بهار از دست رفته در ایران

نویسنده

» تحلیل لوپوئن:

آرمین عارفی

مردم ایران به عنوان اولین کشوری که در ژوئن ۲۰۰۹ علیه دولت خود قیام کردند، امروز در برابر موفقیت های بهار عربی در آخرین جایگاه قرار دارند. سه سال پس از انتخاب مناقشه آمیز محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری کشور که شدیدترین بحران را در تاریخ جمهوری اسلامی رقم زد، به نظر می رسد که امروز جنبش سبز خاموش شده است. اما اردشیر امیراجمند، مشاور اصلی میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز آزادی، به لوپوئن اظهار داشت: “جنبش سبز نمرده. این جنبش تنها وارد یک فاز جدید دموکراسی خواهی شده است.”

کریم سجادپور، محقق در “مؤسسه صلح بین المللی کارنگی” نیز به نوبه خود می گوید: “نارضایتی و دلسردی مردم که باعث شد آنها در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به خیابان ها بیایند، ازبین نرفته و حتی می توان گفت که تشدید شده است. ولی تجربه مأیوس کننده انقلاب ۵۷ باعث شده تا بسیاری از ایرانیان با دورنمای یک تحول ناگهانی دیگر مخالف باشند. امروز در خیابان های کشورهای عربی واژه «انقلاب» به یک واژه رومانتیک و رؤیایی تبدیل شده، ولی در ایران نشانگر گذشته است، نه آینده.”

حکومت اسلامی با قرار دادن مهدی کروبی و میرحسین موسوی، دو نامزد سابق اصلاح طلب، در حصر خانگی، باعث شده تا این جنبش از داشتن دو رهبر خود محروم شود. از آن تاریخ تاکنون دیگر هیچ تجمع اعتراض آمیزی در سطح کشور دیده نشده. اردشیر امیرارجمند می گوید: “علاوه بر رهبران مخالفان، روزنامه نگاران و فعالان ایرانی نیز با موجی از محکومیت ها در رابطه با حبس و زندان روبرو شده اند. سرکوب ها باعث شده تا مردم نتوانند در یک مکان عمومی حرف خود را بر زبان بیاورند.”

 

تظاهرات پسا اسلامی در ایران

ولی نسبت به مورد سوریه چه می توان گفت؟ در سوریه هزاران تظاهرکننده همچنان به خیابان ها می آیند تا علیه بشاراسد اعتراض کنند و این درحالی است که بیلان سرکوب ها در سوریه تاکنون بسیار سنگین تر از ایران بوده: حداقل ۱۴۰۰۰ کشته در سوریه در برابر نزدیک به ۱۵۰ کشته در ایران. اردشیر امیرارجمند در پاسخ به این سؤال می گوید: “مردم ایران خواستار جنگ داخلی نیستند و ما نمی خواهیم که مردم کشته شوند.” کریم سجادپور نیز به نوبه خود به تفاوت دو ملت در ساختار اسلامی شان اشاره می کند. ازنظر او ساختار اسلامی مخالفان سوری با ساختار پسا-اسلامی تظاهرکنندگان ایرانی متفاوت است.

این پژوهشگر می افزاید: “زمانی که مردم به شهادت و کشته شدن در راه خدا فکر می کنند، بسیار راحت تر به خیابان ها می آیند.”

برخلاف بسیاری از جوانان که خواهان تحولات گسترده اند، رهبران جنبش سبز به عنوان اعضای سابق حکومت، همواره به تحولاتی اشاره کرده اند که در چارچوب حکومت اسلامی بگنجد. سه سال پس از سرکوب تظاهرکنندگان، سخنگوی راه سبز امید همچنان بر رعایت واقعی قانون اساسی اسلامی و مفاد موجود در آن تأکید می ورزد: آزادی در تظاهرات و آزاد کردن زندانیان سیاسی.

