فکر کردن به شیوه روزنامه وزین

نویسنده

poyashoghi.jpg

در خبرها آمده بود که خاور سولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا ریاست مجلس لاریجانی را تبریک ‏گفته است. طبیعی‎ ‎است که این تبریک پیامد روابط خوبی است که در زمان تصدی وی بر کرسی دبیری ‏شورای عالی امنیت ملی میان این دو ایجاد شده است. این نکته بر همگان واضح است که سیاست لاریجانی در ‏پیش برد دیپلماسی ایران به مراتب برتر از مدل همتای امروزی او بوده است‏‎.‎

به طبع سولانا سیاست های لاریجانی را بیش از سیاست های دبیر کنونی شورای امنیت ملی می پسندد. ‏بنابراین از لحاظ منطقی قضیه هیچ نوع اشکالی ندارد‏‎.‎

اما اگر وارد گفتمان توطئه گرایی که امروز بر بخش قابل توجهی از فضای رسانه ای و حکومتی ایران حکم ‏فرماست شویم می توان از پیغام اخیر نتایجی مهم و قابل توجه گرفت. اگر برای چندی دنیا را از نگاه برادر ‏حسین شریعتمداری مرد زحمتکش فرهنگ و ادب ایران دید می توان چنین نوشت:‏

‏”تبریک یک مقام خارجی که علنا حامی کشورهایی چون انگلیس و روسیه و فرانسه است چه معنایی می تواند ‏داشته باشد؟ خیانت بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در طی تاریخ ایران و حتی هم اکنون به ملت و ‏دولت ایران غیر قابل انکار است. اینکه یک مقام اتحادیه اروپا انتخاب لاریجانی را به ریاست موقت مجلس ‏تبریک گفته است واقعه ای‎ ‎است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. مگر امام خمینی نفرموده اند اگر آمریکا ‏از شما خشنود بود به دنبال عیب خود بگردید و مگر اروپا نیز همواره یار و یاور نزدیک آمریکا و استکبار ‏او نبوده است. خشنودی یک مقام رسمی اتحادیه اروپا از نشستن لاریجانی بر کرسی ریاست مجلس به خودی ‏خود ‏‎ ‎کافی است برای گرفتن این نتیجه که لاریجانی مهره غرب است. تشکر لاریجانی از تبریک سولانا و ‏خبر از ارائه روش های نوین در بحث های هسته ای این فرضیه را مستدل تر نیز می کند‏‎.‎‏”‏

چشم هایم را می شویم و حرف های احمقانه ام را مرور می کنم. چقدر راحت می شود برای کسی پرونده ‏سازی کرد و چه قدر راحت همین شیوه های مسخره در برابر بسیاری از روشنفکران و دمکرات های ایران ‏به کار گرفته شد. آن روزی که گنجی به دلیل اقامتش در ترکیه به جاسوسی آمریکا متهم می شد و جایزه ‏سازمان های حقوق بشری برای او هدیه ای از سوی خارجی ها به او تلقی می گردید را به یاد بیاوریم. و یا ‏زمانی که به ساده ترین و احمقانه ترین دلایل که بعضی به مراتب از نمونه بالا خنده دار تر بود متوسل می ‏شدند تا ثابت کنند آزادیخواهی ایرانی نیست. و این سناریویی است که همچنان در برابر اصلاح طلبان و ‏دگراندیشان این مرز و بوم به کار گرفته می شود‏‎.‎

قضیه وقتی آزار دهنده تر می شود که تاریخ را مرور کنی و به این نتیجه برسی که عین این اتهام برای نسل ‏های بعدی ما نیز تکرار می شود. گویی این اتهام همیشگی روشنفکران و دگر اندیشان این مملکت است. گاهی ‏خیلی سخت است به خاطر آوری که تاریخ باز هم تکرار می شود‎.‎