یک خانم خانه دار با تعجب از آجیل فروش می پرسد: “چند؟” فروشنده می گوید در اکثر اوقات این سؤال را می شنود و سپس خریدار مأیوس می رود و در مغازه های دیگر به جستجوی خود ادامه می دهد. خرید در بازار بزرگ تهران براساس قدرت خرید یک امر معمولی است.
من زن هایی را می دیدم که پس از شمارش دسته های اسکناس در زیر چادر آن را به فروشنده می دادند. مردم طبقه متوسط در تهران می توانند احتیاجات خود را در بازار تأمین کنند و از ابتدای انقلاب در سال ۱۹۷۹ نیز بازار تا حدودی از امکانات رفاهی تأمین شده توسط حکومت برخوردار بوده.
آیت الله ها تاکنون سخاوتمند بوده اند: زمانی که نام شخصی به لیست اضافه می شود به طور ماهانه ۴۰ تا ۵۰ یورو دریافت می کند. این مبلغ در یک خانواده پرجمعیت به رقمی قابل توجه می رسد. ولی اکنون با ارسال پیامک به شهروندان از آنها خواسته می شود که نسبت به دریافت یارانه انصراف دهند و نام خود را از لیست خارج سازند.
بازار علی رغم وجود بحران بسیار شلوغ است و قفسه ها پرند. چطور چنین چیزی ممکن است؟ یکی از مشتریان می گوید: “ما با شعار زندگی می کنیم. دیروز بهتر از امروز بود. و امروز بهتر از فرداست.” گفته می شود که افزایش قیمت ها به دلیل تحریم های گسترده ای است که اعمال شده.
“چرا مردم را مجازات می کنید؟”
هر کس که در تهران ارز در دست دارد خوشحال است. در دفاتر صرافی در خیابان فردوسی برای یک اسکناس ۱۰۰ یورویی مبلغ ۲۴۰ هزار تومان می پردازند که سال گذشته نصف این مبلغ بود. آنچه که برای من خارجی خوب است، برای آن زن خانه دار ایرانی یک فاجعه است. ازنظر آنها، کشورهای غربی را باید بخاطر کاهش ارزش ریال و افزایش قیمت ها نکوهش کرد. شخصی از من می پرسد: “چرا ما را مجازات می کنید؟” یک فرش فروش از من پرسید: “جنگ چه زمانی شروع می شود؟” انگار که یک گزارشگر غربی باید بداند که اسراییل چه زمانی علیه تأسیسات اتمی ایران حمله خواهد کرد…
ازطرف دیگر، علی رغم سوء قصدهایی که گفته می شود توسط دستگاه اطلاعاتی اسراییل انجام شده، هیچ گونه احساسات ضداسراییلی در ایران ندیدم. این گونه اخبار بارها و بارها ازسوی حکومت منتشر شده. مردم به تبلیغات توجه نمی کنند، زیرا با توجه به وخامت شرایط، آن را اتلاف وقت می دانند.
مغازه داران و گارسون ها در رستوران مرا بخاطر موضع کشورهای غربی روی برنامه اتمی ایران مورد انتقاد قرار نمی دهند. در تلویزیون اتاق ام در هتل، اخبار ایران را می بینم که این کشور را به عنوان بهشت روی زمین معرفی می کند. پیشرفت های علمی و دستاوردهای اقتصادی پشت سر هم ردیف می شوند.
سرکوب مخالفان
در روزنامه ها چیزی جز وطن پرستی دیده نمی شود: “هیچ کس نمی تواند مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران شود.” عبارت “صلح آمیز” بجای “غیرنظامی” به کار برده می شود. علی خامنه ای رهبر انقلاب همواره از “انرژی اتمی صلح آمیز” سخن می گوید. او در یکی از سخنرانی های خود گفت که بمب اتمی با موازین اسلامی سازگار نیست. من از یکی از دوستان که به حکومت تهران نزدیک است سؤال کردم آیا زرادخانه هسته ای پاکستان نیز با همین فرضیه قابل توضیح است؟ او با اکراه پاسخ داد که موضوع ایران متفاوت است.
انتقاد از برنامه اتمی حتی یک بار هم در جنبش های اعتراضی علیه محمود احمدی نژاد مطرح نشد. اعتراضات علیه نتیجه انتخاب پرجنجال هم به شدت سرکوب گردید. زمانی که با شماره های دوستان قدیمی تماس می گیرم، تقریباً هیچ یک از آنها در دسترس نیستند: برخی وطن خود را ترک کرده اند و در خارج از کشور بسر می برند، و برخی هم در حبس اند.
عملگرایان علیه اصولگرایان
در سیاست ایران هیچ چیز خارج از ذهن نیست. خط مشی سیاسی در این کشور از یک اصل پیروی نمی کند، بلکه دو عامل در آن نقش دارند: تحلیل های عملگرایانه و اصولگرایانه؛ عملگرایی در هدایت مذاکرات و احتمالاً لغو تحریم ها، و اصولگرایی به منظور “نیاز” به ایجاد رویارویی. سپاه پاسداران، به لطف تحریم های بین المللی، بیش از هر زمان دیگری از قاچاق کالا سود می برد. شخصی به من گفت: “در نزد سران حکومتی، روابط به مانند آتش زیر خاکستر است.” دیدار با شخصیت های تندرو کار بسیار مشکلی است. سران حکومتی به گزارشگران غربی بسیار بدگمان اند.
یک بار با مدیر یک فروشگاه که یک اصولگرای مشهور است دیدن کردم. چای آوردند. من تشویق شدم بپرسم تحریم ها تا چه حد بر کشور تأثیرگذار بوده اند. پاسخ او برایم به مانند یک دوش آب سرد بود: “ما به غرب نیاز نداریم. ما را به حال خود رها کنید.”
قطع واردات نفتی از ایران
اتحادیه اروپا در ژانویه ۲۰۱۲ دارایی های بانک مرکزی را توقیف کرد. مبادلات بازرگانی با این کشور ممنوع شده. بخش اعظم درآمدهای نفتی این کشور ازطریق بانک مرکزی انجام می شود. اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۱۲ تحریم های نفتی خود را علیه ایران اعمال کرد. از آن پس، واردات نفت و محصولات نفتی از این کشور و مشارکت انتفاعی با صنایع نفتی ایران ممنوع اعلام شده. ازطرف دیگر، نام بسیاری از نمایندگان عالی رتبه جمهوری اسلامی در “لیست سیاه” قرار گرفته و اجازه ندارند به اتحادیه اروپا وارد شوند.
در ژوئن ۲۰۱۱، شورای امنیت سازمان ملل چهارمین سری تحریم های خود را علیه ایران اعمال کرد. ۱۵ شرکت ایرانی مربوط به سپاه پاسداران که به گفته دستگاه های اطلاعاتی غربی در زمینه برنامه هسته ای ایران فعالیت می کنند نیز مورد تحریم قرار گرفتند.
جامعه بین المللی با اتخاذ این تدابیر می خواهد جمهوری اسلامی را به پذیرش نظارت های آژانس اتمی مجاب سازد و از برنامه اتمی نظامی خود چشم پوشی کند.
ایران از سال ۱۹۷۹ متحمل تحریم های آمریکاست. از اوایل ماه ژوئیه نیز تحریم های دیگری به اجرا خواهد آمد.
منبع: کوریر، ۴ می