انتظار تغییر و پیشرفت هرگز در طول مذاکرات هستهای بین ایران و شش قدرت بزرگ جهانی به اندازه مذاکرات هفته آینده ژنو نبوده است.
ایران با قدرت جدیدی پای میز مذاکره میآید که وعده شفافیت و آمادگی برای همکاری را ابراز کرده و اکنون در حال برنده شدن جنگ در سوریه است. قدرت آمریکا نیز پشت میز مذاکره این است که به اعتقاد این کشور تحریمها عمل کرده و ایران آماده مصالحه است.
هر دو تفکر تا اندازهای درست است اما تحلیلگران میگویند هر دو طرف باید به دقت آن را مدیریت کنند تا تندروهای طرفین نتوانند راه رسیدن به توافق را سد کنند.
محمدعلی شعبانی تحلیلگر سیاسی میگوید: “بزرگترین تهدید برای این پنجره، که به روی مذاکره گشوده شده، تلقی غلط از نقاط قوت و ضعف طرف مقابل است. وقتی دو طرف وارد اتاق میشوند هر کدام فکر میکند برگ برنده را در دست دارد و این فقط میتواند فاجعهبار باشد.”
آقای روحانی به نوعی باید بین دو حس قدرت و ضعف توازن ایجاد کند. به این معنی که باید حمایت سیاسی از خود را مورد توجه قرار دهد، از جمله پشتیبانی رهبر ایران. همچنین باید تصویری از اقتصاد ایران نشان دهد و روشن کند که هدفش برداشتن تحریمهاست.
جو سیاسی و داخلی ایران پس از شکست مذاکرات استانبول، بغداد، مسکو و الماتی تغییر کرده است. حسن روحانی خوشرو جانشین محمود احمدینژاد متخاصم شده است و رهبر ایران اجازه “نرمش قهرمانانه” را داده تا بنبست هستهای حل و تحریمها برداشته شوند.
وعده روحانی مبنی بر اینکه ایران به دنبال حل مشکلات است نه ایجاد آنها، در مذاکرات ژنو به بوته آزمایش گذاشته میشود. مقامات میگویند قرار است ایران پیشنهاد جدیدی ارائه کند.
ایران خود را به عنوان کمک برای ایجاد نظام جدید جهانی میداند. روحانی در سازمان ملل گفت، دوران انتقال در جریان است و تقسیم دو قطبی جهان به مای برتر و شمای فروتر تمام شده است.
ولی نصر، از مقامات سابق دولت اوباما که اکنون مدیر دانشکده مطالعات بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز است میگوید: “انعطاف دیپلماتیک ایران جدی است اما نباید این را با میل به تسلیم اشتباه گرفت.”
ایران با پول و نیروی نظامی از رژیم اسد در مقابل مخالفان با حمایت آمریکا، عربستان، قطر و ترکیه پشتیبانی کرده است. اکنون به نظر میرسد رژیم اسد از این درگیری که بیش از 100 هزار کشته برجای گذاشته پیروز بیرون میآید.
آقای نظر میگوید: “به نظر میرسد ایران تنها کشوری در منطقه است که میتواند جنگی را در خارج از مرزهای خود پیش ببرد. آمریکا بدون تهدید جنگ پای میز مذاکره میرود و با ایرانی مواجه است که در داخل ثبات یافته و نقشی مهم در سوریه ایفا کرده است. مذاکرات بین این دو برای اولین بار نمیتواند برپایه تهدید ایران باشد بلکه برپایه متقاعد کردن این کشور به مصالحه است.”
شعبانی می گوید، اوباما نیز باید مثل روحانی پیامهای توامان ضعف و قدرت بفرستد. وی میگوید: “اوباما باید بگوید ایران برای این پای میز مذاکره است که ما آنها را مجبور کردیم. اما اگر بر این موضوع زیاد تاکید کند کنگره میگوید اگر تحریمها آنها را به اینجا کشانده چرا تحریمها را قطع کنیم؟ پس از آن اوباما دیگر نمیتواند برای مذاکره در داخل فشار بیاورد.”
آرون دیوید میلر، مذاکره کننده صلح سابق آمریکا در خاورمیانه مینویسد: “ایران مزایای طبیعی دارد که آمریکا ندارد. ایران یک عنصر آزاد است که با آمریکا مذاکره میکند. ما در این موقعیت رشک برانگیز نیستیم… آمریکا باید شک و ترس اسرائیل و عربستان را هم در نظر بگیرد که گاهی با یکدیگر رقابت دارند.”
این اخبار ممکن است برای روحانی خوب باشد اما او هم مشکلات خود را دارد که تنها با پیشرفت میتواند آنها را توجیه کند. رهبر ایران هفته گذشته گفت که برخی از اقدامات رئیسجمهور در نیویورک بجا نبود که میتواند اشاره به مکالمه تلفنی او با اوباما داشته باشد.
یک تحلیلگر ایرانی میگوید: “در طرف منفی ترازو اقتصاد ضعیف ایران است و در طرف مثبت این است که ایران شاید باثباتترین و آرامترین کشور منطقه باشد که در حال تغییر است.”
منبع: کریستین ساینس مانیتور - 13 اکتبر 2013