تجلیل از بهمن فرمانآرا
این متن درشبکه اینترنتی دست بد ست می شود. در روزنامه سبز- نخستین روزنامه ای میلی ایران - هم منتشر شده است: “وقتی هر روز مخالفان خودمان را تحریم میکنیم، پس باید موافقانمان را هم تجلیل کنیم. هنوز زمان زیادی از نامه خواندنی «بهمن فرمانآرا» نگذشته است که فراموشش کنیم. ما نباید حمایت فرمانآرا را از ایران و ایرانی، در زمانی که بدترین ساعتهای زندگیمان را میگذراندیم، از یاد ببریم. او خودش را از ما دانست و ما نیز باید خود را از او بدانیم. برای حمایت از بهمن فرمانآرا به سینما میرویم وبا کمک همه دوستان سبزمان، فیلم او را به پُرفروشترین فیلم سینمای ایران تبدیل می کنیم. حتماً که نباید اعتراض خودمان را با مشت گره کرده نمایش دهیم. این هم یک راه بیضرر و بیخطر است. میتوانیم با حضور چشمگیر در سینماها به جای خیابان، اعتراض خود را نشان دهیم. بدون اینکه نگران لباس شخصیها و گاردها باشیم.” وعده همه ما، سینماهای نمایشدهنده فیلم خاک آشنا.
نامه بهمن فرمان آرا، فیلمساز مطرح ایران
ساکت نمی توان نشست
با سلام به دوستان،
من یک ایرانیم. قانون اساسی جمهوری اسلامی را قبول دارم ولی در هیچ جای این قانون از من خواسته نشده کورکورانه دروغ را بپذیرم. اگر تا کنون تن به امضاهای دسته جمعی ندادهام به خاطر این بوده که میخواهم فقط خودم مسئول حرفم باشم و این یاد داشت کوتاه نیز به همین دلیل است.
ضیافت سکوتی که ما به آن دعوت شده ایم حاصلی جز خناق نخواهد داشت و ما را تا ابد در مقابل ندای خونین شرمسار خواهد کرد. با اعتقاد به این گفته سزار که “ترسو هزار بار میمیرد ولی شجاع یکبار” به خاطر آزادی و عدالت اجتماعی برای همه ایرانیان این گام را بر میدارم.
مهم نیست که من دیگر فیلم نسازم. مهم این است که به هر سازی نرقصم. چون دیگر در ۶۸ سالگی دیگر برازنده نیست. نه قهرمانم و نه میخواهم قهرمان باشم و نمیدانم جسم فرسودهام در بند چقدر تاب میآورد قبل از این که هر چه جلویم بگذارند امضا کنم. در خاتمه با دو بیت از غزل شاعر گرانمایه سیمین بهبهانی که در سال ۱۳۵۳ سروده حرفم را تمام میکنم.
وقتی که سیم حکم کند زر خدا شود وقتی دروغ داور هر ماجرا شود
وقتی هوا، هوای تنفس، هوای زیست سر پوش مرگ بر سر صدها صدا شود
ساکت نمیتوان نشست.
به امید روزی که آزادی و عدالت در این خاک پاک ایران برقرار شود و ما بتوانیم با افتخار سرود “ای ایران” را با صدای بلند بخوانیم و از ته دل بدانیم که این مرز واقعا پر گوهر است.
برای شما همیشه
بهمن فرمان آرا
سوم تیر ۱۳۸۸