سید محمد( علینقی) جهرمی کیست؟

نویسنده

jahromi856.jpg

مازیار رادمنش

به گزارش وب سایت های نزدیک به جناح محافظه کار، ستاد انتخاباتی محمد جهرمی وزیر کار دولت محمود احمدی ‏نژاد آغاز‎ ‎به کار کرده است‎.‎

علینقی [سیدمحمد] جهرمی که از او به عنوان شیخ الوزرای کابینه نهم یاد می شود، از جمله وزرای پرحاشیه دولت نهم ‏است. وی که به دلیل آرام و شمرده سخن گفتن و تسبیحی که در دست می چرخاند، در محافل سیاسی- خبری دولتی ‏معروف است، گرچه اهل جار و جنجال به نظر نمی رسد، اما نظرات‏‎ ‎نامتعارفش در خصوص مسائل گوناگون معمولا ‏تیتر یک رسانه های خبری است. ‏

وزیر کار که از همان ابتدای حضوردر این پست با پذیرفتن حل موضوع اشتغال و با شعار “کاهش بیکاری”‏‎ ‎نگاه ها را ‏به خود جلب کرد، این روزها با جدیت بیشتری به دنبال اجرای سیاست ها و برنامه های مربوط به اشتغال با توسل به ‏تمامی راه های موجود از جمله بانک مرکزی، صندوق ذخیره ارزی، آمار و…است. جهرمی اعتقاد دارد که چون ‏وزارت کار، یک وزارت فرابخشی است و مسائل مربوط به آن در حوزه های دیگر تاثیر دارد، پس باید همواره در تیم ‏اقتصادی دولت نقش پررنگی داشته باشد‏‎.‎‏ وی غیر از دولت نهم در مجلس هفتم و هشتم نیز از پشتوانه سیاسی خوبی ‏برخوردار است، گرچه به واسطه اظهار نظرهای اقتصادی اش، چالش های زیادی را با برخی از اقتصاددانان درون و ‏بیرون دولت، از جمله فرهاد رهبر رئیس سابق سازمان‎ ‎مدیریت و‎ ‎برنامه‎ ‎ریزی کشور، شیبانی و مظاهری رؤسای ‏سابق بانک مرکزی و دانش جعفری وزیر سابق اقتصاد پشت سر گذاشته است‎.‎

اوایل دی ماه سال جاری، وزیر کار در نشستی خبری، در مورد احتمال کاندیدا شدن خود برای ریاست جمهوری گفت: ‏‏”کاندیدا شدن من به شرایط و مصلحت کشور بستگی خواهد داشت”‏‎.‎‏ وی در پاسخ به این سئوال که این شرایط چیست، ‏افزود: “یکی از این شرایط مردم و علاقه مندی آنها نسبت به نامزد شدن من خواهد بود‏‎.‎‏” گرچه جهرمی حضور خود ‏را احتمالی اعلام کرد، اما طی مدت کوتاهی سایت شخصی وی، هواداران او و همچنین حامیانش برای حضور وی در ‏انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری راه اندازی شد. اوایل دی ماه غلامحسین امیری، قائم مقام جامعه اسلامی ‏مهندسین با اشاره به بررسی شاخص‌های 5 نامزد احتمالی اصولگرا در این تشکل، گفت: “احمدی‌نژاد، قالیباف، ‏پورمحمدی، جهرمی و ولایتی افرادی هستند که شاخص‌های آنان مورد بررسی قرار می‌گیرد‎.‎‏”‏

‎ ‎علینقی “سید محمد” جهرمی کیست؟‎ ‎

علینقی یا “سید محمد” جهرمی سال 1337 در تهران متولد شد.‏‎ ‎او متولد آبان است و اعتقاد دارد متولدین آبان ماه، ‏افرادی خوش بین، آینده نگر و خوش اخلاق هستند. اصلیت اش جهرمی است اما در تهران متولد شده‌ و کودکی‌اش را ‏در خیابان “هفده شهریور” و جنوب شهر تهران گذرانیده است. در چهارده - پانزده سالگی فعالیت سیاسی اش را علیه ‏رژیم آغاز کرد و در هجده سالگی به فعالیت جدی سیاسی روی آورد. در سال 1356 همزمان با فعالیت های سیاسی ‏اش دیپلم گرفت. جهرمی در ابتدای انقلاب به مدت شش ماه مسئولیت بنیاد مستضعفان و جانبازان استان گیلان را ‏برعهده داشت و پس از مراجعت به تهران، مسئولیت بنیاد مستضعفان و جانبازان استان‌های زنجان، آذربایجان غربی و ‏شرقی و گیلان و مازندران را به صورت سرپرستی در تهران به عهده گرفت و بنیاد مستضعفان استان‌های مذکور را ‏به صورت ستادی از تهران هدایت می‌کرد. وی در اواخر سال 1358، ازدواج کرد. او داماد علی اکبر ناطق نوری ‏است. ثمره ازدواج جهرمی دو پسر و یک دختر است. ‏

