نشست خبری نمایش “تراس” با حضور دکتر محمدرضا خاکی، کارگردان و بازیگران این نمایش
،الهام پاوه نژاد، مسعود دلخواه، فریدون محرابی، مهران رنجبر، بهاره رهنما و امیررضا وزیری، در سالن کنفرانس مجموعه تئاترشهر برگزار شد. همکارمان در تهران گزارشی از این نشست خبری آماده کرده که در ادامه می خوانید…
وجود تئاتر معجزه است…
آقای خاکی، ژان کلود کریر را در ایران بیشتر به عنوان کارگردان می شناسند تا نویسنده،چه شد که این متن از وی را برای اجرا انتخاب کردید؟
این نمایشنامه با ذهنیت انتقادی نوشته شده و معتقدم بهترین منتقدان جامعه غربی، نویسندگانشان هستند.نمایش اولی که میخواستم به صحنه ببرم “مفیستو برای همیشه” نوشته تم نالوی بود که متن این نمایش را به مرکز هنرهای نمایشی ارائه دادم و قرار شد که بهمن و اسفند امسال اجرا شود، اما یک پیشنهادی از سوی دکتر دلخواه داشتم مبنی بر اجرای نمایش “تراس” که تازه توسط اصغر نوری ترجمه شده و توافق بر این شد که این اثر را به صحنه ببرم. این نمایش، نمایش تک پردهای بلندی است که نزدیک به دو ساعت زمان میبرد.نمایشنامه “تراس” سال 1997 توسط ژان کلود کرییر نوشته شده و فکر میکنم این نویسنده برای مخاطب ایرانی شناخته شده است. همچنین نمایش از نظر قصه، ساختار سادهای دارد که به زندگی زوجی که در شرف جدایی هستند میپردازد. خانه آنها تراسی دارد که در صحنه دیده نمیشود اما اتفاقاتی در آن نقطه از خانه میافتد.
فقدان عشق و تنهایی آدم ها در این نمایشنامه بیش از هر مسئله دیگری موضوع سخن است. نگاه شما به ایده ی ابتدایی نویسنده در اثر تا چه اندازه همسو بوده است؟
این نمایشنامه با ذهنیت انتقادی نوشته شده. من معتقدم بهترین منتقدان جامعه غربی، نویسندگانشان هستند. این نویسنده نیز به مسائل اجتماعی که هم اکنون در جامعه غربی وجود دارد پرداخته و یکی از مهمترین این مشکلات فقدان عشق است. در این متن ویژگیهای روانی دغدغهها، امیدها و طنزهای آدمها را به خوبی نظاره میکنیم و نمایشنامه ضمن برخورداری از چارچوبی واقعگرا استعارهای از زندگی و امید دارد.مسئله دیگر این نمایش، زبان است و اینکه در زندگی امروز، زبان ارزش خود را از دست داده و افراد بدون توجه به گفتههایشان، دائما از آن استفاده میکنند.
آقای دلخواه این بار نیز با بازی تکنیکی خود به عنوان بازیگر اثرتان هستند.ایشان سال گذشته به عنوان بهترین بازیگر سال انتخاب شدند.آیا این دلیل استفاده دوباره از یک بازیگر در دو اثر از کریر است یا آشنایی و توانمدی ایشان درارائه تکنیک های به خصوص دراثر کریر؟
هر کسی دوست دارد کاری را با دقت و علاقه خود انجام دهد و طبیعتا علایق ما با هم متفاوت است، اما معتقدم بازیگر خوب بازیگری است که خود را در اختیار گروه و کارگردان قرار دهد. بارها شاهد بودهایم که بازیگری از این صحنه به صحنه دیگر میرود و یک چیز را تکرار میکند که این اتفاق خوبی نیست.
آقای دلخواه، دو اثر از یک نویسنده که خود اغلب کارگردانی می کند توسط گروهتان به صحنه رفته است. نظر شما در این باره چیست؟
دلخواه: باید خوشحال باشیم نمایشنامهنویسی مانند او به تئاتر ایران معرفی میشود. زیرا او یکی از تکنیکیترین نویسندگانی است که نمایشنامههای ابزورد معاصر را مینویسد و تکنیک در آثار او بسیار مهم است.
خانم پاوه نژاد،درباره همکاری اتان با گروه هفت” بگویید .
پاوه نژاد: حاصل کاری که با استرس انجام میشود، بسیار متفاوت از شرایط آرام و بیدغدغه است. با وجود تمامی این تنشها و فشارها، همبستگی موجود بین گروه، نمایش را به سمت جلو هدایت کرد و معتقدم اگر هریک از این مهرهها، درجای خود نبودند، این اتفاق و همدلی شکل نمیگرفت.
