نگاهی به محصولات سال ۱۳۸۷ سینمای جمهوریاسلامی- ماهوش و سوپراستار
پشت پرده فساد ستارهها از دوران طاغوت تا جمهوریاسلامی
یکی از چیزهایی که انقلابیون اسلامی آن را مظهر انکارناپذیر دوران طاغوت میدانستند، سوپراستارها بودند. افراد مشهوری که در زمینه سینما، تلویزیون و موسیقی که در غرب به عنوان سلیبریتی شناخته میشوند در ایران قبل از انقلاب مورد توجه رسانههای عمومی و مردم بودند. با استقرار جمهوریاسلامی موزیک مردمپسند به طور کلی از بین رفت و سینما سعی داشت با قوانین مانیفستی به عنوان سینمای اسلامی اداره بشود. سینمایی که بازیگران زن در آن عموما غایب بودند و مردان بازیگر کسانی بودند با چهرههای انقلابی نظیر مجید مجیدی و فرجالله سلحشور. اما این حباب هم مثل تمام خیالات انقلابیون بعد از مدتی ترکید. ستارهها با چهرههای زیبایشان از راه رسیدند و تیتر مجلات عامهپسند را قبضه کردند. هرچند که نور انداختن بر زندگی خصوصی این افراد توسط پاپاراتزیهای وطنی تا مدتها خط قرمز محسوب میشد اما این خط هم عاقبت شکسته شد تا حتی سینمایی با زیرعنوان معناگرا و اسلامی هم موضوع زندگی خصوصی بازیگران و ستارهها را دستمایه ساخت فیلم قرار بدهد.
ماهوش
کارگردان: محمد درمنش
بازیگران: نسرین مقانلو، مجید مشیری و محمدرضا داوودنژاد
سال ساخت: ۱۳۸۶
نمایش: ۱۳۸۷
وضعیت اکران: اکران کوتاه مدتی داشت. مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت و بعدها نسخه نمایش خانهگیاش عرضه شد.
مضمون: مهوش که قبل از انقلاب بازیگر مشهوری بوده پس از سالها به ایران برمیگردد و با دوستان قدیمی،هنرجویان جوان و البته ماموران امنیتی مواجه میشود.
در نگاه اولیه ماهوش چیزی نیست به جز یکی از پاورقیهای معروف روزنامه کیهان از بدکاری و فساد هنرمندان در قبل از انقلاب که با وقوع انقلاب و روی کار آمدن جمهوریاسلامی از صحنه حذف و پاک شدند و در انزوا از بین رفتهاند. تصویری که درمنش از بازیگر و سوپراستار سینمای قبل از انقلاب ارائه میدهد زنیست که بعد از سالها زندگی در خارج کشور به خاطر بیماری مهلکش به ایران برمیگردد و البته هیچ ویژگی خاصی ندارد که متوجه بشویم با یک بازیگر سینما مواجه هستیم. مهوش فیلم ماهوش خیلی راحت میتواند در شغلی مثل پزشکی یا معلمی قرار بگیرد. هدف از انتخابشغل بازیگری برای این کاراکتر فقط یک چیز است. ورود به دنیای سینما و پشت پردهاش و افشای مناسبات احتمالا فسادبرانگیز آن. دوربین درمنش چند سال زودتر از فرجالله سلحشور و مصاحبهها و بیانیههایش به سراغ چنین موضوعی رفته بود. مهوش که در ابتدا ذهن را به سمت رقصنده مشهور سالهای قبل از انقلاب میبرد، یک شخصیت خیالی ساخته ذهن فیلمنامهنویس است که در او نه میشود سراغی از مصائب ایرن و پوری بنایی را گرفت که در کشور ماندند و در حصر خانگی برپا شده توسط جمهوریاسلامی روزگارشان را سپری کردند و نه میتوان او را تصویری از شهره آغداشلو یا فرزانه تاییدی دانست که در سالهای غربت و تبعید در صحنه تئاتر و پرده سینما درخشیدند. مهوش طعمه مفلوک فیلمنامهنویس و کارگردان است تا با بازگشت به کشور به سراغ تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای قبل از انقلاب برویم که هنوز فاسد هستند و به قول مهوش در خیالات دنیای سابق زندگی میکنند و بازیگر را بنده و برده خود را میدانند که برای خدمات بعد از ساخت فیلم و اتاق خواب تهیهکننده و کارگردان در نظر گرفته میشود. اما چیزی که به عنوان تفاوت قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به مخاطب نشان داده میشود، فقط و فقط یک مامور امنیتی است. ماموری که از ابتدا و با بازگشت مهوش او را سایه به سایه تعقیب میکند و کارش نه بازجویی و تحتفشار قرار دادن سوپراستار سابق که حمایت از اوست که دوباره به اجبار سر از اتاق خواب اهالی فاسد سینما درنیاورد. مهوش با عبور از دالان بیماری مهلکش به رستگاری و عرفانی رسیده است که دیگر زندگی گذشتهاش را دوست ندارد و آن را تقبیح و طرد میکند و در نهایت نظرش حتی در مورد مامور امنیتی هم عوض میشود و از او بابت حمایتها و مراقبتهایش تشکر میکند.