شش ماهه آخر سال 58 و شش ماهه نخست سال 59 نقطه عطف زندگی خصوصی و کاری جهرمی محسوب می شود. ‏مدت کوتاهی پس از ازدواج، حکم فرمانداری شهرستان آمل به نام وی امضا شد. کمتر از یک ماه بعد، حکم سرپرستی ‏فرمانداری نور هم به نام جهرمی صادر شد. اواخر سال 1359، به سمت معاونت سیاسی استانداری استان مرکزی ‏منصوب شد که آن زمان قم نیز در حوزه مسئولیت وی قرار داشت. وی تا شهریور سال 60 معاون سیاسی استان ‏مرکزی بود. همان زمان به تهران مراجعت کرد و مدیر حوزه وزارتی و مشاور وزیر کشور شد. چندی پس از آن و در ‏فروردین سال 1361 به عنوان جوانترین استاندار به استانداری استان زنجان [در آن زمان قزوین و زنجان جزو یک ‏استان بودند.] منصوب شد. جهرمی از آن تاریخ تا خرداد 63 استاندار زنجان بود. به دلیل مشکلات جنگ و بمباران‌ها ‏که به اوج رسیده بود، وی از طرف وزارت کشور مامور شد که به استان لرستان برود. خرداد 63 به لرستان رفت و ‏تا پایان جنگ، استاندار این منطقه بود. مدتی که سمت استانداری لرستان را بر عهده داشت، از طرف مهندس میرحسین ‏موسوی و ستاد کل نیروهای مسلح، مسئول ستاد جنگ استان ایلام نیز بود. در مهرماه 67 خدمت وی در استان لرستان ‏به پایان رسید و جهرمی به استانداری سمنان منصوب شد. پس از روی کار آمدن دولت نخست آیت الله هاشمی ‏رفسنجانی، در دی ماه سال 68 پس از 15 ماه که استاندار سمنان بود، بنا به درخواست وزارت کشور به همدان اعزام ‏شد و سمت استانداری در آن سامان را برعهده گرفت.‏

‎ ‎مردی که “سید” شد‎ ‎

‏ در طول ریاست جمهوری‌هاشمی رفسنجانی کم کم معلوم شد که جهرمی “سید” است، و نامش هم “محمدعلینقی” بوده ‏است. طی این سال ها هم مشخص شد که نام ایشان از ابتدا “سید محمد جهرمی” بوده است. جهرمی تا خرداد سال 71 ‏استاندار همدان بود، بعد از آن تاریخ به استانداری فارس منصوب شد و شهریور 1376 پس از جایگزینی نیروهای تازه ‏نفس دولت هفتم، به خدمت اش در فارس خاتمه داده شد. جهرمی از ناطق نوری حمایت می کرد، و قرار بود در کابینه ‏رویائی علی اکبر ناطق نوری وزیر کشور شود، همچنان که محمد رضا باهنر قرار بود وزیر نفت شود. پس از ‏برکناری وی از استانداری فارس، وی سمت ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه تهران جنوب را پذیرفت و همزمان، ‏مسئولیت امور کمیسیون‌های مجمع تشخیص را برعهده داشت. کمتر از یک سال بعد، با رها کردن مسئولیت اش در ‏دانشگاه، تمام وقت خود را صرف فعالیت در مجمع تشخیص مصلحت نظام کرد. پس از حدود سه سال و در سال 81-‏‏82، همزمان، سمت معاونت اجرایی شورای نگهبان را عهده دار بود، که بعد از مدتی معاونت امور کمیسیون‌های ‏مجمع تشخیص مصلحت نظام را ترک کرد و بطور کامل در خدمت شورای نگهبان قرار گرفت. با حضور جهرمی و ‏هدایت او، مجله “ناظر امین” که اغلب دیدگاه سیاسی اعضای شورای نگهبان و اصولگرایان را منعکس می کرد، با ‏صاحب امتیازی شورای نگهبان روی پیشخوان روزنامه فروشی ها رفت. از آن تاریخ تا 23 مردادماه معاونت اجرایی ‏و امور انتخابات شورای نگهبان را برعهده داشت، تا اینکه وی به عنوان وزیر پیشنهادی کار و امور اجتماعی به ‏مجلس هفتم معرفی شد.‏‎ ‎وی لیسانس [سال 72] و فوق لیسانس [سال 76] خود را در رشته مدیریت دولتی و ضمن ‏خدمت اخذ کرده است. همچنین از [دانشگاهی نامعلوم] دارای مدرک دکترای مدیریت استراتژیک [پایان دوره نظری و ‏جامع] است. آنطور که دوستانش از وی تعریف می کنند، جهرمی‌ در کار خیلی جدی است و آنطور که جهرمی درباره ‏خود می گوید، “فردی است آینده نگر”. به قول خودش “آینده پژوه است و به 10 سال بعد فکر می‌کند که چه باید کرد.” ‏