 

بلای اقتصادی

ولی واقعیت کنونی در ایران با این خواسته ها هم راستا نیست. هفت سال مدیریت ضعیف ازسوی دولت احمدی نژاد که با انواع تحریم های بین المللی بخاطر برنامه اتمی ایران درهم آمیخته شده، به شکلی چشمگیر بر زندگی روزمره ایرانیان تأثیر گذاشته و مسأله اقتصادی را به نگرانی اصلی مردم ایران تبدیل کرده است. طی هفته جاری قیمت نان ۳ برابر شده.  این درحالی است که از اول ژوئیه قطع خرید نفت ایران ازسوی کشورهای اروپایی اجرا خواهد شد. این وضعیت فاجعه آمیزی است که باید اعتراض مردم را برانگیزد، ولی می بینیم که هیچ اعتراضی در کار نیست.

کریم سجادپور خاطرنشان می کند: “اگر چه طبقات شهری طی سال های اخیر بسیار مورد آسیب قرار گرفته اند، ولی واریز کمک های دولتی به طبقات محروم باعث شده تا آنها بتوانند شرایط را تحمل کنند.”

 دولت این بودجه ها را از کجا می آورد؟ این پژوهشگر پاسخ می دهد: “یاری رسانی حکومت تهران به دلیل قیمت بالای نفت است.” ازنظر اردشیر امیرارجمند، دولت احمدی نژاد طی شش سال ۵۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به دست آورده و این درواقع معادل نیمی از درآمدهای نفتی در طول تاریخ ایران است.

 

خیانت

اگر این نعمت به احمدی نژاد کمک کرده که از ورشکستگی برهد، ولی او را به تدریج از قدرت، به نفع نزدیکان رهبر انقلاب، کنار زده است. آخرین انتخابات مجلس باعث شد تا “محافظه کاران میانه رو” به عنوان دنباله رویان آیت الله خامنه ای به پیروزی برسند: به دست آوردن ۵۴ درصد از کرسی های مجلس در برابر جناح احمدی نژاد. احمدی نژآد در آخرین سال ریاست جمهوری خود باید با اکثریت متخاصمی که علیه او قد برافراشته اند روبرو شود. این اکثریت او و مشاورانش را به دنبال کردن یک “جریان انحرافی” متهم می کند که در تلاش اند تا نقش سیاسی روحانیون شیعه را محدود سازند.

یک منبع دیپلماتیک مطلع در این خصوص می گوید: “حکومت ۳ سال وقت صرف کرده تا چیدمان جدیدی در فضای سیاسی داخل کشور ایجاد کند. تمامی شخصیت های جدید پشت پرده در جریان محافظه کار که نسبت به رهبر انقلاب نیز کاملاً وفادار فرمانبردارند، مأموریت خود را به خوبی به انجام رسانده اند: تمرکز قدرت در اطراف خامنه ای.” او در ادامه می افزاید: “ولی در جناح اصلاح طلبان شاهدیم که آنها کاملاً ازمیان برداشته شده اند.” کسانی که خواستار عدم مشارکت در انتخابات بودند، زمانی که مشارکت رسمی به میزان ۶۴ درصد را شنیدند، فریاد “تقلب در انتخابات” برآوردند. ولی زمانی که محمد خاتمی را پای صندوق رأی دیدند که درواقع به این انتخابات مشروعیت بخشیده، به شدت شگفت زده شدند.

کریم سجادپور می گوید: “جنبش اصلاح طلبان به یک بن بست رسیده است. بسیاری از اصلاح طلبان به این نتیجه رسیده اند که نظام نمی تواند از داخل اصلاح شود. آنها نمی توانند نظام را به عقب نشینی وادارند و همچنین نمی خواهند آن را درهم بشکنند.”

اردشیر امیرارجمند اما می گوید: “اگر حکومت دیگر از ما نمی ترسد، پس رهبران جنبش سبز را آزاد کند.”

منبع: لوپوئن، ۱۲ ژوئن