کمدی نظام عیسی سحرخیز دستگیر شد. علاوه بر همه اتهاماتی که طبیعتا به همه ملت ایران از جمله عیسی سحرخیز وارد است که مخالف نظام هستند و دشمن رهبری هستند، جزو مدارک جرم سحرخیز عکس های کروبی، موسوی، رهنورد و خاتمی بود. یعنی داشتن عکس سه نفر که یکی شان هشت سال نخست وزیر بوده و دیگری هشت سال رئیس جمهور بوده و آن یکی بیست سال رئیس و نایب رئیس مجلس بوده، جرم است. حالا یک وقت می گویند پخش تصویر خاتمی جرم است، آدم می گوید طرف دیکتاتور است، ولی وقتی حکومتی داشتن عکس رئیس جمهور سابق را جرم بداند، این دیگر دیکتاتور نیست، این فقط می تواند الاغ باشد. اشتباه نکنید، من قصد توهین به هیچ الاغی را ندارم، ولی واقعا شما یک موجود مناسب تر از الاغ نشان بدهید، من نظرم را تغییر می دهم.
البته بعید نیست که داشتن عکس رئیس جمهور سابق جرم محسوب شود، ولی معمولا این کار را زمانی می کنند که کودتایی، انقلابی، چیزی شده باشد، نه اینکه طرف حامی اصلی رئیس جمهور فعلی باشد، بعد داشتن عکس اش جرم محسوب شود. حالا جرم موسوی و کروبی چیست؟ همین است که آنها رقیب احمدی نژاد در انتخابات بودند. پس آیا می توانیم احمدی نژاد را شاخص حکومت بدانیم؟ پاسخ منفی است. چون به گفته غلامعلی جعفرزاده نماینده رشت در مجلس “چهارده عضو کابینه احمدی نژاد زندانی اند.” البته زندانی سیاسی که نیستند، خدا را شکر ما فقط یک دولت پاکدست دزدگیر داشتیم، آن هم چهارده عضو کابینه اش بخاطر دزدی زندانی اند. البته اینطوری نیست که چون کابینه طرف دست دزدان است، پس قدرت ندارد، بقول یکی دیگر از نمایندگان مجلس “تیم احمدی نژاد صدا و سیما را اداره می کند.”
آیا می توانیم نتیجه بگیریم که دولت قبلی الآن صدا و سیمای ملی را اداره می کند، ولی دولت فعلی قدرت دارد؟ این نتیجه هم غلط است. چون دولت فعلی هم از نظر اعضای حکومت خودش عامل بیگانه است. آقای روح الله حسینیان گفته: “دولت خطر نفوذ بیگانه را افزایش داده است.” یعنی همین دولتی که رسمی و قانونی است، نفوذ دشمن را افزایش داده و نه تنها این کار را کرده، بلکه بقول آقای محمدحسن رجبی دوانی: “دولت برای توجیه مذاکره با آمریکا تاریخ را تحریف می کند.” یک جوری حرف می زند، انگار دولت روحانی بدون اطلاع حکومت و رهبر آن دزدکی با آمریکا مذاکره کرده. آن وقت خود مذاکره کننده، یعنی جواد ظریف گفته “اجرای دستورات رهبری مبنای مذاکرات با جان کری بود.” یعنی کل نفوذ دشمن به نظام با هماهنگی دولت و رهبری انجام شده. به همین دلیل است که جعفری فرمانده کل سپاه گفته “فتنه بعد از برجام طولانی خواهد بود.” برجام چیست؟ همان توافقی که به گفته ظریف به دستور رهبری انجام شده. یعنی فرمانده سپاه اقدامی را که رهبر و دولت انجام دادند فتنه علیه حکومت می داند.
پس نتیجه می گیریم که رهبری و دولت دارند علیه حکومت اقدام می کنند. این وسط هاشمی چکاره است؟ عامل حکومت است؟ دشمن حکومت است؟ چیست؟ یک پسرش که زندانی است، یک دخترش هم که زندانی بوده، حجت الاسلام نبویان هم که گفته: “هاشمی با نتانیاهو و اوباما همنوا شده.” پس هاشمی هم عامل آمریکا و اسرائیل است. مصباح یزدی هم که گفته “متاسفم که برخی خود را رقیب ولی فقیه می دانند.” برخی هم که اسم مستعار هاشمی است. خود هاشمی هم که معتقد است حکومت فعلی از انقلاب منحرف شده، شریعتمداری هم که معتقد است عامل همه انحرافات هاشمی بوده. پس نهاد مجمع تشخیص هم که در خط آمریکا و اسرائیل است.
