جدال دو طیف اطلاعاتی-امنیتی جناح حاکم در ایران بر سر قدرت، با تشدید افشاگری آنان علیه یکدیگر ابعاد تازه ای به خود گرفته است.
در جدیدترین نمونه این جدال، عبدالله شهبازی، عضو سابق حزب توده که در سال های دهه شصت پس از دستگیری به همکاری با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پرداخت قرار دارد، در مقابل روح الله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نماینده سابق قوه قضائیه در وزارت اطلاعات در دوره علی فلاحیان.
جدال زمین یا جدال قدرت
پیشینه ظاهری این جدال به پاییز گذشته باز می گردد که عبدالله شهبازی اقدام به انتشار نامه های افشاگرانه ای علیه فساد مالی برخی از مقامات محلی استان فارس کرد. محی الدین حائری شیرازی، نماینده ولی فقیه در استان فارس و پسرانش و همچنین یک شبکه “زمین خواری و سوء استفاده مالی” که بیشتر فعالیت های آن تحت پوشش موسسه ای به نام “فلاحت در فراغت” انجام می گیرد، در این نامه مورد افشاگری قرار گرفته بودند.
پس از آن عبدالله شهبازی در فروردین 87 با انتشار کتابی به اسم “زمین و انباشت ثروت” در اینترنت، شمار بسیاری از نیروهای امنیتی، نظامی و دفتر امام جمعه شیراز را به فساد اقتصادی و زمین خواری متهم کرد. وی آنگاه اسنادی در خصوص زمین خواری برخی از چهره های امنیتی و نظامی در استان فارس منتشر کرد، که تنها در یک مورد بیش از 700 میلیارد تومان، تحت عنوان تامین مالی مجمع جهانی اهل بیت، نصیب آنچه شهبازی “مافیای فارس” می نامد کرده است. به ادعای شهبازی از این مبلغ تنها 17 میلیارد تومان نصیب مجمع جهانی اهل بیت شده است.
انتشار این اسناد به ادعای شهبازی تاکنون منجر به برکناری “سرتیپ عبدالعلی نجفی” فرمانده سپاه انصارالمهدی (یگان ویژه حفاظت از شخصیت ها در سپاه) و فرمانده سابق بسیج استان فارس شده که از مهر 84 حفاظت از مسوولانی چون محمود احمدی نژاد را بر عهده داشته است. خبری که البته غیر از سایت شخصی شهبازی تاکنون هیج منبع دیگری آن را تائید نکرده است.
وی همچنین اتهامات سنگینی به مصطفی پور محمدی، وزیر کشور و قائم مقام سابق وزارت اطلاعات که از جمله دانش آموختگان مدرسه حقانی است و نفوذ بسیاری در نهادهای امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی دارد، وارد کرده است. شهبازی در هفته های اخیر مدعی شده که مصطفی پور محمدی در زمان قائم مقامی وزارت اطلاعات یکی از نقش های اصلی در “گشادن پای کمپانیهای انگلیسی- صهیونیستی به ایران” را داشته و از عوامل اصلی “تشکیل مافیای نفت و گاز” است.
غیر از این موارد عبدالله شهبازی، روح الله حسینیان را که یک سال پیش از سوی محمود احمدی نژاد به عنوان مشاور امنیتی وی منصوب شد اما مدتی بعد از این سمت کناره گرفت را به “تقابل با رهبرجمهوری اسلامی در موضوع قتل های زنجیره ای”، “همکاری با مافیای قدرت و ثروت و اجرای اوامر آنان” متهم و وی را “بی سواد و بی اطلاع” معرفی کرد. ویهمچنین از حسینیان خواست تا در مورد خانواده خود (که شهبازی آنان را بهایی می اند)اطلاعاتی کافی در اختیار مقامات ارشد جمهوری اسلامی قرار دهد.