پاوه نژاد ادامه داد: همه ما در حرفه خود، سواد، معلومات و تجربیاتی داریم که برای پیشرفت کار لازم هستند اما کافی نیستند در نتیجه همه دست به دست هم، براین فشارها غلبه کرده و کار را به سرانجام رساندیم.
آقای رنجبر تجربیات شما در سینما و تلویزیون بیش از تئاتر است.خودتان کدام یک از این مدیوم ها را ترجیح می دهید؟
مهران رنجبر: اتفاق خوبی که مدتی است در تئاتر و سینما افتاده، بحث سادگی و انتقال مفاهیم ساده است که اگر به آنها توجه نشود، در زندگی به مسائل پیچیده تبدیل میشوند. تئاتر برای من مهم تر از تلویزیون و سینما است. نقش موریس در عین سادگی پیچیدگی های خاص خودش را دارد. این شخصیت در جاهایی عاشق میشود و سریعا انکار میکند. نکته حائز اهمیت این است که این کاراکتر ابعاد مختلف دارد و مهمتر از آن، از شخصیت خود من بسیار دور است و معتقدم بازی کردن نقشی مشابه شخصیت خود آدم، کار پیچیده و سختی نیست.
پیش ازاین با آثار کریر آشنایی داشتید ؟
رنجبر: بله.“ژان کلود کری یر” در سه دهه یکی از بهترین فیلمنامهنویسان اروپا و هالیوود است و در همه آثارش سادگی به چشم می خورد همچنین ابزورد خاصی که در کارهایش اتفاق میافتد فقط مختص اوست. کاراکترهای این نویسنده فضایی نیستند، عجیب و غریب نیستند و از جنس آدمهایی هستند که در اطراف خودمان زندگی میکنند.
در نمایش “خرده خانم” به کارگردانی کیومرث پوراحمد نیز نقش یک تیمسار بازنشسته را بازی کردید.معمولا نقش ها را انتخاب می کنید یا از سوی کارگردان ها انتخاب می شوید؟
وزیری:در تئاتر مقداری گزیده کار شدهام و منتظرم بیشتر از سوی کارگردان انتخاب شوم تا اینکه خودم انتخاب کنم. من در انتخاب نمایشها به کارگردان بسیار توجه میکنم چراکه کارگردان خوب قطعا متن خوبی را نیز در نظر دارد. نقش تیمساری را بازی میکنم که در موقعیت بازنشستگی نیز با همسرش به دنبال سرپناهی میگردد و این کاراکتر بسیار ترسو و محافظه کار است.
آقای محرابی درباره فکر می کنید لازم است برای نقش “اتین” توضیحاتی را ارائه دهید؟
محرابی:بله.نقش مردی را بازی میکنم که پس از 4 سال زندگی، زنش تصمیم به ترک او را دارد و همچون جمله معروف “انسان در موقعیت های مختلف تعریف میشود” این کاراکتر نیز در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد.همذات پنداری زیادی با نقش من و الهام پاوهنژاد صورت میگیرد چراکه این جدایی محصول شرایط امروز است و همه روزه در جامعه ما تکرار میشود. البته نه تنها جامعه ما، این مفاهیم مربوط به کل انسانها، فارغ از شهر و کشور زندگیشان، است. پس نمایشنامهای که انسانی میشود مرز نمیشناسد.
خانم رهنما،برای اجرای این نقش دردسرهای فراوانی را متحمل شدید.داستان چه بود؟
بهاره رهنما:این نقش از عجیبترین کاراکترهای نمایش است. با وجود مشکلات فراوانی که برای من به وجود آمد، به سختی این نقش را حفظ کردم و معتقدم مهمترین نقشی است که تا به امروز بازی کردهام.همان جنس از بازی که عمدا همیشه به آن میپردازم را در این کار نیز دارم و آن یک زنانگی سرشار است که حاضر نیستم در هیچ نقشی این جنس را کنار بگذارم.نقشهایی که در سینما به من پیشنهاد شده است، تکنیک ندارد. در سینما که اصلا این تکنیک وجود ندارد در تئاتر نیز به ندرت پیش میآید اما این نقش از تکنیک برخوردار است به همین دلیل آن را با خون دل نگه داشتم.هر لحظه که به تئاترشهر میآیم خدا را شکر میکنم که هنوز تئاتر وجود دارد و با وجود تمام مشکلاتی که ما داریم وجود تئاتر یک معجزه است.