مردم می پرسند

کاظم علمداری
کاظم علمداری

مردم می پرسند شرکت در این بازی که نام انتخابات بر آن گذاشته اند اخلاقی است؟ مردم به این رژیم و برگزارکنندگان انتخابات که در دروغگویی، فساد و دزدی شهره شده است اعتماد ندارند. مردم می دانند که گردانندگان این نظام از اخلاق به بهره اند. آنها برای منافع خود همه اصول قانونی، اخلاقی و حتی معیارهای انسانی را زیر پا گذاشته اند، و باز بیشترخواهند گذاشت. پرسیدنی است اگر کسی که این واقعیت ها را می دانند و باز در بازی انتخابات مهندسی شده شرکت کند در بی اخلاقی و فساد آنها شریک نشده است، و با رأی غیر باورمند خود دیگران را به اشتباه نیانداخته است و دست رژیم را برای خلافکاری بیشتر باز نگذاشته است؟

مردم می پرسند که آسان ترین، بی خطرترین، کم هزینه ترین، اخلاقی ترین راه این نیست که در روز انتخابات در خانه بنشینم و به آنهایی که می خواهند از رأی ما برای فریب ما و دیگران استفاده کنند و در پناه آن ظاهری مشروع برای ادامه حکومت خود بسازند، نه بگوئیم؟

مردم می پرسند چگونه می توان مخالفت خود را از جنگ وخونریزی و ویرانی مملکت نشان داد؟ چگونه می توان به جهانیان اعلام نمود که ما صلح خواهیم، جنگ رژیم، جنگ ما نیست. این نمایش های پی درپی نظامی برای تحریک دیگران برای برافروختن شعله جنگی است که ما را با آن کاری نیست. آیا راهی ساده تر و کم هزینه تر از این وجود دارد که با رأی ندادن در این بازی به نام انتخابات و مشروعیت سازی برای رژیم نشان دهیم آنچه حکومت می کنند خواست ما نیست و ما بامردم جهان دشمنی نداریم و خواهان برقراری روابط عادی با جهان و صلح و دوستی با آنها هستیم؟

مردم از خود می پرسند که این چگونه انتخاباتی است که رئیس جمهور سابق نظام که به مداراگری شهره است در آن شرکت نمی کند. نخست وزیر سابق و رئیس مجلس سابق اش در روز رأی گیری در زندانند؟

مردم از خود می پرسند که این چه انتخاباتی است که تمام دستگاه تبلیغاتی از منبر و مسجد تا دانشگاه و رادیو و تلویزیون و صدها روزنامه و سایت خبری و تحلیلی و هر نوع تجمع درانحصارحکومت است، و نیروهای مخالف نه تنها از همه آنها محرومند، بلکه بسیاری به دلیل نوشتن و گفتن این حقایق یا تحت تعقیب اند، یا آواره کشورهای دیگر ویا در زندانند.

مردم از خود می پرسند آیا مجلسی که دربرابر دزدی کلان سه هزار میلیاردی سکوت کرد، چون رهبر گفته بود “کش ندهید”، و تعدادی از نمایندگان اش در این دزدی سهیم بودند می تواند از حقوق مردم دفاع کند؟ آیا مجلس آینده حتی بد تر از این نخواهد بود؟ آیا این افراد وکیل و مدافع حقوق مردم خواهند بود یا ادامه وضعیت کنونی؟ مردم می دانند که این مجلس بله قربان گوی رهبر خواهد بود، زیرا نامزدهایش از چند صافی چند مرحله ای گذر کرده اند تا شکی در وفاداری آنها نسبت به ولی فقیه باقی نمانده باشد. کسانی که در اثبات وفاداری شان شک بوده است نتوانستند از صافی شورای نگهبان بگذرند. به همین دلیل شورای نگهبان بیش از شصت نماینده کنونی مجلس را فاقد صلاحیت برای نامزدی دوره بعد دانسته است.

مردم می پرسند آیا شرکت در این انتخابات اخلاقی است؟ اگر کسی ادعا می کند که دین اش باید حافظ اخلاق جامعه باشد این رژیم نشان داده است که دینی را می پذیرد که مشوق و توجیه کننده خلافکارهای غیر اخلاقی سران رژیم باشد. دینی که برای هر خلاف کاری و فساد و جنایت توجیه دارد. آیا چنین دینی می تواند حافظ اخلاق باشد؟

 

اهداف رژیم

یکی از اهداف رژیم دراین انتخابات که با یک کودتا ادامه یافته، کسب مشروعیت از دست رفته خود است. مردم می پرسند که شرکت در این انتخابات و مشروعیت بخشی به رژیم، صحه گذاردن به کودتای انتخاباتی سال 88 نیست؟

مردم می دانند که رژیم برای باقی ماندن در قدرت به انواع ترفند ها متوسل می شود. مهندسی انتخابات، یعنی تنظیم آنکه چه کسانی به مجلس راه یابند و چه کسانی باید حذف شوند، نخستین گام آن است. تنظیم لیستی از کسانی که وفاداری شان را به ولی فقیه در گفته و عمل ثابت کرده باشد گام دیگری از این فرایند است. نظارت بر پیشبرد مراحل تصویب صلاحیت نامزدها، محدود و یا تمدید کردن زمان رأی گیری از بازی ها حساب شده و شناخته شده است که هر بار تکرار می شود. افزون بر شورای نگهبان، وزارت کشورنیز در تمام مراحل به سود حکومت گران نقش بازی می کند.