شهبازی که از در دوران انقلاب از اعضای حزب توده به شمار می رفت در جریان برخورد با این حزب و دستگیری رهبران آن در اوایل دهه 60 دستگیر شد و از آن پس به یکی از همکاران نیروهای امنیتی و پس از تشکیل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به یکی از همکاران این وزارتخانه تبدیل شد. وی از بنیانگذاران ”مرکز پژوهش های سیاسی” وزارت اطلاعات و بیش از 10 سال مدیر آن بوده است. او در دوران وزارت اطلاعات علی فلاحیان غیر از “مرکز پژوهش های سیاسی” به گفته خودش با حکم رهبر جمهوری اسلامی در “موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران” وابسته به بنیاد مستضعفان نیز فعالیت کرده است.
وی که در همه این سال ها از نزدیکان به طیف راست وزارت اطلاعات بوده و همکاری نزدیکی با طیف امنیتی مستقر در روزنامه کیهان و مرکز اسناد انقلاب اسلامی داشته، بر اساس شواهد اکنون خود را متصل به “بازرسی ویژه ریاست جمهوری” و برادر محمود احمدی نژاد، یعنی داود احمدی نژاد معرفی می کند و تلویحا از ارتباط خود با حلقه های ارشد قدرت در جمهوری اسلامی سخن می گوید، تاجایی که در جدیدترین مقاله اش بخشی از سخنان آقای خامنه ای در مذاکرات محرمانه جلسه سران نظام در تاریخ 1 تیر 78 در خصوص پرونده قتل های زنجیره ای را منتشر کرده و وعده داده است که در آینده اطلاعات مهمتری علیه برخی از چهره های امنیتی منتشر خواهد کرد.
اختلاف بر سر سعید امامی
بارز ترین مورد در جدال اخیر دو طیف اطلاعاتی جناح حاکم اختلاف بر سر سعید امامی است. سعید امامی، در حالی از سوی سازمان قضایی نیروهای مسلح به عنوان عامل اصلی قتل های زنجیره ای معرفی شد که روح الله حسینیان، هرگز حاضر نبود اتهامات وارد بر وی را بپذیرد. وی نه تنها به شدت اتهامات جاسوسی و اخلاقی وارد بر سعیدامامی از سوی سازمان قضایی نیروهای مسلح را رد می کرد، که به تدریج به طرح این دیدگاه پرداخت که سعید امامی هیچ نقشی در قتل های زنجیره ای نداشته است.
حسینیان در عین حال طی این سال ها تلاش کرده است تا مصطفی کاظمی، مدیر کل یک دهه پیش اطلاعات استان فارس را که در زمان قتل های های پاییز 77 معاون معاونت امنیتی وزارت اطلاعات بود به عنوان عامل اصلی قتل ها و از طریق انتساب او به جناح چپ وزارت اطلاعات، قتل های زنجیره ای را “توطئه اصلاح طلبان برای فتح وزارت اطلاعات” معرفی کند.
اکنون اما در حالی که اصلاح طلبان سال هاست به کلی پیگیری آن پرونده و جریان قتل های زنجیره ای را رها کرده اند، امنیتی های جناح راست خود در این زمینه به جدال با یکدیگر برخاسته اند.
عبدالله شهبازی در مقالات اخیرش نقش سعید امامی را دارای “نقش اصلی” در این زمینه عنوان کرده و تاکید کرده که سعید امامی، نفوذی سرویس های اطلاعاتی خارجی در وزارت اطلاعات بوده است. همان نظری که حسین شریعتمداری دیگر چهره امنیتی- رسانه ای جناح حاکم اخیرا باردیگر بر آن تاکید کرده است.
