارد جز خداوند عالم.”
پیامی در آستانه سالگرد 22 خرداد
سازمان عفو بین الملل نیز روز گذشته در بیانیه ای این اعدام ها را محکوم و تاکید کرد که« اعدام شدگان نه تنها از محاکمه منصفانه ای برخوردار نبوده اند، که شکنجه هم شده بودند. »
در این بیانیه آمده است:” این سازمان، اعدام هایی که بدون هیچگونه اعلام قبلی انجام شد، محکوم می کند. به رغم اتهام سنگینی که به متهمان زده شده بود، هیچ یک از محاکمه منصفانه ای برخوردار نشدند ضمن اینکه از سه تن از آنها، با شکنجه و با زور اعتراف گرفته شده بود.”
مالکوم اسمارت، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین الملل در این بیانیه افزوده است:” اعدام این پنج تن حتی با قوانین ایران هم در تضاد است چرا که در قانون ایران تصریح شده پیش از اجرای حکم اعدام، به وکلای متهمان اطلاع داده شود.”
به گفته آقای اسمارت، «اعدام های اخیر نشانه تلاش برای رساندن پیامی پر سر و صدا به اقلیت کرد در ایران و دیگر منتقدان در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد و حوادث پس از آن است.»
سازمان دیده بان حقوق بشر نیز روز گذشته با انتشار اطلاعیه ای ، ضمن محکوم کردن اعدام 5 فعال سیاسی، نسبت به خطر اعدام 17 زندانی کرد دیگر هشدار داد.
جو استورک، معاون بخش خاورمیانه در سازمان دیده بان حقوق بشر گفت:” به دار آویختن این چهار زندانی کرد یکی از جدید ترین نمونه های به کار گیری ناعادلانه حکومت ایران از مجازات مرگ علیه اقلیت های نژادی دگراندیش می باشد.”
به گفته او «قوه قضائیه در تلاش برای در هم شکستن و نابود ساختن نارضایتی، مرتباً ناراضیان کرد از جمله فعالان جامعه مدنی را به وابستگی به گروه های مسلح تجزیه طلب متهم و آنان را به مرگ محکوم می کند.»
آقای استورک افزود:” قوه قضائیه ایران باید فورا برای تمام اعدام ها مهلت قانونی صادر کند. این امر شامل ۱۷ ناراضی کردی که در معرض اعدام قرار دارند نیز می شود.”
هفده کردی که در حال حاضر با اعدام مواجه اند، عبارتند از: رستم ارکیا، حسین خضری، انور رستمی، محمد امین عبداللهی، قادر محمد زاده، زینب جلالیان، حبیب الله لطیفی، شیرکو معارفی، مصطفی سلیمی، حسن طلعی، ایرج محمدی، رشید اخکندی، محمد امین اگوشی، احمد پولادخانی، سید سمی حسینی، سید جمال محمدی، و عزیز محمد زاده.