مقاله ای از اوین

امیر خسرو دلیرثانی
امیر خسرو دلیرثانی

امیرخسرو دلیرثانی از فعالان ملی- مذهبی، عضو شورای مرکزی جنبش مسلمانان مبارز و همچنین عضو کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه که از د یماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد، در مقاله ای که از بند 350 اوین در اختیار “ادوارنیوز” قرار داده به تشریح دیدگاه های خود پیرامون منشور جنبش سبز پرداخته است. آقای دلیرثانی بنا به حکم شعبه 28 دادگاه انقلاب، به 4 سال حبس تعزیری به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور” محکوم شده و در حال حاضرپرونده وی در شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر مطرح است.

 

راهکارهایی برای تدوین منشور جنبش سبز

گذشت بیش از یک سال از وقایع آغازین جنبش مردمی ایران در جهت آزادیخواهی و استیفای حقوق مدنی و سیاسی که به جنبش سبز شهرت یافت و گذر حدود شش ماه از این دوران در پشت میله های زندان به عنوان زندانی سیاسی، اگر چه با مسائل و مشکلات خاص زندانیان سیاسی همراه بود اما فرصت مناسبی را برای من ایجاد کرد تا ضمن بررسی و اندیشه بیشتر در مورد آنچه اتفاق افتاده و آنچه در جریان است، مجالی برای برخورد و تعامل با نیروهای سیاسی حاضر در زندان از گرایش ها و نحله های فکری و سیاسی مختلف بدست آورم که سبب شد آنچه را به عنوان دستاورد اندیشه و مطالعه خود در مورد جنبش سبز در ذهن داشتم، به تضارب آرا و اندیشه ها و قضاوت سایر فعالین سیاسی گذاشته و نسبت به آنچه صرفاً حاصل تفکر و اندیشه خودم بود، بازنگری کرده و به نتایج دقیق تر و کامل تری برسم و به جمع بندی درست تری از آنچه اتفاق افتاده، دست یابم که این مسٲله یکی از مهمترین دستاوردهای دوران شش ماهه زندان برای اینجانب می باشد.

 حاصل گفتگوهای انجام شده و تلاش برای یافتن پرسش هایی که در این راستا مطرح بود و استفاده از  نقطه نظرات مبارزین داخل زندان با گرایش های مختلف و بعضاً متضاد سیاسی، مرا به این نتیجه رساند که بهتر است برای تداوم و سازمان دهی نیروهای حاضر در صحنه و رسیدن به دستاوردهای عینی و روشن و ارزشمند، هر چه زودتر گفتگوهای مستمری در عرصه عمومی و مابین جریانات و محافل سیاسی مختلف در راستای تدوین و تنظیم منشوری چندجانبه که به روشنی دربرگیرنده خواسته ها و مطالبات مردم و فعالین جنبش بوده و مورد توافق و تایید نیروهای حاضر در صحنه این حرکت اجتماعی فراگیر، قرار گرفته باشد، شکل گیرد.

