در حالی که رسانههای بینالمللی از توافق شرکتکنندگان در نشست وین درباره آینده سوریه خبر دادهاند، نگرانی مسئولان جمهوری اسلامی از سرنوشت بشار اسد و آینده سوریه افزایش یافته است. به نظر میرسد فاجعه کشتار پاریس که این کنفرانس را تحتالشعاع خود قرار داد، باعث شد که گردانندگان جمهوری اسلامی علیرغم برنامه قبلی در سطح وزیر خارجه در این اجلاس شرکت کنند. گفته می شود نگرانی اصلی آن بود که به دلیل شرایط روانی ایجاد شده بعد از حملات پاریس، کشورهای غربی تصمیماتی بگیرند که دیگر ایران امکان تاثیرگذاری برآن را نداشته باشد.
طی هفتههای گذشته، رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران از اینکه به گفته آنها “بهانه جدیدی” برای حمله ناتو به سوریه بدست آید ابراز نگرانی کرده بودند. برای نمونه خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران از قول یکی از نمایندگان پارلمان سوریه نوشته بود: “غرب میخواهد با پرداختن به قضیه آوارگان سوری مقدمهای برای دخالت نظامی خود در سوریه فراهم کند. همان گونه که دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس گفت، برای مقابله با پدیده مهاجرت آوارگان سوری باید دلیل اصلی مهاجرت که وجود تروریسم در منطقه است، رفع شود و امکان مداخله نظامی به اشکال مختلف، غیر از مداخله زمینی در سوریه مطرح شود.”
اینک که ماجرای حملات مرگبار تروریستی در فرانسه نیز به این وضعیت دامن زده،سایت آرمان پرس ضمن انتشار گزارشی با عنوان “طرح جدید حمله فراگیر به سوریه به بهانه حملات پاریس” از برنامه آینده غرب ابراز نگرانی کرده و نوشته: “در ماه های اخیر با توجه به همدردی جهانی با نظام سوریه و مخالفت با استمرار حمایت غرب از تروریسم در این کشور، دولتمردان غربی برای اقناع افکار عمومی خود سعی داشتند با اعزام نمایندگانی خود را سفیران صلح بنامند اما اینک که این اتفاق روی داده است باید منتظر ماند و دید که چگونه همین دولتمردانی که داعیه صلح داشتند با قدرت دو چندان فجایع جدیدی را منطقه رقم خواهند زد.”
نویسنده این گزارش افزوده: “آنچه پیش بینی میشود این است که این حادثه همانند سایر حوادثی که در ممالک غربی همچون ۱۱ سپتامبر و… اتفاق افتاده است زمینهای خواهد شد برای قدرتگیری جنگطلبان غربی و اعمال سیاستهای خصمانه علیه کشورهای منطقه غرب آسیا و کامل کردن حلقه فشار به ایران.”
با توجه به چنین نگرشهایی است که آینده نظام سوریه و سرنوشت بشار اسد برای جمهوری اسلامی نگران کننده شده است. ناظران معتقدند بعد از چهار سال جنگ داخلی خانمانسوز در سوریه و کشتار دهها هزار نفر و گسترش آن به دیگر نقاط خاورمیانه، و همچنین بعد از هزینههای مالی و جانی گزافی که جمهوری اسلامی برای حفظ بشار اسد پرداخت، اکنون مسیری که ترسیم میشود، سرنوشت دیگری برای او رقم خواهد زد.
دیروز حسین امیرعبداللهیان معاون وزیر خارجه ایران طی سخنانی درباره نشست وین با اشاره به آنچه که “اصرار برخی وزرای خارجه برای کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت” می نامید، گفت: “جمهوری اسلامی ایران اجازه نداد که این مسئله در بیانیه پایانی قید شود و تأکید کردیم که فقط مردم سوریه حق دارند در این باره تصمیم بگیرند.” او اضافه کرد: “برخی شرکت کنندگان اصرار داشتند که در یک دوره شش ماهه اگر روند پیش بینی شده خوب پیش رفت، بشار اسد در انتخابات آتی ریاست جمهوری سوریه نباید کاندیدا شود که موضعی غیراصولی بود و در مقابل ما به صراحت تأکید کردیم که تنها شخص بشار اسد میتواند درباره حضور در انتخابات یا عدم حضورش تصمیم بگیرد و این تنها مردم سوریه هستند که میتوانند بگویند به او رأی خواهند داد یا خیر. ” عبداللهیان چند روز پیش هم این خبر را که جمهوری اسلامی با رفتن اسد ظرف شش ماه موافقت کرده است دروغ خوانده بود.