آیا می توانیم نتیجه بگیریم که دولت و مجمع و رهبر خودشان اپوزیسیون هستند، ولی مجلس نماینده حکومت است؟ به نظرم این یکی را هم نمی توانیم نتیجه بگیریم، چرا که طرفداران رهبر جلوی چشم او، به لاریجانی رئیس مجلس گفته اند “منافق” و “عامل آمریکا” یعنی رئیس مجلس هم خودش دشمن است. زاکانی هم که به لاریجانی گفته دیکتاتور. رسائی هم که اقدام لاریجانی و دولت و نماینده بیت را برای گرفتن موافقت مجلس “قانون شکنی رسمی” خوانده. حالا فکر کنید که کی دارد قانون را می شکند؟ لاریجانی؟ رهبری؟ دولت؟ یعنی دولت و رهبر و رئیس مجلس دارند قانون شکنی می کنند علیه جبهه پایداری که خودش حکومت است. آیا می توانیم نتیجه بگیریم که نظام و حکومت همین رسایی و زاکانی و حسینیان هستند، و اپوزیسیون شامل دولت و مجمع و رهبر و رئیس مجلس می شود؟ آیا می توانیم بگوئیم که وقتی ازغدی گفته که “آمریکا در همه نهادهای حکومت آدم دارد.” منظورش از آدمهای آمریکا همین روحانی و خامنه ای و لاریجانی و هاشمی و ظریف است؟ پس اگر اینها همه عامل دشمن هستند، پس حکومت کیست؟
بعد جنتی که خودش رئیس شورای نگهبان است و همه کاره انتخابات، از انتخابات بعدی ابراز نگرانی کرده و علم الهدی هم گفته “راه مزدورگیری دشمن از مجلس است”. یعنی من دلم به حال آن دشمن بیچاره بدبخت می سوزد که فرض کنید می خواهد حکومت را نابود کند. سراغ هر کسی که می رود می بیند طرف خودش رهبر اپوزیسیون است. خود خامنه ای همه اختیارات کشور را در دستش دارد، بعد نگران این است که نظام استحاله بشود. بگو اصلا مگر نظامی وجود دارد که استحاله بشود؟ شما اون نظام را به من نشون بده؟ طرف زندانی است، دو میلیارد دلار پول به وزارت نفت یک قلم بدهکار است. از وسط زندان از حساب خودش در کانادا به بانک فلان در روسیه یا تاجیکستان دو میلیارد دلار پول حواله می کند و در دادگاه می گوید پول دادم، وزیر نفت می گوید پول نگرفتیم. وزیر مملکت پول نفت را از دزدی که زندانی است نمی تواند بگیرد.
قبل از انقلاب، دقیقا در سال ۱۳۵۷ یک خبرنگار آمریکایی چند ماهی در تهران بود و داشت درباره انقلاب گزارش می نوشت، نوشته است “هر شب در مهمانی های سران حکومت حاضر بودم، در همه این مدت دو نفر را ندیدم که حاضر باشد از حکومت پهلوی دفاع کند.” نه فقط در مورد انقلاب ایران، حتی در مورد حکومت مصدق، طرف وزیر خارجه مصدق بود، دو روز قدرت دستش افتاد مجسمه شاه مملکت را کشید پائین. این یکی هم به کنار، این همه شایعه وجود دارد که رضاشاه را انگلیسی ها سرکار آوردند. رضاشاه آمده بود تهران حقوق عقب مانده اش را بگیرد، داشت توی شهر می گشت، دید یک تاج افتاده زمین، گذاشت سرش. به همین سادگی. احمد شاه هم که هر وقت فرصت می کرد می رفت پیش مامانش و آخرش هم وقتی رفت پاریس، شهروندی فرانسه را به حکومت ایران ترجیح می داد.
حکومتی که وجود ندارد، هیچ وقت از بین نمی رود. حالا هی بنشینند آدمهای اپوزیسیون بگویند این آخوندها خیلی زرنگ و باهوش هستند. طرف حاضر نیست از زندگی در واشنگتن چشم پوشی کند و برود در ایران حکومت کند، حکومت را چنان بزرگ می کند که تمام ضعف ها و ناتوانی های خودش را پنهان کند. بابا بی خیال، شما اینکاره نیستی، دلیل نمی شود که آنها این کاره باشند.
دیروز در خبرها خواندم که یک کمدین رئیس جمهور گواتمالا شده است. ما خودمان این همه کمدین داریم که دارند پوزیسیون و اپوزیسیون را اداره می کنند، مثل ماه، توپ، مامان، ناناز.