به نظر می رسد که صرفنظر از بعد سیاسی جنبش سبز که در راستای اعتراض عمومی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته صورت گرفته و در مدت یک سال در مناسبت های مختلف و به اشکال گوناگون بروز پیدا کرد و همچنین مواردی که از سوی بزرگان این جنبش در بیانیه ها و اطلاعیه های گوناگون مطرح شد، نوعی خلاٴ نسبی در زمینه تدوین و همگرایی خواسته ها و مطالبات جنبش در انظار جریانات سیاسی مختلف حاضر در صحنه وجود دارد که متٲثر از نوع برداشت و تحلیل حوادث پیش آمده و تا حدودی برخاسته از نگرش های فکری آن جریانات و شیوه تحلیل سیاسی خاص هر جریان بوده و حال آنکه هر کدام از این تحلیل ها و در نتیجه آن انتظارات مدنظر از جنبش سبز تا حدودی با نظر سایر جریانات تفاوت داشته و با نقطه نظرات بدنه مردمی جنبش نیز که عموماً در شبکه های اجتماعی، مطرح و قابل بازیابی است، هر کدام تا حدی متفاوت است؛که این مسأله، علاوه بر ایجادناهمگونی در مدنظر قرار دادن یک استراتژی مشخص برای پیگیری و نتیجه بخشی جنبش، منجر به اتخاذ تصمیمات و تاکتیک های قطعی ناهماهنگ و بعضاً متفاوت و حتی متضاد خواهد شد که علاوه بر اثربخشی کمتر، ممکن است منجر به طولانی شدن زمان دستیابی به اهداف و برنامه ها و یا حتی در مقاطعی به سردرگمی در شناسایی اهداف و انتخاب تاکتیک ها و مرحله بندی های مناسب منجر شود ؛ بنابراین به عنوان یک پیشنهاد و طرح موضوع برای بررسی و گفتگو و تحقیق در این زمینه به منظور تدوین یک منشور جامع که دربرگیرنده اهداف و برنامه های این جنبش مدنی فراگیر بوده و بتواند کف مطالبات و انتظارات مردم از جریانات سیاسی را صرفنظر از گرایش های فکری فراهم آورد و خلاٴ نسبی موجود را که قبلاً به آن پرداخته شده، تا حدودی جبران نماید، طبقه بندی زیر که حاصل جمع بندی گفتگوها و نقطه نظرات انجام شده است، اراﺋه می شود :
1- لزوم تدوین منشور مطالبات سیاسی: برای مطالعه و تحقیق دقیق در این زمینه و گردآوری رﺋوس اهدافی که در این راستا می تواند مدنظر قرار گرفته و نهایتاً به بحث و گفتگو در عرصه عمومی گذاشته شود، منابع گوناگونی مطرح است که از جمله می توان به بیانیه ها و مطالب منتشر شده توسط گروه ها و جریانات سیاسی مختلف داخل و خارج از کشور، از ابتدای جنبش در قبل از انتخابات تا زمان فعلی اشاره کرد. بررسی و دسته بندی این مطالب و همچنین مقالاتی که توسط فعالین سیاسی مستقل در این راستا تدوین و منتشر شده، نهایتاً می تواند رﺋوس اهداف و برنامه هایی را که از ابتدا مطرح بوده و در قبل از برگزاری انتخابات به عنوان برنامه های کاندیداهای اصلاح طلب مطرح شده و در بعد از انتخابات و وقایع پیش آمده بعد از آن به عنوان نقطه نظرات و اعتراضات به آن وقایع و مطرح ساختن مطالبات و اصلاحاتی که از سوی اشخاص و جریانات سیاسی مستقل، قرار گرفته است، مشخص نموده و راهنمای تدوین سند منشور سیاسی قرار گیرد ولی آنچه در این راستا از اهمیت ویژه ای برخوردار است این است که باید دقت داشت که اگر در تهیه این سند صرفاً به نقطه نظرات جریانات و فعالین سیاسی و بزرگان جنبش اکتفا شود، با توجه به تجربیات گذشته، نتیجه صرفاً یک سند برخاسته از تفکرات و اندیشه های سیاسی روشنفکری خواهد بود که ممکن است با مطالبات و نقطه نظرات مطرح در بدنه مردمی جنبش، تفاوتهایی داشته باشد و این مسأله به تدریج و در مراحل بعدی، منجر به ایجاد تعمیق شکاف سیاسی مابین نقطه نظرات و مطالبات جریانات سیاسی و خواسته های مردمی گردد که تجربه نشان داده نتیجه مطلوبی از این وضعیت حاصل نخواهد شد.

برای بهره مندی از بخش مردمی نقطه نظرات و مطالبات مدنظر، خوشبختانه امکان استفاد هاز شبکه های اجتماعی و اینترنت، جهت نظرسنجی و مطالعه نقطه نظراتی که تا کنون مطرح شده فراهم است و از سویی مطالعه میدانی در عرصه اجتماع هم می تواند کمک شایانی به جمع آوری این نقطه نظرات داشته باشد. موضوع مهم دیگری که برای تدوین و تکمیل این سند باید مدنظر قرار گیرد، توجه به نقطه نظرات مخالفین و به ویژه افرادی است که جنبش سبز را به رسمیت نشناخته و در تقابل با آن قرار گرفته اند ؛ بررسی آرا و مطالب منتشر شده از سوی مخالفین و یافتن محورهای مورد تاکید آنها در مخالف تبا جنبش سبز می تواند بخشی از اهداف باشد که مخالفین با جنبش از حرکت و دستیابی این جنبش اجتماعی به سمت آن، هراس دارد که قطعاً نشان دهنده نقاط حساسی است که هدف قرار داده اند و ایجاد تغییر یا اصلاح آنها، منافع تمامیت خواهان را به خطر انداخته و در اندیشه و عملکرد انحصارگرایی آنها بحران ایجاد خواهد کرد؛ در هر حال تدوین این سند سیاسی با بهره گیری از این دو نقطه مهم یعنی نقطه نظرات بدنه جنبش و دیگری محورهای مخالفت نیروهای تقابل کننده و مطرح ساختن آن در عرصه عمومی و در محافل سیاسی و استخراج و تاکید بر نقطه نظرات مشترک و مورد تایید یا به عبارتی کف مطالبات، می تواند ما را به دستیابی بخش سیاسی منشور یاری رساند.