شهبازی با انتقاد صریح از اظهارات حسینیان در مورد قتل های زنجیره ای وی را عامل انتشار اطلاعیه های موسوم به “اعلامیه فدائیان اسلام ناب محمدی شاخه مصطفی نواب” معرفی کرده و نوشته است: “حدود بیست روز پس از مرگ مشکوک سعید امامی و در اوج تنش ناشی از جنجال قتلهای زنجیرهای، در 18 تیر 1378 درگیری کوی دانشگاه و غائلهای جدید آفریده شد. در 2 مرداد 1378 سوّمین اعلامیه «فدائیان اسلام ناب محمدی» منتشر شد. محورهای اصلی این اعلامیه چنین بود: 1- انتساب حادثه کوی دانشگاه به جناح چپ، 2- تهدید دفتر تحکیم وحدت، نهضت آزادی، دکتر پیمان و مطبوعات «دو خردادی»، 3- گرامیداشت «اربعین شهادت حاج سعید اسلامی»، 4- سعید امامی [اسلامی] در بازداشتگاه بهوسیله غذای مسموم به شهادت رسیده تا پرونده مختومه و موسوی و عالیخانی تبرئه شوند. مضمون این اعلامیه منطبق با همان خطی است که آقای حسینیان از آن زمان تا به امروز دنبال میکند.”
وی اما افزوده که نویسنده این اطلاعیه به دلیل بی سوادی نمی دانسته که نام کوچک نواب صفوی “مجتبی” بوده نه “مصطفی” و به همین دلیل در آن اعلامیه ها از اسم “مصطفی نواب” استفاده کرده است.
انتشار مذاکرات محرمانه سران نظام پس از مرگ سعید امامی
شهبازی همچنین در واکنش به ادعای روح الله حسینیان مبنی بر بی گناهی سعید امامی، بخشی از مذاکرات سران جمهوری اسلامی در 1 تیر 78 را نیز منتشر کرده است. به نوشته وی “شنبه اوّل تیر 1378، پس از اقامه نماز جماعت، از ساعت 21:30 تا 24:15، جلسه سران سه قوه (آقایان خاتمی و ناطق نوری و محمد یزدی) و آیتالله هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام)، با حضور آقایان یونسی (وزیر اطلاعات) و نیازی (رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح) و سه تن مسئولان پرونده، در حضور مقام معظم رهبری تشکیل شد. در این جلسه رهبری برخی رهنمودهای مهم در زمینه رسیدگی به این پرونده ارائه دادند”.
وی در ادامه بخشی از بیانات آیت الله خامنه ای و محمد خاتمی در آن جلسه را منتشر کرده که بدین قرار است:
”مقام معظم رهبری: من یک مقدمهای عرض کنم. الان از لحاظ اطلاعاتی و فعالیت و جهاد اطلاعاتی کشور در یک وضعیت بسیار حساسی است. اگر آن را تشبیه به یک مسئله محسوس کنیم باید گفت قطار اطلاعات که خیلی هم مهم است از پیچ و گردنه سخت و حساسی در حال عبور است. اگر انشاءالله به فضل الهی، همچنانکه شواهد و قرائن تأیید میکند، با مهارت و خوبی از این گردنه عبور کنیم توفیقات خوبی خداوند متعال نصیب میکند. مسئولین کشور، رؤسای محترم قوا و آقایان که هستند خوب است که در جریان مسائل لازم این قضیه قرار گیرند. حل این قضیه را فراتر از یک مسئله اطلاعاتی که به آن مبتلا شدهایم میدانم. مسئله خیلی مهمتر است. دشمنان ما برای ما برنامهریزی کردهاند. زودتر و تهاجمی وارد شدهاند. موضع ما تدافعی است. مسئله بسیار مهم است. پیچیده و عمیق و وسیع است. اما اینکه به فضل پروردگار و هدایت اطلاعاتی دستگاه اطلاعات توفیق پیدا کرد که وارد آن بشود جزو مصادیقی است که امام رضوان الله تعالی علیه میفرمودند: “من دست قدرت الهی را میبینم در مسائل.”… به آقای خاتمی گفتم شما آقایان را دعوت کنید. امروز به دلم شور افتاد که نکند دیر بشود. چون قضیه مهم است…
ببینید، قبای دشمن لای در گیر کرده، گوشهای از دزد در دست ماست و او دارد جنجال میکند تا ما رهایش کنیم. هنر اطلاعاتی این است که نگذارید و مسئله را ثابت کنید. شبهه آقای هاشمی که چطور ممکن است سه چهار نفر بتوانند براندازی کنند دو جور قابل فرض است: یکی اینکه چند نفر در اطلاعات نشستهاند تا اطلاعات را سرنگون کنند. یک فرض دیگر این است که یک سرویس اطلاعاتی و مغز متفکری دارد طراحی میکند برای براندازی. سه عنصر را پیدا کرده یا دوانده است. اگر این باشد همه اینها قابل فهم است.
