پیتر دایر
ممکن است ایران را قدیسین اداره نکنند. که رهبران هیچ کشوری از قدیسین نیستند، اما ایرانی ها هرگز آمریکا را تهدید نکرده است و هرگز به کشور دیگری تجاوز نکرده است.
جورج بوش در سفر اخیرش به خاورمیانه در مورد ایران گفت:«ایران تهدیدی برای صلح جهانی و حامی تروریست ها در جهان است. ایران کشورهای همسایه اش را با موشک های بالیستیک و اظهارات جنگ طلبانه، مرعوب می کند».
بسیاری از ما تا امروز با احساسات و نگرانی های پرزیدنت جورج بوش در مورد جنگ طلبی ایران آشنا شده ایم. این اظهارات شباهت زیادی به همان ادعاها دارد که زمانی که برای حمله و اشغال عراق مطرح می شد.
اخیرا، مرکز حقیقت گویی به مردم، موسسه ای غیر انتفاعی گزارشی با عنوان “عراق:کارت جنگ”، منتشر کرده است. در این گزارش 935 اظهارنظر اشتباه جورج بوش و هفت مقام مهم دولتی آمریکا در دوسال بعد از 11 سپتامبر 2001 ردیق شده که درباره به خطر افتادن امنیت ملی آمریکا توسط عراق بوده است.
بر اساس این گزارش جورج بوش 232 اظهار نظر اشتباه درمورد سلاح های کشتار جمعی در عراق و 28 اظهار نظر اشتباه درباره رابطه داشتن عراق و القاعده، کرده است.
با آگاهی از این موضوع، ما باید هر نوع اظهارنظری که بوش درباره تهدیدی به نام ایران برای صلح جهانی، می کند، را با دقت بررسی کنیم.
با کمی دقت در نقشه منطقه می توانیم به چشم اندازی دست پیدا کنیم. ما می بینیم که ایران 13 کشور همسایه دارد. هفت کشور با ایران مرز زمینی و شش کشور در حاشیه خلیج فارس، مرز آبی دارند.
آمریکا به غیر از عمان، عربستان سعودی، ارمنستان، آذربایجان و ترکمنستان، در بقیه 13 کشور، پایگاه نظامی دارد. از این پنج کشور، عمان و آمریکا در سال 2000 قراردادی ده ساله مبنی بر اجازه استفاده از فضای هوایی این کشور توسط آمریکا، بسته اند. چهار کشور دیگر، همگی از آمریکا کمک دریافت می کنند. پیشنهاد فروش 20 میلیارد دلاری اخیر بوش به عربستان سعودی هم در حال حاضر در مجلس سنا در حال بررسی است.
دو همسایه دیگر ایران، عراق و افغانستان، اخیرا مورد حمله آمریکا قرار گرفته و توسط این کشور، اشغال شده اند. همسایه دیگر، پاکستان، یک قدرت اتمی و متحد آمریکا در “جنگ جهانی با ترور”، است.یک متحد دیگر آمریکا که قدرت اتمی هم محسوب می شود، اسرائیل است که در فاصله ای نه چندان دور از ایران واقع شده است.
در خلیج فارس، بر اساس نوشته تایمز نیروی دریایی آمریکا، اخیرا یک ناو هواپیمابر و دو ناو تدارکاتی را به کار گرفته است.
فهرست جزئی این ابزار جنگی شامل یک ناو هواپیمابر، دو کشتی آبی-خاکی، سه قایق هدایت شونده حمل موشک، چهار ناو هدایت شونده حامل موشک، شش ضد موشک هدایت شونده، دو قایق لنگرکش، دو قایق آبی-خاکی لنگرکش و دو زیردریایی با سرعت حمله بالاست.
خلاصه این که، ایران هم از زمین و هم از دریا و هوا، توسط قوی ترین ارتش جهان، محاصره شده است.
رهبر ایران، آیت الله خامنه ای، قول داده است که در ایران هیچ سلاح اتمی وجود ندارد و ایران قصد شروع جنگ را ندارد.
به عبارت دیگر، پیشدستی در جنگ اکنون بطور گسترده ای بعنوان یک “گزینه” در استراتژی سیاسی-نظامی آمریکا، مطرح است. ما در زمانی که قصد حمله به عراق-کشوری که هرگز به ما صدمه نزده بود، هرگز خود را برای صدمه زدن به ما آماده نکرده بود و هرگز ما را تهدید به چنین کاری نکرده بود- را داشتیم، این علائم را به شکلی قانع کننده، نشان می دادیم.
در هر حال ما آغازگر جنگی بودیم که که تا همین تاریخ، دستکم 150 هزار کشته و 4 میلیون آواره به جا گذاشته است.
بر اساس مفاد دادگاه نورنبرگ؛ حمله به کشوری که تهدیدی برای کشور حمله کننده نیست، “جنایت جنگی” است.
حتی رئیس جمهور ایران، احمدی نژاد، که تصمیم گیرنده نهایی در ایران نیست و اسرائیل را تهدید به محو شدن از نقشه جهان کرده است، برای گفتگو آماده است. ولی اسرائیل و آمریکا که بارها ایران را به حمله تهدید کرده اند، آماده گفتگو نیستند.
با وجود همه این گفته ها، پرزیدنت بوش همچنان ایران را تهدیدی برای صلح جهانی و رهبر حامیان تروریست های جهان می داند. به نظر می رسد که رئیس جمهور آمریکا، از همان استراتژی استفاده می کند که در سالهای 2003-2002 به خوبی کارساز بود؛ آنقدر دروغ بگو تا مردم آمریکا دروغ هایت را باور کنند.
به نظر می رسد که او در حال قمار بر روی این نکته است که آیا ما همان موجودات بی رحم و احمق گذشته هستیم که با یک جنگ دیگر موافقت کنیم. متاسفانه، با توجه به تجربیات گذشته اش، این قمار بدی نیست.
منبع: میدل ایست آنلاین، 27 ژانویه