او سعی می‌کند 10 سال بعد را ببیند و در مدیریت سعی می‌کند همین الگو را پیاده کند. جهرمی با اشاره به ترتیب ‏اولویت آینده پژوهی و سپس برنامه ریزی می گوید:“معتقدم آینده را می‌شود به دلخواه و در مسیر خواسته‌های خود ‏تغییر داد. به جای اینکه اسیر جریان آن شد. مثل دیگر آدم‌ها!” به شنا علاقه زیادی دارد و تا چند سال پیش، فوتبال هم ‏بازی می‌کرد. اما رباط‌ های پایش آسیب دید و مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد. آنطور که خودش می گوید، در آن ‏روزها، در پست دفاع بازی می‌کرده، اما خیلی وقت‌ ها پست دفاع را ترک می‌ گفته تا گل بزند، چون خیلی دوست داشت ‏که گل بزند. با جرأت می گوید که خیلی اهل مطالعه است، چیزی را از قلم نمی اندازد و همه جور کتابی می خواند. از ‏کتاب های مدیریت و مسائل اجتماعی گرفته تا موضوعات اقتصادی و سیاسی. اما زمینه حرفه‌ ای مطالعات اش به ‏حوزه مدیریت برمی‌گردد، هرچند که کتاب‌های سیاسی را نیز مطالعه می‌کند. جهرمی در پنج شهریور ماه سال 84 با ‏کسب ‪197‬ رأی موافق، 59 رأی مخالف و 20 رأی ممتنع توانست به کابینه احمدی نژاد به عنوان وزیر کار و امور ‏اجتماعی راه یابد. پیش از معرفی او به مجلس، خیلی ها تصور می کردند احمدی نژاد مسئولیت وزارتخانه های همچون ‏‏”کشور” یا “اطلاعات” را به او واگذار کند. اما جهرمی به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی به مجلس معرفی شد و ‏رای اعتماد نمایندگان را هم کسب کرد‎.‎‏ جهرمی در جلسه رأی اعتماد گفته بود: “متولی اشتغال را وزارت کار و امور ‏اجتماعی می دانم. اگرچه برخی دوستان پیشنهاد کردند با توجه به مشکلات موجود این مسوولیت را نپذیرم و اعتبار و ‏تجربه گذشته ام را به مسلخ نبرم ولی به آنها می گفتم که اگر بتوانم آبرویم را در طبق اخلاص گذاشته و مشکلات را به ‏گونه ای حل کنم که کارگر احساس آرامش کند و کارفرما دلگرم به کار باشد، راضی خواهم بود‏‎.‎‏ مسئله اختلاف میان ‏کارگر و کارفرما طبیعی است. البته اگر به مدیریت منابع انسانی برسیم کارفرمایان خواهند فهمید کارگر ماشین و ابزار ‏نیست، بلکه انسان است و باید با او رفیق شد.“‏

