یره! کار مو و تو دره بالا می گیره

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

دادستان چناران گفته که “برگزاری کنسرت بطور کلی در خراسان منتفی است.” حالا چرا منتفی است، هنوز دلایل آن برما و هیچ کس دیگری فاش نشده است. یکی از دلایلش می تواند همین باشد که چون موسیقی ایرانی و خراسانی از منطقه خراسان بزرگ آغاز شده و از هزار سال قبل افرادی مثل رودکی و ابوحفض سغدی از این منطقه برخاستند، به همین دلیل موسیقی در خراسان ریشه ندارد و برای همین اصولا برگزاری کنسرت در این استان ممنوع است. یک دلیل دیگرش هم این است که اصلا موسیقی خراسانی بی معنی است، چون کلا موسیقی در خراسان از طریق استکبار جهانی وارد شده و عوامل استکبار مثل حاج قربان سلیمانی و عثمان محمد پرست که موسیقی محلی خراسان را قرنها حفظ کردند، اصولا وجود ندارند. یک دلیل دیگر هم این است که موسیقی خراسان چون غربی است و هیچ موسیقی محلی در خراسان نداریم و کلا موسیقی بیرجندی و بجنوردی و قوچان و موسیقی خراسانی اصلا یک سبک نیست و صدها سال سابقه ندارد و اصلا هم آدمی مثل سیما بینا به عنوان مهم ترین خواننده موسیقی محلی کشور ما اصولا تا همین نیم ساعت قبل وجود نداشته است، برای همین ما موسیقی خراسان بطور کلی نداریم.

یعنی اگر هم داشتیم مال صد سال قبل بوده و وقتی انقلاب شد دیگر خراسان هم کلا همه چیزش عوض شد و حالا دیگر دهها سال است که موسیقی خراسان وجود ندارد. اصلا همین آقای شجریان که مشهدی است و اولین ترانه اش را ۴۴ سال قبل در رادیو مشهد خوانده کلا سالهاست که دیگر در مشهد به دنیا نیامده است. یا مثلا همین محسن نامجو که در مشهد روی خشت افتاده کلا متولد نیویورک است و عبدی بهروانفر هم که در ارمنستان به دنیا آمده و گروه آرسامس هم که سالهاست به عنوان موسیقی متال از شاخص های موسیقی متال خراسان است، اصولا نیست یا مثلا گروه ماد که مشهدی بوده اصلا مشهدی نیست و هادی پاکزاد هم که از بچه های خراسانی موسیقی راک کشور است، اصولا سالهاست که در لاس و گاس به دنیا آمده. یعنی در واقع حتی اگر خراسان موسیقی محلی و سنتی و مدرن و ملی و پاپ و بقیه را هم داشته باشد، اصولا موسیقی علمی ندارد و این کیوان ساکت هم که استاد موسیقی است یا آن آقای محمد تقی مسعودیه که او هم استاد موسیقی است و هر دو خراسانی هستند، همه شان عضو بسیج مشهد هستند و کلهم اجمعین هیچ ربطی به خراسان و موسیقی ندارند.

یعنی بگو در استانی که از هزار سال قبل موسیقی وجود داشته، در هر شهرستانش به اندازه کل تاریخ یک کشور موسیقی محلی وجود دارد، از هر نوع موسیقی سنتی و مدرن یکی دو غول و بچه غول در آن وجود دارد، یکهو یکی مثل علم الهدی از جنگل سرمی رسد و مشت بر سینه کوبان مثل تارزان از درخت پائین می آید و چنان درباره خراسان حرف می زند انگار این منطقه را نیم ساعت قبل خودش با انفجار معده اش بیگ بنگ کرده و کلا تاریخ خراسان را از روی شناسنامه خودش و عمه اش روایت می کند و تازه اخیرا هم کشف کرده که کنسرت با موسیقی فرق دارد….

 

الکنسرت! ماالکنسرت! و ما ادریک ماالکنسرت!

