ضربه‌پذیری
تبلیغات داعش

سعید برزین
سعید برزین

مصالح ملی ۷۰میلیون‌نفری که در ایران زندگی می‌کنند حکم می‌کند که معضل “داعش” به شکلی جدی مورد بررسی کارشناسانه قرار گیرد و امکانات موجود برای خنثی‌سازی آن به کار گرفته شود. ارزیابی این پدیده باید واقع‌بینانه و در جهت شناسایی توانایی‌های این فرقه- ولی به قصد تشخیص ضربه‌پذیری آن- باشد. از جمله می‌دانیم که طی چندسال اخیر “داعش” سرمایه‌گذاری قابل‌توجه و موثری در بخش رسانه‌ای کرده و از تبلیغات به‌مثابه سلاح استراتژیک جهت خلع اراده دشمنان خود استفاده کرده است. تحقیقی که در این مقاله مطرح می‌شود بر اساس بررسی ده‌ها “محصول تبلیغاتی” “داعش” (از جمله ویدیو، پیام توییتر، سخنرانی ‌سیاسی و نوشته اینترنتی) به‌اضافه گزارش‌های مطبوعاتی و تحقیقات دانشگاهی است. این تحقیق نشان می‌دهد که تبلیغات “داعش” ضعف‌ها، ضربه‌پذیری‌‌ها و پادزهرهایی دارد به‌خصوص هنگامی که:

تحقیق ما علل و زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و نظامی رشد “داعش” را مورد بررسی قرار نداده ولی این فرقه را فرزند خلف ده‌هاسال استبداد، جنگ داخلی، هرج‌و‌مرج و دخالت غیرمسوولانه خارجی می‌داند.

 

شبکه خبررسانی از خط‌مقدم تا اتاق ‌نشیمن

یکی از موثرترین تاکتیک‌های “داعش” گذاشتن فیلمبردار در واحدهای عملیاتی در خط‌مقدم نبرد است. این فیلمبرداران از دوربین‌های بسیار سبک با میکروفن همراه استفاده می‌کنند و آموزش تکنیک‌های ساده فیلمبرداری، از جمله زوم، زاویه و پوشش صحنه را دیده‌اند. همراهی مستمر فیلمبرداران با جنگجویان به “داعش” امکان می‌دهد صحنه جنگ را به اتاق نشیمن و صفحه کامپیوتر مصرف‌کننده منتقل کند. در این دنیای تشنه خبر، انتقال سریع و گزارش فوری تصویری از عملیات میدانی توجه مخاطبان را جلب می‌کند و از آنها یک مشتری دایمی می‌سازد. فیلم‌های ارسالی از واحدهای عملیاتی به‌سرعت در چند دفتر در مراکز استان‌های جدیدالتاسیس “داعش” جمع‌آوری می‌شوند و مورد پردازش و خلاقیت‌های فنی و هنری قرار می‌گیرند و مانند فیلم‌های تبلیغاتی برای کالاهای مصرفی “بسته‌بندی” می‌شوند. به شهادت کارشناسان، خلاقیت کار در این مراکز فوق‌العاده بوده و به اسم دونفر مهر خورده است. اولی، یک خواننده زیرزمینی سیاهپوست آلمانی (به نام دنیس کاس-پرت یا ابوطلحه) که ظاهرا در سال ۲۰۱۰ مسلمان شد و به جنگ سوریه رفت و دیگری، یک عرب‌زاده آمریکایی (به نام ابوسمره) که فارغ‌التحصیل رشته فناوری‌نو بود و در سال ۲۰۰۶ به القاعده عراق پیوست. پخش نهایی تبلیغات “داعش” از دو طریق انجام می‌گیرد. یا خود مراکز منطقه‌ای کالاهای تبلیغاتی را روی سایت اینترنتی، یوتیوب، توییتر و دیگر پلاتفرم‌ها می‌گذارند، یا اینکه هواداران “داعش” در نقاط مختلف جهان کالا را از مراکز دریافت و به تصمیم خود، راسا، هرجا بتوانند پخش می‌کنند. اینجا هواداران نقش حساسی دارند چون تعیین پراکندگی پلاتفرم‌ها و حجم مطلب به‌دست آنهاست و به‌اضافه، آنها باید به همان سرعت که مطالب - احتمالا به‌خاطر محتوای خشونت‌آمیزشان - از یک سایت حذف می‌شوند دوباره آنها را با اسم و هویت دیگری روی همان سایت یا سایت مشابه بارگذاری کنند. تلاش دستگاه‌های امنیتی غربی برای اختلال در این خطوط ارتباطی و “بارگیری اینترنتی”، به‌خاطر تعدد، پراکندگی و میزان فعالیت هواداران “داعش” مشکل بوده است. رقبا و دشمنان “داعش” در حوزه کسب و پخش خبر عقب‌ترند. ویدیوها و فیلم‌های آنها به‌ندرت از صحنه طبیعی نبرد و محل‌های واقعی عملیات است و به موضوع خبری روز ربط ندارد. مطالبشان اکثرا دیر و “بیات” پخش می‌شود و مشتری دایمی پیدا نمی‌کند.

