تیری اوبرله
رولاند دوما، وزیر امور خارجه پیشین فرانسه در دوره رییس جمهور فرانسوا میتران، اواخر هفته گذشته به تهران رفت تا با مقامات جمهوری اسلامی درخصوص پرونده هسته ای به مذاکره بپردازد.
رولاند دوما از سوی چه کسی مأموریت یافته است؟ مطبوعات ایرانی وی را به عنوان “فرستاده ویژه فرانسه” خواندند و این درحالی بود که این وزیر امور خارجه پیشین فرانسه سفر بسیار عجیبی را به تهران انجام می داد. برای انجام این سفر شخصیت مورد اطمینان فرانسوا میتران از طرف پاریس منصوب نشده و وزارت امور خارجه فرانسه نیز این جابجایی را یک “جابجایی شخصی” [و نه دولتی] می داند. او حتی نماینده یا فرستاده حزب سوسیالیست نیز محسوب نمی شود. رولاند دوما با اشاره به اینکه نقش نماینده فرانسه را در این سفر نداشته به روزنامه فیگارو اظهار داشت: “من هیچ کس را از سفرم مطلع نکردم.”
با این حال، رییس سابق دیپلماسی فرانسه قصد دارد نتایج و ثمراتی را که در چارچوب مذاکره با مسؤولین ایرانی به دست آورده به اطلاع رییس جمهور ژاک شیراک و دیگر مقامات فرانسوی برساند. او چند ساعت پس از بازگشت به پاریس اظهار داشت: “سفر من بسیار مفید بود، به ویژه اینکه در زمانی بسیار پرتنش انجام شد.”
رولاند دوما روز جمعه به دنبال دعوت علی اکبر ولایتی، مشاور دیپلماتیک آیت الله خامنه ای، به این سفر عازم شد. او در این خصوص می گوید: “ولایتی به خامنه ای بسیار نزدیک است. من از زمانی او را می شناسم که اختلافات یورودیف [کنسرسیوم چند ملیتی غنی سازی] و موضوع گروگان ها در لبنان را با او حل و فصل کردم.” وی در ادامه می افزاید: “او کمی قبل از اعلام آزادی استفان لربیه، ماهیگیر فرانسوی، پذیرای من شد و به من گفت علی خامنه ای او را مورد عفو قرار داده است.”
علی اکبر ولایتی از چندی پیش در صحنه بین المللی فعال شده و این درحالی است که مهلت شورای امنیت برای توقف فعالیت های غنی سازی ایران پایان یافته است. به گفته رولاند دوما، این دیپلمات ایرانی “دارای پیشنهادهای بسیاری است”. بین این پیشنهادها، ایده واگذاری غنی سازی ایران به یک کنسرسیوم بین المللی به مدیریت اروپایی ها [در خاک ایران] از همه بهتر است. طی آن می توان مجدداً همکاری های بین فرانسه و ایران را از طریق یورودیف از سر گرفت؛ همکاری هایی که در گذشته باعث ساخت رآکتور هسته ای دارخوئین در نزدیکی اهواز [برای اهداف صلح آمیز] شد.
عنصر تعادل
ایران که دارای یک کرسی “اشغال نشده” در شورای اداری یورودیف بوده است، دیگر در این کنسرسیوم سهمی ندارد [از زمان سرنگونی شاه]. این درحالی است که مشکل مالی بین ایران و فرانسه در سال 1989 توسط رولاند دوما و علی اکبر ولایتی، به عنوان وزرای امور خارجه وقت، حل و فصل شد. رییس دیپلماسی فرانسه در ماه فوریه همان سال با سفر خود به تهران به کدورت به وجود آمده با ایران خمینی پایان داد، ولی قتل شاپور بختیار در پاریس [دو سال پس از آن] توسط عوامل حکومت تهران این نزدیکی و تفاهم را مختل نمود.
رولاند دوما این بار به پرونده هسته ای ایران وارد شده؛ پرونده ای که زمزمه های بسیاری را درخصوص بمب اتمی شیعه به وجود آورده. او در اوایل ماه به دنبال جنجال به وجود آمده توسط ژاک شیراک اظهار داشت که دراختیار داشتن بمب هسته ای توسط تهران می تواند به عنوان “عامل تعادل در منطقه” باشد و نمی توان آن را “الزاماً عاملی خطرناک دانست”. او خاطرنشان کرد: “این عاملی است که می تواند تعادل را برقرار کند و تعادل یعنی حفظ صلح. ولی برعکس اگر در منطقه ای از جهان، یک کشور قدرتمند به بمب اتمی مسلح باشد، مطمئناً قوانین آن کشور بر دیگر کشورهای آن منطقه تحمیل خواهد شد.”
البته در این رابطه نباید اظهارات صد در صد مخالف سگولن رویال [به عنوان دشمن برنامه هسته ای ایران چه از نظر نظامی و چه از نظر صلح آمیز] را فراموش کرد. رونالد دوما که دیگر مسؤولیتی در حزب سوسیالیست ندارد در پایان می افزاید: “مخاطبان ایرانی با دقت تمام مسایل را دنبال می کنند و گاهی اوقات رفتار فرانسه غیرقابل درک می شود. آنها از من درباره اظهارات سگولن رویال سؤال کردند. البته امکان دارد که او در صورت رسیدن به سمت ریاست جمهوری فرانسه بسیار ملایم تر رفتار کند.”
منبع: فیگارو، 27 فوریه
مترجم: علی جواهری