این آقای علم الهدی مثل ادیسون روز به روز کشفیات جدیدی می کند. تازه در همین ماه قبل بود که فهمیده بود بیل گیتس با لپ تاپ فرق دارد و لپ تاپ و زی زی تاپ یکی نیستند و آن فیلم آخرین تانگو در پاریس که کلا بی ناموسی بود با آخرین وایبر در مشهد که در آن عکس سکسی منتشر می شود دو تا هستند و هات میل یک چیز است و ای میل یک چیز دیگر و این دو تا هم با فیسبوک که در آن دیسکو تشکیل شده است تفاوت دارد. همین دیروز ساعت شش عصر آقای علم الهدی کشف کرده که کنسرت با موسیقی فرق دارد و گفته است: “کنسرت ترویج موسیقی در بدترین حالتش است.” به همین دلیل ما برآن شدیم تا با این کارشناس موسیقی گفتگویی بکنیم.

ما: جناب آقای علم الهدی! شما فرمودید کنسرت ترویج موسیقی در بدترین حالتش است. لطفا بفرمایید ترویج موسیقی در بهترین حالتش چیست؟

علم الهدی: اباعبدالله.

ما: منظورتان از اباعبدالله چیست؟

علم الهدی: منظورم این است که اگر ترویج موسیقی با آلات مشروع باشد از قبیل این درهای قابلمه که به هم می زنند و صدای تق می دهد و از طریق زنجیر مصائب حضرت را به پشت مومنین می چسبانند اشکال ندارد و این ترویج خوب است و اگر هم کسی مثل نوحه خوانان عزیز ترویج کنند بهترین حالتش است.

ما: ترویج موسیقی در حالت متوسطش چیست؟

علم الهدی: در حالت متوسط مثل رزمندگان اسلام است که وقتی حمله و هجمه می کنند صدای دام دارادام دام دارادام بیاید و موسیقی حماسی اعلام نمایند برای جبهه افراد می روند و یک روحانیتی ایجاد می شود که مارش نظامی هم گفته شده و شهدای اسلام از این طریق موسیقی آنها به گوش می رسید و ما با آن مخالفتی نداریم.

ما: شما فرمودید که میان موسیقی و کنسرت تفاوت وجود دارد. لطفا پنج تفاوت موسیقی و کنسرت را بفرمایید.

علم الهدی: اولی زن ها هستند. در کنسرت به عنوان یک عامل مستهجن و استکباری زن وجود دارد، چه به عنوان خواننده یا تارزن یا زن هایی که به مراسم می آیند و فساد اتفاق می افتد. یا زنهایی که به کنسرت نمی آیند و باز هم فساد اتفاق می افتد. اینها زنهایی هستند که وقتی مردان به کنسرت می آیند و صداهای شهوانی مثل شجریان فتنه گر می شنوند، یاد آنها می افتند و دیو شهوت در آنها به جوش می آید. در حالی که در موسیقی رادیو که آن هم حرام است ولی این زنان فحشاگر وجود ندارند.

ما: دومین تفاوت کنسرت و موسیقی چیست؟

علم الهدی: دومین تفاوت کنسرت و موسیقی هجمه است. وقتی کنسرت تشکیل می شود عناصر استکباری و فاسد، در محلات اجتماع می کنند و برادران مومن و غیور مجبور می شوند آنها را مورد هجمه قرار دهند و به همین دلیل وقت هجمه به زنان بی حجاب در خیابان ها را ندارند و این اسراف در وقت و تلف شدن بیت المال است. سومین تفاوت کنسرت و موسیقی این است که موسیقی وقتی از صدا و سیما پخش می شود عکس آنها پخش نمی شود و مبارزات مردم با آمریکا پخش می شود ولی در کنسرت من هیچ وقت ندیدم که در هنگام کنسرت هیچ اشاره ای به عراق و داعش و مبارزات مردم بحرین یا مناطق دیگر بشود. و این یکی از دردهایی است که مردم دارند.