من برایم مسئله حل شده است. البته چیزهایی هست که ممکن است محکمهپسند نباشد. یک محکمه داخل دل آدم است که آدم استفتا میکند. این یک قضیه کوچک و عادی نیست. شما کشف کنید یا نکنید، کسی را دستگیر کنید یا نکنید، مسئله برای من قطعی است. لکن، برای دستگاه اطلاعاتی این مهم است که این بخش را در بیاورد…. بهنظرم میرسد تمام نیرو را باید روی صادق [مهرداد عالیخانی] متمرکز کنیم. موسوی [سید مصطفی کاظمی] را جذب کردهاند. اما صادق نفوذ کرده است. این نفوذی است. یکی از سررشتههایی که میتوانید جلو بروید این آقاست و خیلی مهم است. این تیپ کار که انجام داده، جمعآوری کرده، خانه امن و تشکیل نیرو در آلمان داده، این کار یک سرویس است. برای ما که این کارها را نکرده. پس برای یک سرویس کرده که باید بگردید دنبال آن…
آقای خاتمی: همانطور که جنابعالی فرمودید، این از الطاف خفیه الهی بود. اگر عنایت خود رهبری هم نبود این پیگیری به نتیجه نمیرسید و جدّیت شما حاصل اصرار و پیگیری شماست. باید قدردان بود. من هم مطمئن هستم که به نتیجه خوبی میرسد. پرونده قتلها را میتوان زود به نتیجه رساند و پرونده اطلاعاتی را که مهمتر است وزارت اطلاعات دنبال کند. هم بذرهایی که پاشیدهاند و شبکه مرتبطین اینها شناسایی شوند. البته یک پیشنهاد فوری برای افکار عمومی دارم چون همه دوستان و آقایان سئوالاتی میکنند، میگویند نکند او را کشته باشند.
مقام معظم رهبری: احتمال دارد به او برسانند که خودت خودکشی کن تا تو را به بیمارستان برسانند و ما ترتیب نجات تو را میدهیم بعد آنجا او را بکشند. این احتمال را اگر ضعیف هم باشد نباید نادیده بگیرند.
آقای خاتمی: افکار عمومی مهم است و عدهای دامن میزنند. خارجیها هم روی مسئله کار میکنند و بعضی روزنامهها هم میگویند. تردید هم هست. من نگرانم که نظام آسیب ببیند. خط قرمز ما شما (مقام معظم رهبری) هستید از افکار عمومی که باید مصون بماند…“
اینکه چنین اسنادی چگونه در اختیار شهبازی قرار گرفته در حالی که به وکلای مقتولان قتل های زنجیره ای حتی در جریان برگزاری دادگاه اجازه مطالعه پرونده به طور کامل داده نشد، پرسشی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
واکنش حسینیان، هشدار به امنیتی ها
اما طیف امنیتی های مدرسه حقانی و نیز روح الله حسینیان نیز در این میان بی کار ننشسته و اقدام به سخنرانی و انتشار اطلاعیه علیه طیفی کرده اند که شهبازی آن را نمایندگی می کند.