‎ ‎صبحانه؛ یک لیوان شیر و چند خرما‎ ‎

طی نزدیک به چهار سال دوران فعالیت سید محمد جهرمی به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی، نه اختلافات “طبیعی” ‏کارگر و کارفرما حل شد و نه کارفرمایان با کارگران “رفیق” شده اند. معضل قراردادهای موقت کار همچنان ‏پابرجاست و سرعت ایجاد اشتغال در کشور هم آنقدر تفاوتی نداشته که بتوان آن را موفقیتی برای وزیر کار و امور ‏اجتماعی محسوب کرد. خود وی معتقد است که “چالش های پیش روی وی، همان چالش هایی است که “حسین کمالی” ‏آن را به دکتر سید صفدر حسینی تحویل داد و خالقی پس از مدت کوتاهی رویارویی با چالش های عرصه کار و امور ‏اجتماعی، آن را به وی سپرد‏‎.‎‏” ‏

جهرمی قرار بود که سالی 900 هزار تا یک میلیون و دویست هزار شغل ایجاد کند، اما آذر ماه امسال وی اعتراف کرد ‏که توانسته سالی نزدیک به 450 هزار شغل برای کارجویان فراهم کند. به ایران علاقه فراوانی دارد و در اتاق اش سه ‏نقشه؛ ایران، جهان و یک نقشه قدیمی از جهان وجود دارد، که در آن سند محکمی مبنی بر درست بودن نام “خلیج ‏فارس” ذکر شده است. موضوعی که وی روی آن تاکید دارد و چندی پیش در اجلاس رسمی سازمان بین‌المللی کار ‏نسبت به اشتباه وزیر کار قطر در استفاده از نام جعلی خلیج فارس، رسما اعتراض کرد. آنطور که خودش می گوید، ‏پس از اذان صبح اندکی پیش از طلوع آفتاب از خواب بر می خیزد و به صبحانه مختصر یک لیوان شیر و چند عدد ‏خرما اکتفا می کند‎.‎‏ پس از آن که کفشهای نه چندان آهنین شماره 43 خود را پوشید آماده خدمت به دولتی است که یکی ‏از مهمترین چالش های پیش رویش را در روابط کار موجود می دانست و می داند، هرچند وی امروز نسبت به گذشته ‏واقع بین تر به نظر می رسد و دست یافتن به چنین هدفی را ساده نمی پندارد. طرح های بسیاری را تدوین کرده، اما ‏تاکنون تعدادی از آنها به اجرا در آمده اند، از جمله؛ بنگاه های اقتصادی زودبازده، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ‏ریزی، ادغام صندوق های تعاون و مهر رضا که به اجرا درآمده اند و طرح جابجایی پایتخت در تیرماه 87 که با ‏واکنش شدید قالیباف روبرو شد. ‏

‎ ‎رابطه جهرمی با احمدی نژاد‏‎ ‎‏


سرآغاز آشنایی این وزیر و آن رئیس جمهور از آنجاست که احمدی‌نژاد در وزارت کشور حضور داشت و در کردستان ‏هم فرماندار بوده و هم مشاور استاندار. جهرمی احمدی نژاد را از آن زمان می شناخت. وقتی که احمدی نژاد به عنوان ‏اولین استاندار استان اردبیل انتخاب شد، آنها با یکدیگر رفت و آمد نیز داشتند. آنچنان که جهرمی می گوید، یک بارهم ‏احمدی نژاد با تیم مدیریتی استان اردبیل، به استان فارس آمدند، تا بتوانند از تجربیات استانداری فارس استفاده کنند. ‏

