ویدئو: بهرام بیضایی؛نمی گویم دلتنگم

نویسنده

بهرام بیضایی در پیام ویدئویی خود در این مراسم گفت: نمی گویم دلتنگم، چون خیلی ها خوشحال می شوند.خوشحالم که این کتاب به چاپ رسید و امیدوارم که خوانده شود. اگر قرار بود در این کتاب به نتایج دقیق‌تری می‌رسیدیم، باید فصل جدیدتری در کتاب باز می‌کردم و این موجب می‌شد که کتاب بزرگ‌تری فراهم شود و من نمی‌دانم در شرایط کنونی به چاپ چنین کتابی خواهم رسید یا نه.

در ابتدای این مراسم که به همت انتشارات روشنگران و مطالعات زنان و خانه‌ی هنرمندان ایران برگزار ‌شد، شهلا لاهیجی ـ مدیر این انتشارات ـ به همکاری توأم با موفقیت انتشارات روشنگران و مطالعات زنان و بهرام بیضایی اشاره کرد و گفت: “امشب شبی است که یکی از درخشان‌ترین آثار بیضایی رونمایی می‌شود، اگرچه من با کلمه‌ی رونمایی چندان موافق نیستم؛ چرا که اصالت کتاب با پوشیدگی در منافات است.”

محمد رضایی راد از دیگر سخنرانان این مراسم بود که سخنانش را با تقسیم‌بندی ادبیات دانشگاهی و ادبیات غیررسمی آغاز کرد: “در تاریخ ما، ادبیات فارسی برای حضور در آکادمی‌ها باید مجوزی از شرایط حاکم بر زمانه نیز دریافت می‌کرد، برای مثال، رودکی از آل سامان مجوز گرفت و حافظ از آل اینجو. همه‌ی این مسائل این واقعیت را بازتاب می‌دهد که تاریخ ادبیات ما برآمده از گفتار مسلط ماست. اما در کنار این ادبیات، ادبیاتی هم در تاریخ ما وجود داشته که تدریس نشده و دچار سرکوب پنهان بوده و «هزار و یک شب» یکی از این موارد بوده است. این کتاب به دلیل چندصدایی بودن و آشکار شدن صداهای سرکوب‌شده جایگاه مهمی در ادبیات حاشیه‌یی ما داشته است؛ کتابی که استوار بودنش به عنصر قصه‌گویی‌اش وابسته است؛ اما متأسفانه یا به ریشه‌ی بنیادین آن توجه نشده است و یا آن را عربی پنداشته‌اند.

بیضایی در«هزار افسان…» به این مسائل توجه نداشته است و کار اصلی‌اش، کشف اصل و منشأ بنیادین «هزار و یک شب» بوده و اهمیت کتاب هم در تولید نظریه است. نکته‌ی جالب این است که بیضایی در کنار ارائه‌ی این نظریه‌ها می‌گوید که این پایان همه‌ی حرف‌ها نیست و کسانی دیگر می‌توانند بر آن بیفزایند.”

در ادامه‌ی مراسم، حمید امجد با بیان این مسأله که بیضایی نیاز به معرفی ندارد، گفت:” ما در این کتاب با تحلیل بنیادین متنی از ادبیات‌مان روبه‌رو هستیم؛ کتابی که وجه مشترکی میان شش اثر پژوهشی و 120 اثر هنری بیضایی است و ویژگی اصلی‌اش جامع‌الاطراف بودنش است؛ یعنی در ارائه‌ی نظریه به اسناد تصویری، شفاهی و مکتوب پایبند بوده است.

بیضایی چون دانشمندی سعی کرده تکه‌های گم‌شده‌ی این ادبیات را یافته و کنار هم بگذارد و حتا در بخش‌هایی به کشف دست زده است. او در این کتاب حقیقت‌ها و سندهایی را پیشنهاد می‌دهد و اعلام می‌کند که کدام را یافته و کدام حاصل گمان اوست.

یکی از ویژگی‌های این کار و دیگر کارهای بیضایی، تاریخ‌دانی اوست؛ چرا که در آثارش با زبان خطی روبه‌رو هستیم و نه زمان بازگشت‌پذیر و اسطوره‌یی و همین مسأله زمینه‌ی شناخت تاریخی مخاطب را نیز فراهم می‌کند؛ از این‌روی می‌توان بیضایی را شهرزاد زمانه‌ی ما به شمار آورد.”