 

پیام داعش: خشونت و هیجان‌زدگی

مهم‌ترین پیام “داعش” رعب‌ووحشت است که با تبلیغات لبریز از تصاویر سرهای بریده، بدن‌های مصلوب و اعدام‌های دسته‌‌جمعی به مخاطب منتقل می‌شود. در یکی از بی‌رحمانه‌ترین فیلم‌های “داعش”، تعدادی از افراد عشیره سنی الشعیطات (از منطقه دیرالزور سوریه) را دسته‌جمعی سرمی‌برند. در این صحنه گفت‌وگوی جنگجویان داعشی به اندازه اعمالشان بی‌رحم است. یکی تحکم می‌کند که “وقتی سرت را می‌برم به چاقو نگاه کن” و دیگری مسخره می‌کند که “ببین لپاش چه گل انداخته.” گفته می‌شود ۷۰۰نفر در این ماجرا قتل‌عام شدند.

هدف آگاهانه “داعش” از ایجاد این وحشت پشتیبانی از عملیات نظامی است. همین نوع نگرانی‌ها و ترس‌ها بود که در عملیات موصل، سنجار و کوبانی موجب شد مردم عادی و نیروهای مسلح حکومتی پیش از آمدن داعشی‌ها خانه و کاشانه و سنگر را رها کنند و فرار را به قرار ترجیح دهند. روش داعشی‌ها در “عملیات بغداد” نیز همین‌گونه است. شعار “بغداد ما می‌آییم” همراه فیلم قتل‌های فجیع و سرهای بریده پخش می‌شود تا حتی قبل از آمدنشان اراده طرف مقابل برای دفاع از خود سلب شود. با اینکه اعمال خشونت بی‌قیدوشرط گاه می‌تواند موجب تنفر و اراده مقاومت در طرف مقابل شود اما این واکنش همگانی و همواره نیست و نیاز به تبلیغ و تحریک فعال و موثر دارد.

از ویژگی‌های دیگر تبلیغات “داعش”، ماهیت هیجان‌آفرین و شدیدا احساسی و عاطفی پیام آنهاست که مشخصا به قصد جلب جوانان تنظیم می‌شود. “داعش” می‌کوشد با روایت ماجراجویانه و مهیج از جنگ و خونریزی، احساسات ساده و غریزی جوانان و نوجوانان را بیدار کند و آنها را به صفوف خود بیاورد. به همین دلیل است که از صحنه‌پردازی تبلیغاتی، فوت‌و‌فن سینمایی و سبک‌های هالیوودی استفاده می‌شود تا تخیل حماسی جوانان را قبضه و عواطف عریان و غیرعقلانی‌شان را بیدار کند و در جهت اهداف فرقه‌ای به‌کار گرفته شود.