بعد از دوم خرداد، جهرمی مانند احمدی نژاد از بدنه دولت حذف شد. احمدی نژاد طی همین زمان که مشغول به کار ‏دانشگاهی بود، نظارت انتخابات تهران و سپس آذربایجان غربی در انتخابات خوی و ارومیه را برعهده داشت. در ‏همین زمان جهرمی معاونت اجرایی آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان را عهده دار بود. ارتباط آن ها در آن زمان ‏همچنان ادامه داشت. تا آنکه احمدی نژاد در انتخابات 84 به ریاست جمهوری رسید. جهرمی درباره حضورش در ‏دولت و پذیرفتن وزارت کار می گوید: “کسی که تجربه استانداری دارد، قطعا می‌تواند آمادگی پذیرفتن وزارتخانه‌های ‏بزرگ را هم داشته باشد. من شانزده سال سابقه کار مدیریت سیاسی و اقتصادی در هفت استان دارم. طبیعی است که ‏می‌توانستم در وزارتخانه‌های مختلف مسوولیت داشته باشم، در وزارتخانه‌هایی مثل جهاد کشاورزی. چون تحصیلات ‏من در رشته مدیریت است. رشته مدیریت، تخصصی عمومی ‌است. و اتفاقا در سطح کلان، بیشتر به مدیریت نیاز داریم ‏تا فن و تخصص. به ویژه زمانی که وزارتخانه‌های ما چندوجهی هستند. مثل وزارت راه که همزمان، کشتی‌سازی، ‏راهسازی، هواپیمایی و هواشناسی را در خود دارد. در وزارت جهاد کشاورزی هم چند وجه وجود دارد. هم عمران ‏روستایی دارد و هم فعالیت‌های کشاورزی. در اینکه من مسئولیت وزارت کار را پذیرفتم، واقعا فکر نمی‌کردم که این ‏مسئولیت را بپذیرم. ولی آقای دکتر احمدی‌نژاد اصرار داشتند که مشکل اصلی کشور، مساله اشتغال است و من ‏می‌خواهم در این وزارتخانه کسی را داشته باشم که این بار سنگین را بتواند به مقصد برساند.‏‎ ‎به همین دلیل من، یک ‏روز مانده به تکمیل فهرست کابینه، آخرین فردی بودم که مسئولیت را در دولت آقای احمدی‌نژاد پذیرفتم‎.‎‏”‏

‏ احمدی نژاد از اقدامات جهرمی به شدت حمایت کرده و می کند، تا آنجا که سه مقام مهم دولتی به دلیل اختلاف با ‏جهرمی در خصوص موضوع تامین اعتبار بنگاه های زودبازده از کار برکنار شده اند. احمدی نژاد گفته است که ‏آرزویش رفع معضل بیکاری جوانان است، به همین علت تمام توان خود را برای همراهی با وزیری که قول حل این ‏بحران را به وی داده بود، به کار بست. جهرمی عضو دائم شورای عالی اقتصاد است و در کمیسیون های این شورا ‏نقش موثری ایفا می کند.‏

‎ ‎حلقه “کرج” و مدارک تحصیلی نامعلوم!‏‎ ‎

کرج مخفف، سه نام؛ کُردان، رحیمی و جهرمی است. آنچنان که در محافل سیاسی گفته می شود، ارتباط علی کُردان ‏وزیر سابق کشور، محمدرضا رحیمی معاونت حقوقی رئیس جمهور و محمد جهرمی وزیر فعلی کار ریشه دار است. ‏این سه از زمان دولت هاشمی رفسنجانی با یکدیگر رفاقت دیرینه دارند. زمانی که محمد جهرمی استاندار فارس بود، ‏محمدرضا رحیمی استاندار کردستان و علی کردان فرماندار گنبد کاووس بود. روابط این سه نفر به گونه ای بود، که ‏هرگاه یکی از ایشان به منصبی می رسید، دو نفر دیگر را نیز تحت حمایت خویش قرار می داد. اینچنین بود که در ‏دولت احمدی نژاد، جهرمی وزیر کار شد، جهرمی ریاست دیوان محاسبات را برعهده گرفت [معاونت فعلی حقوقی ‏رئیس جمهوری] و علی کردان ابتدا معاون جهرمی در سازمان فنی و حرفه ای شد، سپس قائم مقام وزارت نفت، و در ‏آخر با حمایت جهرمی و رحیمی، وزیر کشور شد. هرچند ماجرای مدارک تحصیلی کردان و دروغگویی وی سبب شد ‏که توسط مجلس استیضاح شود و ظاهرا از بدنه دولت کنار رود. ‏

در زمانی که جهرمی از سیاست های بانک مرکزی و جهرمی انتقاد می کرد، ناگهان کردان، تمام قامت در حمایت از ‏وی ظاهر شد و از قفل بودن خزانه بانک مرکزی انتقاد کرد. همچنین زمانی که سایت “الف” موضوع مدرک دکترای ‏کردان از آکسفورد را از طریق همان دانشگاه پیگیری کرد، تا دروغ بودن آن را افشا کند، رحیمی خبر از شکایت دولت ‏علیه این پایگاه خبری و مسئول آن داد. چندی پس از این اقدام مشخص شد که حق با این سایت بود و مدارک تحصیلی ‏کردان جعلی است. شکایت رحیمی نیز پس گرفته شد. به موازات استیضاح کردان، علیرضا زاکانی در مجلس مطرح ‏کرد که مدرک دکترای رحیمی نیز قُل دیگر مدرک کردان است و مدرک او نیز جعلی است. رحیمی اما ادامه ماجرا را ‏در سکوت دنبال کرد، تا ترکش های جریان کردان او را به طور ناگهانی هدف قرار ندهد. چندی نگذشت که یکی از ‏چهره های شاخص اصلاح طلب از جعلی بودن مدارک تحصیلی جهرمی خبر داد.‏