حسینیان در 17 اردیبهشت به دعوت بسیج دانشجوئی دانشگاه امیر کبیر به آنجا رفت و در مورد ادعاهای شهبازی گفت: “من از شهبازی با آن سابقه خانوادگی که داشتند، ناراحت نشدم و خوشحالم از اینکه انسانهای بدی مثل او مرا مورد فحاشی قرار میدهند؛ چون بنده احساس میکنم که انسان تاثیرگذاری هستم که چنین رفتاری با من میشود… من به این دوستان تذکر میدهم که… چرا با آبروی دیگران بازی میکنند… حرفهای دیوانهای مثل شهبازی نباید بر رفتار آنها تاثیر بگذارد.“
پس از آن سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی که هیات امنای آن مصطفی پورمحمدی، حسینیان و حمید روحانی و ریاست آن با حسینیان است با انتشار مقاله ای تحت عنوان “سخنی با جناب آقای عبدالله شهبازی” خطاب به وی نوشت: “تردید در سوابق خانوادگی و هویت شخصیتی آقای حسینیان بود که همه عمرش را صرف جهاد و مبارزه برای خدا نمود. خوشبختانه خاندان حسینیان از اصیلترین و معروفترین خانوادههاست که نسل اندرنسل به مذهبی بودن شهرت دارد. ” این سایت همچنین مدعی شد: “همه اهالی به خوبی میدانند که پدربزرگ و جدّ حسینیان از عبّاد زمانه خویش بودهاند. پدر وی از مؤمنین و معتمدین و متدینن محل میباشد. او در سنین بالا بارها در جبهه حضور یافت و فرزندش محمدعلی دومین شهید میباشد که در عملیات بستان به شهادت رسید. این در همان حالی است که پدر جنابعالی یکی از خوانین فارس بود که به ظلم و ستم نسبت به رعیت مشغول بود. و در نهضت امام خمینی خواست که از رهبری نهضت به سود امیال سیاسی و قدرتطلبی خود استفاده کند که دست ردّ از سوی امام خمینی به سینهاش زده شد و امام هرگز به او اعتنایی نکرد چون میدانست که در پی قدرت خود است نه اسلام”.
مرکز اسناد در این اطلاعیه خواستار آن شده تا عبدالله شهبازی در مورد ارتباط خود با حزب توده، نحوه عضویت وسوابق خود توضیح دهد. آنها از شهبازی خواسته اند تا بگوید: “تا چه زمانی بعد از انقلاب با حزب توده همکاری داشتید؟ و چگونه بعد از دستگیری در زندان از حزب توده اعلام برائت کردید و ادّعای مسلمانی کردید؟” و: “با آن سوابق و دشمنیتان با جمهوری اسلامی چگونه و از چه تاریخی به انقلاب اسلامی تعلق خاطر پیدا کردید؟”
این پاسخ اما کافی نبود و روز دوشنبه نیز مرکز اسناد انقلاب اسلامی با انتشار اطلاعیه ای با عنوان ”هشداری تاریخی به مقامات اطلاعاتی” اعلام کرد: “ناگهان مردی با سابقه اعتقادی و خانوادگی نه چندان مشعشع به نام شهبازی ظهور میکند و هزار و پانصد صفحه آسمان ریسمان میکند و شخصیتهای مذهبی، فرماندهان خوشنام نظامی و مجاهدان راه خدا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج و بسیاری از مردمان پاک را مورد اتهام قرار میدهد و همزمان پایگاههای اطلاعرسانی اتّهامات واهی وی را نسبت به بعضی از چهرههای دلسوز نظام که در سختترین شرایط از ارزشها دفاع کردند با تیترهای شیطانی منعکس میکنند”.
این مرکز در ادامه علی شکوهی از اعضای کیهان هوایی سابق و سردبیر سایت اینترنتی فردا را نیز به دلیل انتشار بخشی از ادعاهای اخیر شهبازی به مشارکت با وی متهم و می پرسد: “آیا نباید نسبت به این اقدام هماهنگ شک کنیم؟ آیا مقامات اطلاعاتی نباید نسبت به این عمل حساس شوند؟ نباید رابطه بین این فرد با سردبیر سایت فردا و دستهای پنهان این ماجرا مورد تحقیق قرار گیرد؟”