سوپر استار
کارگردان: تهمینه میلانی
بازیگران: شهاب حسینی، فتانه ملکمحمدی و رضا رشیدپور
سال ساخت: ۱۳۸۷
نمایش: ۱۳۸۷
وضعیت اکران: بلافاصله بعد از جشنواره به عنوان اکران نوروزی روی پرده سینما رفت و در کنار اخراجیها گیشه سینماها را گرم کرد و بعدتر حتی در صدا و سیمای جمهوریاسلامی هم نمایش داده شد.
یک سال پیش از انقلاب، فیلم در امتداد شب با بازی گوگوش در سینماهای ایران اکران شد که خیلی زود توانست لقب پربینندهترین فیلم تاریخ سینما را به خود اختصاص بدهد. این فیلم روایتگر زندگی خصوصی نابهسامان یک سوپراستار سینما بود که عشق یکی از هوادارانش زندگیاش را تغییر میدهد. سالها بعد از انقلاب تهمینه میلانی مضمونی مشابه را جلو دوربین برد. یک بازیگر مشهور سینما که تمام فسادهای اخلاقی را تجربه کرده با یک هوادار نوجوان روبهرو میشود و این اتفاق زندگیاش را تغییر میدهد. البته طبق اصول سینمای اسلامی و معناگرا، نه از یک عشق زمینی با چاشنی سکس خبری هست، نه از تغییر تفکر طبیعی یک آدم. همهچیز به آسمان نسبت داده میشود. دختر نوجوان در نهایت یک موجود فرازمینی شبیه به فرشتهها است که برای نجات یک بنده خطاکار به روی زمین آمده و با انجام ماموریتش دوباره غیب میشود و میرود. اما این روکش اسلامی باسمهای نمیتواند افشاگری ناخواسته فیلم را بپوشاند. سوپراستار نشان میدهد که چیزی نسبت به قبل از انقلاب عوض نشده است. کورش زند با بازی شهاب حسینی همانقدر زندگی به هم ریخته و ویرانی دارد که پروانه با بازی گوگوش. در زندگی خصوصی کورش خبری از رعایت قوانین شرع نیست. او مشروب میخورد، با زنهای بسیاری رابطه دارد و در دمدستیترین اخلاقش یعنی کبر و غرور هم خبری از توجه به احادیث پیامبران و امامان نیست. پس دختر نوجوان ماورایی از راه میرسد و ابتدا با عشوهگری یک هوادار عاشق وارد زندگی او میشود و کمکم با ایفای نقش گشتارشاد خانگی، زندگی خصوصی کورش زند را تغییر میدهد. از او قول میگیرد به مشروب لب نزند، سیگار نکشد و رابطهاش را با زنان دیگر قطع بکند تا در عوض بتواند از صدای ساز دختر و حرفهای شبهفلسفیاش بهره ببرد! نزدیک به چهار دهه پیش عشق یک پسر جوان به خوانندهای مشهور که تمام ملزومات زمینی را داشت باعث تحول میشد و حالا به لطف مانیفست رهاییبخش سینمای اسلامی و معناگرا، بازیگر فاسد سینما با یک توهم آسمانی از تمام اعمال زشت گذشتهاش نادم میشود و روش دیگری را در زندگیاش پیش میگیرد. پس بیهوده نیست که فیلم تهمینه میلانی در اولین اکران خصوصیاش نظر وزیر ارشاد وقت- صفارهرندی- را جلب کرد تا از سوپراستار به عنوان الگویی مناسب برای سینمای موردعلاقهاش نام ببرد.
زندگی خصوصی افراد مشهور همیشه مورد توجه مردم بوده. هم آن وقت که خیلیها در امتداد شب را نمایش زندگی واقعی گوگوش میدانستند تا سوپر استار که به عنوان برشی از زندگی شخصی محمدرضا گلزار معروف شده بود. اما این مضمون پرطرفدار که در سینمای جهان هم مورد توجه است، از پشت نگاه ایدئولوژیک و امنیتی جمهوریاسلامی در دو فیلم ماهوش و سوپر استار تبدیل شده است به فیلمهایی در ستایش نیروهای اطلاعاتی و فرشتههای آسمانی. بیراه نیست اگر بگوییم که مهوش و کورش بهانهای هستند تا نقش پررنگ و خاص ماموران امنیتی و فرشتههای آسمانی را در زندگیمان ببینیم و به آن ایمان بیاوریم.