ما: چهارمین تفاوت کنسرت و موسیقی چیست؟

علم الهدی: بیمارستان و دارو که چون در محاصره اقتصادی هستیم، مخالف فرمایش رهبری برای اقتصاد مقاومتی است. در هنگام برگزاری کنسرت ما باید آماده باش بدهیم و این برادران کتک می زنند و همین موضوع باعث می شود که این اشخاص کنسرت زخمی بشوند که باعث سیاه نمایی می شود و چهره زیبای اسلام را مخدوش می کند. مثل همین سفری که مطهری عضو فتنه گر مجلس به شیراز رفته بود و برادران مجبور شدند که هجمه هایی بکنند که البته نتیجه اش خوب است، ولی وقت گرفته شد.

ما: مگر آقای مطهری برای دادن کنسرت به شیراز رفته بود؟

علم الهدی: از نظر اسلام و ما هر نوع سخنرانی و هجمه کنسرت هایی در جهت فتنه و علیه اسلام است. و چه بسا راهپیمایی هایی که در شهرهای مختلف برگزار شد و همه اینها مثل کنسرت های مستهجن بود. و برای مقابله با آنها برادران ما هجماتی می کنند و بعض آن کنسرتی ها هم کتک می خورند که به بیمارستان می روند و در همین بیست سال گذشته بخاطر رفتن اشخاص از کنسرت به بیمارستان صدها هزار زن که باید وضع حمل می کردند تخت خالی وجود نداشت و جمعیت کشور به همین دلیل کاهش پیدا کرد و باعث شد جمعیت کشور به صد میلیون نرسد.

ما: تفاوت آخر کنسرت و موسیقی چیست؟

علم الهدی: طلاق و فروپاشی خانواده ها و یتیمان.

ما: یعنی در جریان کنسرت افرادی که به کنسرت می آیند از زن شان طلاق می گیرند؟

علم الهدی: نه. اتفاقا آنهایی که به کنسرت می آیند بطور نامشروع با زنان غریبه ارتباط گرفته و ازدواج می کنند. ولی برادران بسیجی و دانشجویان بسیجی و نیروی انتظامی و غیره در چند کنسرت ورود کرده اند که باعث شده در خانه نباشند و بعد از دیدن زنان کنسرتی بدحجاب وارد امور شهوانی شده و زن خودشان را طلاق بدهند که از این طریق اسلام در خراسان آسیب بسیار دیده است. آن برادر بسیجی که یک شب بخاطر جلوگیری از کنسرت هجمه کرده چه گناهی کرده که بخاطر سه ساعت دیر رفتن به خانه وسوسه شده و در خیابان با زنهای کنسرتی روبرو شده و آلوده گناه شده و وقتی به خانه آمده دیده است که زنش طلاق می خواهد.

ما: یعنی در همان دو ساعت کنسرت؟

علم الهدی: در بعض موارد حتی در نیم ساعت هم طلاق اتفاق افتاده که همین بچه های طلاق که در کنسرت بخاطر هجمه از خانواده محروم شدند افرادی هستند که کیف قاپی و سرقت مسلحانه کرده و باندهای مواد مخدر تشکیل داده و همین الآن در خراسان حداقل هفتاد درصد مصرف شیشه و کراک و مواد دیگر بخاطر همین کنسرت هاست.

ما: آیا کنسرت اشکال دیگری هم دارد؟

علم الهدی: من فقط به نیت پنج تن همین پنج تا را گفتم، وگرنه اگر به نیت چهارده معصوم می خواستم بگویم باید به مسائلی که در کنسرت اتفاق می افتد مانند توافق هسته ای ذلت بار که بخاطر برگزاری کنسرت های مختلف احتمال آن وجود دارد، یا برگزاری کنسرت در بلاد اسلام و کفر که باعث شد جوانان مسلمان از قاهره و پاریس و پاکستان از کنسرت ها فرار کنند و به داعش بپیوندند و باعث شوند تا مرز ایران ناامن شود، یا همین کنسرت هایی که باعث شد در جریان فتنه با خواندن یکی از نوارهای چپی ها صدها نفر به خیابان رفته و بسیجیان را مضروب کرده و دهها هزار نفر از آنها به هلاک افتادند و بسیاری دیگر هم هست که من شرم دارم از گفتن آنها و تا من زنده هستم در این استان کنسرت نخواهد بود.