2- لزوم تدوین منشور مطالبات اجتماعی : آنچه که به عنوان مطالبات اجتماعی در این بخش مطرح است، آن بخشی از مطالبات و نیازهای جامعه است که معمولاً در پشت پرده مطالبات سیاسی قرار گرفته و زمینه بروز نارضایتی از سیاست های دولت و وضع موجود را در بطن جامعه فراهم آورده است ؛ توجه به این خواسته ها که دست نیافتن به آنها، نارضایتی عمومی از حکومت را دربرداشته و معمولاً چندان در محافل سیاسی و از سوی جریانات سیاسی در مرحله تدوین مطالبات و تلاش برای ایجاد تغییر در عرصه سیاسی، مدنظر قرار نگرفته، یکی از عوامل اصلی شکاف بین مردم و روشنفکران و نیروهای سیاسی در مراحل بعدی رشد و توسعه جنبش های اجتماعی خواهد بود و دقیقاً بی توجهی به همین نیازها و مطالبات فروخفته است که در بسیاری از موارد به سوء استفاده جریانات تمامیت خواه برای بهره گیری از فرصت های مختلف جهت مطرح ساختن خود در پشت یک چهره مردمی و عامه پسند منجر می شود ؛ باید در نظر داشت که در چنین مواردی که معمولاً سرزنش و شماتت روشنفکران و فعالین سیاسی را به واکنش های مردمی به اینگونه مساﺋل دربر دارد، مقصر اصلی نه مردم بلکه نیروهایی هستند که به عنوان مدعیان تحول سیاسی، از شناخت خواسته ها و نیازهای اساسی مردم عاجز مانده اند ؛ بی توجهی به وضع اقتصاد و معیشت مردم و نیازهای اساسی آنان نظیر بهداشت، آموزش، مسکن، کار و تامین اجتماعی، همواره فرصت را برای سودجویانی فراهم می آورد که با نیت هایی نه چندان شفاف و با مطرح ساختن شعارهای ساختگی در این مورد، توجه افکار عمومی به ویژه اقشار محروم جامعه را به سوی خود جلب نماید که این مسأله به وضوح در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری که به کنار رفتن اصلاح طلبان از عرصه اجرایی کشور انجامید، خود را نشان داد ؛ بنابراین برای پیشگیری از بروز چنین مسأله ای در آینده و در ادامه راه جنبش سبز، بهتر است از همان ابتدا توجهی ویژه به این مسأله داشت و با بررسی و انجام مطالعات لازم به گردآوری و تدوین سندی تحت عنوان مطالبات اجتماعی پرداخت که به وضوح اهداف جنبش را در جهت تغییر و یا اصلاح آن دسته از سیاست هایی که موانع اساسی را در رسیدن مردم به مطالبات گوناگون آنها ایجاد نموده، روشن ساخته و به افکار عمومی اراﺋه دهد.

 به عنوان مثال، هدف گذاری در زمینه تامین و فراگیری امکانات آموزشی و بهداشتی برای عموم مردم جامعه به ویژه اقشار محروم که دربرگیرنده همه شهروندان ایرانی حتی در دورافتاده ترین نقاط کشور باشد، می تواند پیوندی بین نیازهای فروخفته و جنبش اجتماعی و اعتراضی مردم ایجاد نماید که علاوه بر تثبیت بدنه جنبش، قطعاً جذب و همراهی بخش زیادی از مردم را که تا کنون به این جنبش نپیوسته اند، به همراه خواهد داشت.

به نظر می رسد وظیفه امروز فعالین سیاسیِ همراه با جنبش سبز، برقراری زمینه های پیوند هرچه بیشتر این جنبش با بستر جامعه و تبدیل آن به یک حرکت اجتماعی همه جانبه در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی برای استیفای حقوق از دست رفته مردم در این زمینه ها بوده و فراخ تر کردن حوزه اختیارات مردم نسبت به حکومت و کوچکتر کردن هرچه بیشتر عرصه تمامیت خواهی و ایجاد مسوولیت پذیری هر چه بیشتر حاکمیت در قبال پاسخگویی به خواسته های بر حق مرد مرا به دنبال داشته باشد که قطعاً موجبات تداوم و استمرار و تعمیق این جنبش اجتماعی را فراهم خواهد ساخت.

امیدوارم همه همراهان آزادیخواه فعال در جنبش اجتماعی نوین مردم ایران چه در بیرون و چه در داخل زندان در این برهه حساس از تاریخ ایران، فرصت و توفیق ایفای وظیفه و رسالت تاریخی خود را بیش از پیش بیابند.


شنبه، 12 تیر 1389 ـ زندان اوین ـ بند 350

منبع: ادوار نیوز