اما به آن اندازه که تبلیغات “داعش” هیجانی و عاطفی است به همان اندازه از ساختار منسجم فکر سیاسی و اجتماعی تهی و بی‌بهره است. این کم‌عمقی فکری تبلیغات “داعش” در مقایسه با نیروهای افراطی دیگر، از جمله القاعده و اخوان‌المسلمین قابل‌توجه است. درحالی‌که گروه‌های اخیر سال‌ها بخش قابل‌توجهی از امکانات خود را صرف توجیه فقهی، کلامی و تاریخی مواضع و سیاست‌هایشان می‌کردند و خطبه‌های طولانی و جزوه‌های ایدئولوژیکی ملال‌آور فراهم می‌آوردند، “داعش” خود را به‌یکباره از این زحمت خلاص کرد و در صحنه هرج‌و‌مرج مطلق خاورمیانه، معادله سیاسی را برپایه قدرت عریان و میل بی‌شرمانه به تصاحب قدرت بنا نهاد و همان را تبلیغ کرد.

عاملان رسانه‌ای “داعش” خیلی زود به یک اصل شناخته‌شده تبلیغات مدرن پی‌ بردند. پیام باید ساده، کوتاه و مکرر و از طریق شبکه‌های جدید ارتباطی باشد که موثرتر افتد. به قول رابرت فیسک (خبرنگار روزنامه ایندیپندنت) “داعش” مسجد را به عشق اینترنت رها کرد و از این معامله سود برد. طیف وسیعی از پلاتفرم‌های اینترنتی - از سایت‌های معمولی، گوگل پلاس، توییتر، فیس‌بوک، یوتیوب و غیره – به‌تدریج ابزار کار هدفمندشان شد. هوشیاری در انجام این کار، که به خاطر حضور جوانان اروپایی و آمریکایی در صفوف «داعش» به دست آمد، در مقایسه با نیروهای رادیکال و چپ‌گرا که تاکنون هدفشان نفوذ در رسانه‌های معتبر و حرفه‌ای جهانی بود قابل توجه است. از این طریق بود که “داعش” توانست پیام کوتاه و ساده خود را صدها بار تکرار و تکرار کند و به گوش مخاطبان مورد نظرش برساند. بر همین اساس باید پیام “داعش” را عمیقا تصویری تعریف کرد. جدا از شرایط اجتماعی و تاریخی و صرفا در یک ارزیابی تبلیغاتی، آنچه هزاران نفر را از آنها فراری داده یا به صفوف جنگجویان‌شان کشانده نه استدلال و منطق فلسفی و خطابه که عمدتا حکایت‌‌ها و روایت‌های ساده عاطفی در قالب فیلم و عکس و تصویر بوده است.

موضوع دیگر تبلیغات “داعش” بزرگ‌نمایی خدمت‌رسانی دستگاه به‌اصطلاح خلافت اسلامی است. این موضوع نسبت به جنبه‌های خشونت‌بار و جنگجویانه تبلیغات “داعش” بسیار کمتر است اما اهمیت خاص خود را دارد. خلیفه “داعش” و هم‌قطارهایش علاقه‌مندند نیروهای خود را خدمتگزاران خلق‌الله معرفی کنند؛ نیروهایی که می‌خواهند نظم را در جامعه برقرار کنند تا مردم در امنیت به سر برند و به تجارت، صنعت و کشاورزی بپردازند. “داعش” می‌داند که صرف تهدید و ارعاب کارساز نیست و باید با وعده ترویج و آبادانی مردم را به قبول حکومت ترغیب کرد.

 