پس از مهندسی کردن نامزدهای انتخابات، نوبت به مهندسی کردن رای دهندگان می رسد. نخستین گام اعلام تعداد واجدین شرایط رای دادن است که این بار برای بالا نشان دادن درصد شرکت کنندگان ارقام واجدین شرایط را نزدیک به چهار میلیون کمتراعلام کرده اند. گام بعدی دست بردن در تعداد آرا ست. اوج تقلب در انتخابات سال 88 بود که با برنامه ریزی حساب شده احمدی نژاد را در پست ریاست جمهوری نگهداشتند. تقلب در این رژیم به صورتی امری عادی در دوره های مختلف تکرار شده است. اما چون این بار میان دو گروه طرفدار خامنه ای از یکسو و احمدی نژاد از دگر سو بر سر برتری طلبی نهایی و سهم گیری در قدرت و ثروت رقابت است، بازی تقلب باید طوری تنظیم شود که هم مانند انتخابات سال 88 به اعتراض انفجاری منجر نشود و هم اینکه تعداد رأی دهندگان را بالا نگهدارند که بتوانند صحنه سازی کنند. کارزیاد دشواری نیست. همه چیز در کنترل خودشان است. رسانه آزاد و نهاد بی طرفی مانند سازمان ملل هم وجود ندارد که بتواند بر کار انتخابات نظارت کند. بنابراین تقلب در پشت درهای بسته و با توافق دو گروه بر سر منافع مشترک شان که حفظ نظام است انجام خواهد گرفت؛ تقلبی که از چشم مردم پنهان بوده وباز پنهان خواهد ماند. اما آگاهی به این واقعیت سبب می شود که مردم به رأی خود اهمیت ندهند و بود و نبود آنرا یکسان بدانند و یا به دلیل ملاحظاتی تن به ترفند رژیم بدهند. بهر حال در خانه ماندن و شرکت نکردن در انتخابات در مراحل ظاهری این بازی هم بسیار مهم است. شک نیست بخشی از این بازی ایجاد صف های مصنوعی، تمدید وقت و فیلم برداری و مصاحبه با افرادی خواهد بود که ظاهرشان حزب اللهی نیست. ریشی به صورت ندارند و یا زلف مشک زده شان را نپوشانده اند، تا با این کارها هم روحیه اتحاد درمخالفان تضعیف را کنند و هم در سطح جهان نمایشی از شرکت همه قشرها و گروه های اجتماعی عرضه کنند. کاری که بسادگی افراد عادی از جمله خبرنگاران را هم فریب می دهد. رژیم ایران در این زمینه ها از توان و استعداد بسیار ویژه ای برخورداراست. بنابراین مردم می دانند که شرکت در هر بخش این بازی و با هرهدف و بی هدفی که انجام بگیرد خدمت به دستگاه تقلب و عوامفریبی است و راه را باز خواهد گذاشت که آنها ساده تر به اهداف خود برسند.

 

محله گرایی

یکی دیگر از راه هایی که رژیم می تواند مردم را به پای صندوق ببرد ایجاد جو رقابت میان محله گرایی در شهرستان ها است. این رمز تفاوت میزان شرکت مردم در شهرهای بزرگ و کوچک به ویژه روستا هاست. وگرنه همه مردم نسبت به فجایی که این رژیم ببار آورده است و امروز ایران را درجهان منزوی کرده و به لبه پرتگاه جنگ کشانده است واقف اند. اینکه فردی از طایفه و ناحیه و محلۀ خاصی به مجلس راه یابد و اینکه آن شخص برای محله وناحیه خود می تواند امتیاز مالی، عمرانی و اجتماعی بیشتری بگیرد خود بخشی از نادرستی و به اصطلاح پارتی بازی است که در دراز مدت می تواند به زیان همه باشد. رژیم با این شیوه مردم نا آگاه را تحریک می کند که نه تنها خودشان یادشان برود که انتخاباتی در میان نیست، و انتصابات است، بلکه اطرافیان خود را نیز به این بازی رقابتی که سودش بهرحال به جیب مفسدان می رسد، بگشاند.

این دید کوتاه مدت به اثرات مخرب دراز مدت آن فکر نمی کند. این شیوه راه حل اصولی مشکلات و برآوردن نیازمندی های جامعه نیست. مردم می توانند آگاهانه از این بازی پرهیز کنند و بدانند که میان آن فرد توجیه کننده فساد ودزدی دستگاه از محله و ناحیه خود با آن فرد دیگرکه او هم توجیه کننده همین دستگاه فاسد است و از صافی شورای نگهبان گذشته است، فرقی نیست و تن به بازی محله گرایی ندهند. رژیم از راه های مختلف در پی فریب مردم است. اگر از راه دین و فتوا صادر کردن نشد، به محله گرایی می چسبد. از این راه نشد به دشمن سازی و تحریک مردم علیه غرب و اسرائیل متوسل می شود که گویا این انتخابات علیه صهیونیسم و استعمار است. مردم خود به شگرد های رژیم آشنایند، ولی گاهی زیر فشار ویا جوسازی ها قرار می گیرند. در وضعیتی که تمامیت انتخابات تقلب و غیر اخلاقی است، مردم اجازه نخواهند داد که رژیم آنها را هم در فساد خودش سهیم کند و کرامت و شرافت انسانی شان را آلوده سازد و به عبارتی برای خود شریک جرم بسازد.