دست به چاقو بردن، همچنان پرطرفدار است. این گزارهای است که از آمار رسمی سازمان پزشکی قانونی کشور برمی آید. آماری که درست در روز انتشار آن خبر رسید یک عضو هیات علمی دانشگاه زنجان، در درگیری با دانشجویش دست به چاقو برده و جوان را مجروح کرده است.
سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده که سال پیش 799 شهروند ایرانی بر اثر اصابت سلاح سرد، جان خود را از دست دادهاند که 87 مورد کمتر از سال 90 بوده است. اما با این حساب هم روزی بیشتر از دو ایرانی بر اثر اصابت چاقو، قمه و یا سلاحهایی از این دست، کشته میشوند.
در میان کشتهشدگان 627 تن مرد و 172 تن زن بودهاند که احتمال انتساب این آمار به درگیری و نزاعهای خیابانی را بیشتر میکند.
این آمار وقتی بیشتر به چشم می آید که رسانه های دولتی ایران مدام از ناامنی و اغتشاش در غرب خبر می دهند و هفته گذشته با چاقوکشی یک مسلمان متعصب در لندن که به بریدن سر یک سرباز سابق و قهرمان جنگ در افغانستان انجامید و عملی مشابه در استکهلم که گستره بیشتری داشت، ایران روزنامه دولت از بحران چاقوکشی در اروپا خبر داد.
از سوی دیگر در لیست بیشترین قتلهای صورت گرفته با سلاح سرد، استان تهران با 120 مورد (92 زن و 28 زن) صدرنشین است و رتبه دوم با 83 مورد (63 مرد و 20 زن) به خراسان رضوی رسیده. استانهای فارس و خوزستان هم هر کدام با 55 مورد در مرتبه سوم بیشترین استانهای دارای مرگ با سلاحسرد هستند.
از دیگر جزییات این آمار، جایگاه ویژه خرداد ماه پارسال است که تنها در این ماه 85 قتل با سلاح سرد صورت گرفته و مهر ماه هم 83 فقره قتل به خود دیده است.
مهمترین آلت قتاله در کشور
آمار اعلام شده مربوط به مواردی است که استفاده از سلاح سرد منجر به مرگ شده و مسلما تعداد استفاده از چاقو و همخانوادههای آن در درگیریها و نزاعها بسیار بیشتر از این تعداد است و آمار دقیقی از آن در دست نیست.
با مراجعه به آرشیو آمارهای سازمان پزشکی قانونی میتوان نتایج دیگری را هم استخراج کرد. از جمله این که در دهه 80 شمسی در کل کشور، 11 هزار و 995 نفر بر اثر اصابت سلاح سرد جان خود را از دست دادهاند. در این مدت بیشترین مرگ ناشی از سلاح سرد با یک هزار و 219 مقتول در سال 1385 و کمترین آن با 876 مقتول در سال 1390 ثبت شده است. همچنین شیب قتل با سلاح سرد از سال 85 تا 90 هم نزولی بوده است.
با این حال نورالله عزیزمحمدی، باسابقهترین قاضی پروندههای جنایی ایران سال گذشته به روزنامه قانون گفت: “سلاح سرد همچنان مهمترین آلت قتاله در کشور است.”
او توضیح داده بود که “ متأسفانه آستانه تحمل افراد به خصوص جوانان کاهش یافته و آنها در برابر هر موضوع ناراحت کنندهای واکنشهای شدید منفی نشان میدهند. این واکنشها در کنار حمل سلاح سرد میتواند جنایتی تلخ را رقم بزند. این دسته از قتلها که به جنایتهای اتفاقی مشهور هستند در پی یک عصبانیت آنی رخ میدهند و معمولا قاتل پس از دستگیری از کار خود ابراز پشیمانی میکند.”
به اعتقاد این قاضی، علت بیشتر بودن این جنایتها در دسترس بودن و حمل راحت چاقو و قمه در کشور است.
اما قانون ممنوعیت و تشدید مجازات حمل سلاح سرد، از مجلس هفتم تا مجلس نهم آمده و همچنان مصوب نشده است. در حال حاضر ماده 917 قانون مجازات اسلامی تنها ماده ای است که تکلیف استفاده از سلاح های سرد را روشن می کند و بر اساس آن هرکس به وسیله چاقو یا هر نوع اسلحه دیگری تظاهر به قدرتنمایی کرده و در نزاعهای خیابانی از سلاح سرد استفاده کند، به 6 ماه تا 2 سال حبس تغریزی و یا 74 ضربه شلاق محکوم می شود.