تشخیص مخاطبان برای یارگیری و اعمال کنترل

مخاطبان خودی دستگاه تبلیغاتی “داعش” دو گروهند. اول ساکنان جهان غرب و دوم مسلمانان عرب. جلب نیرو از اروپا و آمریکا برای “داعش” اهمیت دارد و بخش قابل توجهی از امکانات تبلیغاتی آنها برای جذب جنگجویان خارجی است. به همین دلیل محصولات تبلیغاتی “داعش” گاه به ۱۰زبان مختلف پخش می‌شود و از جمله روسیه، افغانستان و شبه‌قاره هند را مدنظر دارد. نیروهایی که از غرب به سوریه و عراق می‌روند از سطح تخصص و سواد بالاتری برخوردارند و در دستگاه بوروکراسی “داعش” سلسله‌مراتب بالاتری را به دست می‌آورند و احتمالا مورد حسادت نیروهای محلی قرار می‌گیرند. مخاطبان عرب نیز برای “داعش” پراهمیتند چراکه بخش قابل توجهی از نفرات خود را از این کشورها و از جمله شبه‌جزیره عربستان و شمال‌آفریقا می‌گیرد. ارتباط از طریق اینترنت با جهان عرب - در حالی‌که به عنوان نمونه ۸۰میلیون کاربر عرب‌زبان تنها در فیس‌بوک وجود دارد - برای “داعش” حیاتی است.

اما مخاطبان دیگر “داعش” مردم عادی‌ای هستند که در حوزه قدرت آنها زندگی می‌کنند. آنچه در تمام فیلم‌های تبلیغاتی “داعش” مشهود است عدم حضور مردم عادی در پشتیبانی از آنهاست. در تحقیق ما هیچ گردهمایی قابل ذکر - حتی چندصدنفری - دیده نشد که نشان از حمایت و پایگاه اجتماعی “داعش” داشته باشد. گردهمایی‌های کوچکی که تنظیم و فیلمبرداری شده‌اند بیشتر از پسربچه‌ها و نوجوانان پرسه‌زن در خیابان است. در فیلم‌های کوچه و بازار به ندرت با کسی صحبت می‌شود و مثل این است که مردم عادی از نگاه‌کردن به دوربین مامور داعشی گریزانند و یک فاصله فیزیکی و روانی را با آنها حفظ می‌کنند.

به اضافه، نشانی از اینکه یک پایگاه قابل توجه سنی‌مذهب از “داعش” حمایت کند دیده نشده است. برعکس، به نظر می‌رسد مردم عادی اهل‌سنت به اجبار تسلیم نیرومندترین فرقه‌ای شده‌اند که قدرت را به قبضه خود درآورده است. رابطه “داعش” با این مردم مانند رابطه یک ارتش اشغالگر با یک ملت بیچاره به نظر می‌رسد. پرهیز “داعش” از طرح مساله جنگ سنی علیه سنی‌ مهم و قابل‌توجه است. در تبلیغات “داعش” اشاره‌ای به این موضوع نمی‌شود که “داعش” به عنوان یک نیروی سنی، در برابر نیروهای سنی دیگر قرار دارد و طی سال‌های اخیر هزاران نفر از آنان را به هلاکت رسانده یا نفرات خودش توسط آنها کشته شده‌اند. نپرداختن به این موضوع احتمالا نشان از نگرانی و ضربه‌پذیری دستگاه “داعش” در قبال اختلاف سنی‌ها علیه سنی‌هاست. این در شرایطی است که موضوع سنی علیه شیعه توسط “داعش” بیان و تبلیغ می‌شود.

پیام “داعش” برای تمامی مخالفان و دشمنانش “رعب و وحشت” است و “داعش” عملا تمام جهان را به نوعی دشمن خود فرض می‌کند و با هیچ قدرت و کشوری دوستی ندارد. اما طبیعتا دشمنان مهم‌تر کسانی هستند که در صحنه جنگ در برابرشان ایستاده‌اند که اینجا اشاره به شیعیان زیادتر و به ایران کمتر است. بخش بزرگی از تبلیغات “داعش” در خطاب به این مخالفان است.

تبلیغات دستگاه به‌اصطلاح “خلافت اسلامی” تحت‌نظر “وزارت‌الاعلام” است و در مراکز شناخته‌شده‌ای مانند موسسه‌الاعتصام (فعال از ۲۰۱۳)، الحیات (فعال از ۲۰۱۴) و فرقان (فعال از ۲۰۰۶) صورت می‌گیرد. برای مطالعه شبکه‌های اینترنتی “داعش” می‌توان به اعماق و الدوله اسلامی اردو مراجعه کرد.

منبع: شرق، ۱۹ ابان