باید به سردی روابط با ایران پایان داد

نویسنده
اکونومیست

» تحلیل اکونومیست از آینده مذاکرات

نزدیک شدن ایران به کشورهای غربی از مدت ها قبل یک دردسر واقعی در سیاست بین المللی به شمار رفته. البته به نظر می رسد که جهان به تدریج وارد دوران جدیدی می شود که همکاری محتاطانه و درعین حال واجب الاجرا میان کشورها، به ویژه میان ایران و آمریکا، در آن حرف اول را می زند.

این همکاری ضروری موضوع اصلی مباحثات گردهمایی برگدورف بود که توسط بنیاد کورپر و مؤسسه علوم و امنیت بین المللی، به عنوان یک محفل فکری ایرانی، برگزار گردید. طی این گردهمایی که شخصاً در آن حضور داشتم، ۳۰ عامل سیاسی، مسؤولان عالی رتبه و کارشناسان اروپایی، آمریکایی و ایرانی حضور داشتند و درخصوص آینده روابط، با درنظر گرفتن برخی نقطه نظرات ضروری برای تصمیمات سیاسی آتی، به مباحثه پرداختند. درحالی که کشورهای خاورمیانه تحولاتی را تجربه می کنند و برخی از آنها نیز درحال تجزیه شدن اند [به ویژه عراق]، این فرصت را به هیچ وجه نباید ازدست داد. این منطقه اکنون برای تغییر روندی که به سوی هرج و مرج می رود، به نیروهای پرقدرت و ثبات بخشی نیاز دارد که بتوانند عملیات منسجمی را به هدف مبارزه علیه خشونت های فرقه ای انجام دهند. ازاین حیث، ایران دارای یک نقش اساسی است.

 

معادلات پیچیده مربوط به انرژی در سطح جهان

جدا از سابقه تاریخی و فرهنگی ایران که برای این کشور در منطقه اقتدار به همراه داشته، اکنون شاهد عملکرد دولتی کارآمد هستیم که می تواند نسبت به تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه پاسخگو باشد. به علاوه، ذخایر نفتی عظیم ایران باعث شده تا این کشور در معادلات مربوط به انرژی در سطح جهان یک نقش حیاتی ایفا نماید؛ به ویژه اینکه اروپا نیز درنظر دارد وابستگی های خود را نسبت به واردات انرژی روسیه کاهش دهد.

ولی ایران همواره تمایل به این داشته که قدرت بالقوه خود را هدر دهد و همواره ترجیح داده که برای خود دردسرآفرینی کند، به ویژه ازطریق دادن مأموریت به نیروهای نظامی. این وضعیت آشوبگرانه باعث شده تا ضرورت انجام یک همکاری با دادن شاخص های معتبر به جانب ایران برای اتخاذ یک سیاست خارجی سازنده و میانه رو بیش از پیش احساس شود.

در چنین دورنمایی، مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه شش کشور اولین گام مهم دراین راستا محسوب می شود. جاه طلبی های اتمی ایران از مدت ها قبل باعث ایجاد یک تهدید جدی برای خاورمیانه شده؛ به این دلیل که امکان مداخله نظامی بازدارنده ازسوی اسراییل یا آمریکا را تقویت می کند. و بدتر آنکه ممکن است منجر به یک رقابت منطقه ای، به ویژه در میان شیخ نشینان حوزه خلیج فارس، در دستیابی به تسلیحات اتمی شود. با اینکه انشقاق و خشونت های فرقه ای اخیر به عنوان تهدیدی دوفوریتی محسوب می شود، ولی خطرات مربوط به ظهور یک ایران اتمی نیز چندان کم اهمیت به نظر نمی رسد.

روند مذاکرات کنونی بیشتر به سیاست داخلی ایران بازمی گردد. اگر رییس جمهور حسن روحانی نتواند نتایج اقتصادی ملموسی را برای شهروندان خود به ارمغان بیاورد، تندروها و ستیزه جویان خواهند توانست تا انتخابات مجلس در سال آینده، بار دیگر بر امور مربوط به سیاست خارجی ایران تسلط یابند. آیا جهان غرب، در روبرو شدن با حسن روحانی و محمد جواد ظریف، بالاخره مخاطبان پرانگیزه و درعین حال کارآمدی را پیدا کرده است؟

درخصوص مذاکرات باید مراقب باشیم که به هر قیمت به توافق نرسیم. نیل به توافقی که عاری از هرگونه مکانیسم کنترل کننده مناسب باشد و به ایران توان کافی برای غنی سازی و توسعه تسلیحات اتمی در کوتاه مدت را بدهد، بیش از آنکه سودی به همراه داشته باشد، ضرر دارد. بدین ترتیب، جدا از افزایش نگرانی های امنیتی اسراییل و مخالفت های کنگره آمریکا، مواضع نیروهای تاریک اندیش ایران استحکام خواهد یافت و امکان انجام یک تعهد سازنده در آینده به آسانی ازبین خواهد رفت.

بی شک رسیدن به توافقی صحیح و کارآمد بسیار مشکل خواهد بود، ولی پیش بینی امکان رسیدن به چنین توافقی کاملاً منطقی است. مذاکرات کنونی باعث شد تا پیشرفت هایی درخصوص یکی از دو مشکل حساس و بزرگ به دست آید: رآکتور آب سنگین اراک. به نظر می رسد که دیگر مورد ضروری، یعنی مسأله سانتریفوژها، مشکل سازتر است. اتخاذ تدابیر جایگزین [به عنوان مثال، تمرکز بر حجم کلی تولید، و نه تعداد سانتریفوژها] می تواند به موازات تضمین های نظارتی ملموس، راه رسیدن به یک توافق نهایی را هموار سازد. با این حال، سران غربی در تلاش خود برای همکاری با کشورهایی مانند ایران باید هوشیارانه عمل کنند و حس فوریت و جنبه اخلال گرایانه چنین حکومت هایی باعث تأثیرگذاری بر نقطه نظرات آنها در تصمیم گیری های شان نشود.

اگر این جنبه احتیاط ورزی را به عنوان یک استلزام در اقدامات خود لحاظ کنیم، مزایای بالقوه چنین تعهدی میان غرب و ایران بسیار چشمگیر و غیرقابل اندازه خواهد بود. طی هفته های آینده، ایالات متحده و اتحادیه اروپا این فرصت را خواهند داشت که پیشرفت های مهمی در ایجاد یک خاورمیانه امن تر و پرثبات تر انجام دهند و این رویکردی است که به نفع کل جهان است.

منبع: اکونومیست، ۱۷ ژوئیه