چهارفصل♦ قا ب

نویسنده
شهلا گروسی

‏توکا نیستانی متولد 1339 شاهرود است. در 1370 از دانشگاه علم و صنعت در رشته معماری فارغ التحصیل شد، اما ‏‏8 سال پیش از آن با انتشار طرح هایش در کتاب جمعه- به سردبیری احمد شاملو- به عنوان کاریکاتوریست شناخته شده ‏بود. آثار او تاکنون در بیش از 40 هفته نامه، ماهنامه و روزنامه چاپ و چندین جایزه بین المللی نیز دریافت کرده است. ‏نگاهی انداخته ایم به آخرین نمایشگاه از آثار این کارتوریست برجسته به نام “وارونه ها” که از 16 تا 27 آذر ماه امسال ‏در گالری هما برپا بود.‏‎ ‎

‏ ‏

toka1.jpg


درباره نمایشگاه “وارونه ها” ی توکانیستانی

‎ ‎یک لحظه قبل از برخورد‎ ‎

شانزده تا بیست و هفت آذر امسال، گالری هما شاهد برپایی نمایشگاهی از آثار “توکا نیستانی” کارتونیست مشهور و با ‏سابقه ایرانی بود. بر خلاف انتظار، این نمایشگاه، ارتباط چندانی به کارتون و کاریکاتور نداشت و بیست اثر از طراحی ‏های او را در بر می گرفت، هرچند ردپای شوخ طبعی سیاه و تلخ نیستانی را در این مجموعه هم می شد به وضوح دید.‏

‏”وارونه ها” ی توکا نیستانی بار دیگر یادآور می شوند که مرز بین “نقاشی” و “کارتون” چه ظریف و شکننده است و ‏تعاریف آکادمیک تنها برای اذهان مقید و قانون زده وضع شده اند وگرنه هنر، پدیده ای است سیال و پر شیطنت که تا ‏بخواهی ظرفی برای آن تعریف کنی بازیگوشانه از سوراخ و سنبه ای می گریزد و به نظم خیالی تو می خندد. اگر ‏کارتون را هنر “شوخ طبعی” و “اغراق” بدانیم که با طرح و تصویر عینیت می یابد “وارونه ها” همه این مؤلفه ها را ‏دارند اما حس نقاشانه هنرمند در آنها می چربد. نیستانی به جای آن که به شیوه کارتونیست ها برای هر قاب، ایده ای ‏مجزا برگزیند و تکنیک قدرتمند خود را ابزاری برای بیان ایده قرار دهد، موضوعی کلی برای بیست قاب در نظر ‏گرفته تا به قول خود “به ذهن و قلم اش نظمی دهد” و در واقع ایده، بهانه و ابزاری شود برای چرخش آزادانه قلم بر ‏صفحه و بروز حس نقاشانه هنرمند. پس ایده فرع ماجرا است و همین، مرز باریک و شکننده این مجموعه را با آثار ‏کارتون نیستانی تعیین می کند.‏

toka2.jpg

‏ شاید همین بیان نقاشانه اسباب محبوبیت “وارونه ها” را نزد خریداران فراهم آورده باشد که عادت به آثار ایده محور ‏کارتون ندارند و همچنان وجه تژئینی تابلو نقش مهمی در خرید شان بازی می کند، چنان که نیستانی در وبلاگ خود می ‏نویسد: “…‏‎ ‎برای اولین بار در طول زندگی حرفه ای ام بیشتر کارهایم را در یک نمایشگاه فروختم. خریدارها به استثناء ‏یکی دونفر، از مجموعه دارهای حرفه ای آثار هنری بودند. برایم جای سوال است چرا این ها تمایلی به خریدن کارهایی ‏که آن همه فکر و زمان و انرژی صرف آن ها کرده بودم نشان نمی دادند در حالی که برای طراحی هایی که فقط ده تا ‏آخر شب از من وقت گرفت خیلی خوب خرج کردند…“‏

با این حال، هنگام تماشای این هیاکل آویزان و سر و ته که با ترس، بهت یا بی خیالی لحظه های پیش از برخورد با ‏زمین را می گذرانند می توانی حضور ایده و اندیشه را در پس این نمایشگاه حس کنی. نیستانی ایده را از تک قاب ها ‏گرفته و در کل مجموعه دمیده. تماشای مجزای تک تک تابلو ها آن تأثیر را ندارند که دیدن مجموعه در کنار هم و این ‏کارکرد صحیح و به جای یک نمایشگاه است؛ محلی برای بروز و ظهور ایده یا احساس هنرمند در قالب مجموعه ای که ‏به نمایش می گذارد.‏

toka3.jpg

‏”فریتز لانگ” هفتاد و پنج سال پیش با فیلم “‏‎”M‏ که ظاهراً اثری جنایی پلیسی بود سقوط جامعه ای را به تصویر کشید ‏که ظهور نازیسم فرایندی طبیعی و قابل انتظار در حرکت قهقرائی آن بود. نیستانی به همان سیاق نشان می دهد که حتی ‏یک نمایشگاه ساده طراحی می تواند ورای تجربه ای مجرد، واکنشی باشد هنرمندانه نسبت به شرایط و زمانه، بی آن که ‏در دام شعار و روزمرگی بیفتد. خود او می گوید: “ در نوجوانی از قول یکی از نقاشان و طراحان بزرگ رنسانس ‏خوانده بودم که یک طراح خوب باید بتواند از مردی در حین سقوط از یک بارو، قبل از آن که به زمین برخورد کند، ‏چند طرح بکشد! خیلی از آدم ها و حیواناتی که وارونه دیدید در حال سقوط هستند، یک لحظه قبل از برخورد با زمین و ‏درک درد تصویرشان کردم..‏‎.‎‏”‏

‏ و کدام ما این روزها سقوط را احساس نکرده ایم؟ هر روز که می گذرد انگار که شتاب افتادن، بالا می گیرد و به لحظه ‏برخورد نزدیک تر می شویم. لحظه برخورد، تنها مختص یک نظام یا سیستم حکومتی نیست، تک تک ما درد را با ‏گوشت و پوست حس خواهیم کرد چرا که نامسئولانه، مسئولیت خود را در آنچه که هست یا خواهد شد انکار کرده ایم. ‏عده ای با تعجب، عده ای با ترس و گروهی بی خیال، آخرین ثانیه ها را منفعلانه سپری می کنیم و توکا نیستانی آگاهانه ‏یا ناخودآگاه آینه ای در برابرمان قرار داده تا پیش از برخورد، نگاهی به حال و روز خود بیندازیم.‏

‏- سایت رسمی توکا نیستانی

[](http://)