انقلابی ایرانی، نگران اما پابرجا

نویسنده

yazdi654.jpg

مایکل اسلکمن

انقلابیون ایران دقیقا ً می دانند خواهان نابودی چه چیز هستند، اما اغلب توانایی پیش بینی اتفاق بعدی را ندارند. این ‏موضوع درباره ابراهیم یزدی و بسیاری از متحدان انقلابی او صدق می کند. پس از گذشت سه دهه از پیدایش انقلاب، ‏آنها هنوز خاطره روزی را که شاه از ایران فرار کرد، گرامی می دارند، اما در عین حال با یک واقعیت تلخ نیز دست ‏و پنجه نرم می کنند: آنها از چیزی که به ایجاد آن کمک کرده اند، کنار گذاشته شده اند. ایران در ماه جاری بیست و ‏نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن گرفت، اما افراد بسیاری مانند آقای یزدی که پایه گذاران انقلاب بوده ‏اند، در هیچ جشن رسمی شرکت نداشته اند.‏

یزدی در مصاحبه ای درباره حکومتی که وی به برپایی آن کمک کرد، می گوید:” البته این حکومت یک حکومت ‏سلطنتی نیست، یک حکومت جمهوری است. با این وجود، نظام سیاسی اساسا ً یک نظام خودکامه است. بسیاری از ‏حقوق اساسی و آزادی ها دائما ً نادیده گرفته می شوند. از این رو، یک منبع الهام بخش انقلاب یعنی احیای حاکمیت ‏مردم، دموکراسی و غیره هنوز محقق نشده است.“‏

یزدی با تسخیر سفارت آمریکا در ایران در سال 1979 مخالف بود، اما این بدین معنی نیست که او طرفدار آمریکاست. ‏او منتقد سیاست های واشنگتن در قبال ایران و دشمن صهیونیسم بود، اما در عین حال خواهان کشوری برخوردار از ‏روابط عادی بود، کشوری که توسط جامعه بین الملل به رسمیت شناخته شود و منزوی و تندرو نباشد. او می گوید می ‏دانسته که گروگانگیری دیپلمات ها منجر به ایجاد حکومتی مانند حکومت فعلی خواهد گشت، حکومتی که همواره به ‏رادیکال ترین دیدگاه ها بها می دهد.‏

غیرمنتظره است که یزدی امروز خود را با برخی از آن گروگانگیرها مانند عباس عبدی، که اکنون خواهان اصلاح ‏نظام هستند و بخاطر نظراتشان به حاشیه رانده شده اند، متحد می بیند. عبدی می گوید:” ما آن زمان تصور می کردیم ‏خیلی چیزها می دانیم. همه چیز ساده بنظر می رسید. فکر می کردیم اگر فقط شاه برود، همه چیز حل و فصل می شود. ‏اما انقلاب کار درستی بود، هیچ گزینه و راه حل دیگری وجود نداشت.“‏

یزدی می گوید او یک اصولگراست، اما منظور او این است که او یک روشنفکر مسلمان است و در پایبندی به شعایر و ‏تعالیم دینی سنت گراست. اما او یک دموکرات سرسخت است که دموکراسی را نه بر اساس ساز و کار حکومت، ‏انتخابات و نهادها بلکه بر مبنای دیدگاه ها تعریف می کند. او می گوید:” ما تساهل و مدارا را مؤلفه اصلی دموکراسی ‏می دانیم. خداوند همه ما را یکسان خلق نکرده است – ما با یکدیگر متفاوتیم – جامعه بشری یک جامعه کثرت گراست. ‏خداوند در قرآن به ما می گوید که انسان خلق شده است تا آزاد باشد. بنابراین ما آزاد هستیم بیندیشیم و متفاوت بیندیشیم. ‏از این رو، هدف دموکراسی شناختن طبیعت کثرت گرای جامعه بشری است. موضوع دوم تساهل و مداراست. من باید ‏با رقیب و مخالف خود مدارا کنم. با مدارا سازش هم بوجود می آید؛ بدون سازش دموکراسی ایجاد نخواهد شد.“‏

یزدی می گوید، آنهایی که زمام امور را به دست گرفتند، آنهایی که صدایشان امروز، نه فقط در ایران بلکه در کل ‏منطقه، بلندتر از سایر مسلمانان است، آنهایی هستند که کثرت و تنوع را محکوم می کنند و خواهان پایبندی به یک ‏دیدگاه هستند. او می گوید، در ایران آنهایی که انقلاب او را ربوده اند، سنت گرایان هستند، افرادی مانند احمدی نژاد که ‏می خواهند مانند رهبران دینی قرون گذشته حکومت کنند.‏

یزدی می گوید:“نگرش ساده لوحانه حکومت این است که رهبری وجود دارد که یک شخصیت الهی است و توسط خدا ‏انتخاب شده است، بنابراین آنها انتظار دارند که نظام مانند نظام قرون گذشته عمل کند. آنها در این امر مؤفق شده اند. ‏آنها رهبری دارند که می تواند همه کار بکند. با این وجود، مشکلات همچنان به قوت خود باقی هستند.“‏

یزدی می گوید:” داستان انقلاب ایران شبیه سایر انقلاب هاست. موضوع این انقلاب احیای حقوق و آزادی های مردم ‏بود، مردمی که بر علیه رژیم ستمگر شاه بپا خاستند. فردای انقلاب، خمینی با این سؤال روبرو شد: جمهوری اسلامی ‏چیست؟ من طرفدار قانون اساسی و انتخابات بودم. آنها با این چیزها مخالف بودند. خمینی مردد بود، اما بتدریج به ‏محافظه کاران پیوست.“‏

اما آقای یزدی همچنان خوش بین است. او می گوید، اندیشمندان سنت گرا بیش از پیش به رویکرد عملگرایانه روی ‏آورده اند. به اعتقاد او، جامعه ایران در حال بلوغ است و در راه رسیدن به دموکراسی مشروع در حال عبور از یک ‏مرحله دشوار است. او معتقد است، مشکلات اقتصادی امروز نشانه آن است که بسیاری از سنت گرایان باید تحولات را ‏بپذیرند. ‏

یزدی می گوید:” ایران در حال آموختن دموکراسی است، چرا که دموکراسی یک پروسه یادگیری است. هیچ کس در ‏کلاس درس آن را فرا نخواهد گرفت. دموکراسی یک کالای وارداتی نیست. آمریکا دموکراسی را در کوله پشتی های ‏سربازانش حمل نمی کند. دموکراسی باید از درون اتفاق بیفتد، از چالش ها و تجربیات خودمان.” یزدی درباره افرادی ‏که هم اکنون گرداننده حکومت هستند، می گوید:” آنها باید خودشان آزمون و خطا را امتحان کنند و بیاموزند که آنچه را ‏که دارند انجام می دهند، عمل نمی کند. راه دیگری وجود ندارد.“‏

منبع: نیویورک تایمز، 16 فوریه، 2008 ‏