اواسط آبان ماه نیز مهدی دواتگری، یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس به خبرگزاری ایسنا گفته بود: “هر گونه توافقی درباره سوریه که منجر به حذف بشار اسد شود برخلاف دموکراسی و بر ضد منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.” او معتقد بود: “تن دادن به خواسته عربستان و برخی کشورها برای برکناری بشار اسد از قدرت به هیچ وجه به صلاح نیست. هر توافقی که بخواهد دوره ریاست جمهوری اسد را محدود کند به طور حتم خلاف اصول دموکراسی است و در شرایط جاری کمکی به برقراری ثبات و آرامش در منطقه نمیکند و چه بسا پافشاری بر این مسأله توسط چند کشور، خود موجب تداوم تنشها و آشوبها در منطقه شود. مردم سوریه در انتخابات دموکراتیک سال گذشته بشار اسد را در قدرت حفظ کردند؛ بنابراین دولت وی دولتی کاملا قانونی است و مذاکره کنندگان وین باید به این مسأله توجه داشته باشند.”
مسئولان جمهوری اسلامی آشکارا اعلام می کنند که حفظ بشار اسد در قدرت، یکی از خطوط قرمز آنها در سوریه است. هجدهم مهرماه گذشته، علی اکبر ولایتی، مشاور امور بینالمللی سیدعلی خامنهای گفته بود: “ایران این موضوع را پنهان نکرده و پنهان نمیکند و آشکارا حمایت خود را از دولت بشار اسد اعلام کرده و همچنان ادامه خواهد داد، و دولت روسیه هم که در همین هدف با ما مشترک است، طبیعی است که با ما همفکری میکند.” او تاکید کرده بود: “هیچ طرحی که مورد نظر دولت سوریه و «جناب بشار اسد» نباشد، مورد قبول جمهوری اسلامی ایران نیست، هر طرحی هم که جمهوری اسلامی ایران عرضه میکند حتما باید با موافقت دولت و مردم سوریه باشد که جز این هم ما مدعای دیگری نداریم؛ بدون تردید دولت کنونی سوریه و شخص بشار اسد و همکارانش در دولت که در گذشته و اکنون ثبات و استواری خود را در حمایت از مقاومت نشان دادند جزو خطوط قرمز ماه هستند و ما جایگزینی برای چنین دولتی نمیشناسیم.”
نگرانی مسئولان جمهوری اسلامی از زمانی شدت یافته که دولت روسیه که متحد اصلی ایران در سوریه محسوب میشود، صریحا اعلام کرده ماندن یا رفتن بشار اسد اهمیتی برای روسیه ندارد. وزارت امور خارجه روسیه هفته پیش درباره بحران سوریه اعلام کرد که حفظ بشار اسد در سمت ریاستجمهوری اصلی حیاتی برای مسکو نیست. بعد از آن بود که سایت الف وابسته به احمد توکلی، در نوشتهای با عنوان “آیا پوتین به فکر دور زدن ایران و بشار اسد است؟” آورد: “در هفتهها و روزهای اخیر مسکو تلاش فراوانی برای شناسایی گروههای مخالف دولت بشار اسد که میبایست در مذاکرات بحران سوریه حضور داشته باشند آغاز کرده و اخیراً نیز لاوروف اعلام کرده بود اگر ارتش آزاد سوریه بخواهد، نیروهای نظامی روسیه میتوانند از آنها نیز در حمله علیه مواضع داعش پشتیبانی هوایی کنند.” نویسنده این سایت اضافه کرده بود: “به طور کلی از زمانی که روسیه مبادرت به اعزام نیرو به شمال سوریه کرد باب این نوع تحلیل ها و گمانه زنی ها در رسانه ها باز شد که هدف روسیه از ورود به جنگ سوریه چیست؟ آیا اهداف تهران و مسکو در این باره یکسان است؟، سرنوشت بشار اسد در نهایت چگونه خواهد بود و او چه نقشی در روند انتقال قدرت در سوریه باید داشته باشد.”
او سپس از مسئولان تصمیمگیرنده خواسته بود “هوشیاری لازم” را داشته باشند “تا احیاناً جبهه مقاومت دچار خسران و ضعف نشود.”