در سال 86 لایحه ممنوعیت حمل، فروش و توزیع سلاح سرد از سوی دولت به مجلس ارائه شد و یک فوریت آن هم به تصویب رسید اما مشغله ماههای آخر نمایندگان باعث شد تا تصویبش به عمر مجلس هفتم قد ندهد. البته در همان زمان تصویب شد که سازندگان، حملکنندگان و فروشندگان سلاحهای سرد از 91 روز تا یک سال به حبس محکوم شوند اما چون دولت موظف شده بود که مصادیق دقیق سلاحهای سرد را تعریف کند، اجرای این قانون به تعویق افتاد.
یک سال بعد پلیس با استناد به این که “37 درصد قتلهای رخ داده در کشور به وسیله سلاح سرد انجام میشود” دستگیری سلاحهای سرد در دستور کار قرار گرفت. در مردادماه سال 90 هم پلیس طرحی را برای دستگیری دارندگان سلاح های سرد اجرا کرد که نتایج غیرمنتظرهای را به دنبال داشت. در یک نیم روزی که از اجرای این طرح گذشت، پلیس بیشتر از 220 نفر را که سلاح سرد با خود حمل میکردند در تهران دستگیر کرد و یک هزار و 780 قبضه سلاح سرد از این افراد ضبط شد. سلاحهای این افراد از شمشیر و قمه و چاقوهای ضامندار تا پنجه بوکس و کاردهای عجیب و غیر معمول، متفاوت بود.
اما حساسیت به سلاح سرد در سال گذشته بالا گرفت و کار به موضعگیری سفت و سخت رییس دستگاه قضا کشید. در آذر ماه 91 فیلمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخید که نشان میداد چهار زورگیر عابری را با قمه مجروح میکنند و اموالش را به سرقت میبرند. آیتالله صادق لاریجانی، رییس قوهقضائیه در واکنش به این موضوع عنوان کرد که “حسب موازین شرعی و قانونی مصوب، تفاوتی میان به کارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و مجازات آن نیز اعدام است.”
پس از آن، نمایندگان مجلس هم خواستار ورود به موضوع و به سرانجام رساندن قانون ممنوعیت و تشدید مجازات حمل سلاح سرد شدند. از جمله ابوالفضل ابوترابی، عضو هیأت رئیسه کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با اعلام این که سالانه یک هزار و 100 فقره قتل با سلاح سرد در کشور رخ می دهد عنوان کرد: “ 90 درصد این قتلها در نزاعهای خیابانی رخ می دهد که طرفهای درگیری جوانان هستند. در حال حاضر علاوه بر قتل، در جرایم دیگری مانند تجاوزبه عنف، سرقت به عنف و زورگیری از سلاح سرد استفاده می شود.”
اما اللهیار ملکشاهی، رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با تاکید بر این که “احتیاجی به قانونگذاری در این حوزه وجود ندارد” با رییس قوه قضائیه همنظر بود که “در زورگیری و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از این طریق فرقی بین کاربرد سلاح گرم و سرد وجود ندارد و هر دوی آن محاربه محسوب می شود.”
اما این در مورد اشراری که از سلاح سرد استفاده میکنند صادق است؛ تکلیف سایر افرادی که اقدام به حمل و یا استفاده آنی و بدون قصد قبلی میکنند چیست؟ احتمالا باید جواب این سوال را در قانون معطل مانده در مجلس پیدا کرد.
چاقو نباشد، سنگ که هست!
در زمان وقوع جرم، هر وسیله ای که منجر به قتل شود می تواند لقب سلاح سرد بگیرد. چه آجر باشد، چه یک انگشتر نوک تیز یا یک تکه چوب. آیا میتوان همه قتلهای صورت گرفته با سلاح سرد را به شرارتهای مجرمان سابقهدار نسبت داد و پای مجازات محاربه را وسط کشید؟ به نظر میرس که پاسخ این سوال منفی است.
دکتر مصطفی اقلیما آسیبشناس و مددکار اجتماعی به خبرنگار روزنامه قانون گفته است بالا بودن آمار مرگ و میر و جرح با چاقو بیشتر در کشورهایی مانند ایران اتفاق میافتد. در ایران ما میبینیم فرد زمانی که برای احقاق حق خود از طریق مجاری قانونی به نتیجه نمیرسد با تهیه چاقو در پی انتقام میرود.
برخی از صاحب نظران معتقدند به جای ممنوعیت حمل و فروش چاقو و قمه باید زمینههای اجتماعی و اقتصادی را حل کرد و نمیتوان برای مقابله در خیابان جیبهای مردم را گشت. اقلیما یکی از این افراد است و میگوید: “فردی که قصد انجام کاری را دارد و از نظر روحی، روانی و شرایط اجتماعی و اقتصادی تحت فشار است باید مشکل او را حل کرد. فرض کنید چاقوها را نیزجمع کنیم با سنگهایی که پرتاب خواهد شد چه خواهیم کرد؟”