‎ ‎بمبی که تاج زاده بر سر جهرمی و دولت نهم ترکاند‏‎ ‎


اوایل پاییز امسال، تاج زاده در سلسله نشست‌‏های نقد دولت که از سوی انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه ‏تهران برگزار شد نه تنها مدارک تحصیلی جهرمی را مسئله دار عنوان کرد، بلکه در سیادت وی نیز تشکیک کرد. این ‏چهارمین مقام بلندپایه دولت نهم بود که مدرک تحصیلی او پس از علی کردان، محمد رضا رحیمی و منوچهر متکی با ‏تردید مواجه شده بود. تاج زاده از جهرمی خواست نه تنها توضیح دهد که مدارک لیسانس،‌ فوق‌ لیسانس و دکترای خود ‏را در چه سال‌هایی و چگونه اخذ کرده است، بلکه توضیح دهد که چرا حکم استانداری وی در فارس به نام “علینقی ‏جهرمی” صادر شده اما امروز به نام “دکتر سید محمد جهرمی” در جایگاه وزیر کار مشغول فعالیت است؟

تاج زاده نقبی هم به خاطرات انتخابات سال 78 مجلس ششم زد و گفت: “در آن دوره آقای جهرمی که امروز وزیر کار ‏است، معاون آقای جنتی بود و آقای احمدی نژاد نیز از دیگر معاونان ایشان بود که در آذربایجان غربی در انتخابات ‏خوی و ارومیه دست برد. یکی دیگر از همکاران آقای جهرمی، آقای محمد زاده نام داشت که در انتخابات دوم خرداد، ‏استاندار لرستان بود و طبق گزارش وی در آن استان 180 درصد واجدین شرایط شرکت کرده و 130 درصد آنان به ‏رقیب آقای خاتمی رای داده بودند. بعد هم که به ایشان اعتراض کردند چرا اینکار را انجام دادی؟ این پاسخ را داد که ‏سایر استانداران نامردی کردند، قرار همه‌ ما این بود. امروز ایشان استاندار خراسان جنوبی شده اند، آقای احمدی نژاد ‏رییس جمهور شده اند و آقای جهرمی نیز وزیر کار شده اند و البته باید یاد آوری کنم که مشاور این تیم آقای کردان بود، ‏و می توان گفت آنچه خوبان همه دارند ایشان به تنهایی داشت!“‏

‎ ‎دولت نهم تنها جای جهرمی است!‏‎ ‎‏


فرهاد رهبر، دانش جعفری، شیبانی و مظاهری شاید فکر نمی کردند در برابر وزارت کار که بعد از تشکیل وزارت ‏رفاه جزو وزارتخانه های تشریفاتی کابینه ها محسوب می گردید، بتواند آنقدر قدرتمند وارد عرصه کارزار مردان ‏اقتصادی دولت گردد که سازمان مدیرت و برنامه ریزی را با سابقه ای بیش از نیم قرن و ابهتی باور نکردنی و با ‏رئیسی با سوابق امنیتی و استراتژیکی در اقتصاد آنچنان از هم بپاشد که گویی وجود خارجی نداشته است؛‎ ‎وزیر اقتصاد ‏را عاجز و ستون پولی کشور یعنی بانک مرکزی با روسای مسبوق به دو دهه سابقه مدیریت عالی مالی و پولی را با ‏استیصال کامل مواجه کند.


جهرمی طرحی به نام “بنگاه های زود بازده” تدوین و اجرا کرد؛ این طرح با هدایت جهرمی و دولت در سال 84 برای ‏مقابله با بحران بیکاری در دستور کار قرار گرفت. بر اساس این طرح، بانک های دولتی موظف شدند مبالغی از منابع ‏خود را به طرح هایی اختصاص دهند که از سوی متقاضیان ارائه می شود‏‎.‎‏ گسترش بنگاه های کوچک اقتصادی البته ‏یکی از راه حل های کوتاه مدت برای مقابله با بیکاری فزاینده است، اما ایجاد شغل های پایدار نیازمند برطرف کردن ‏مسائل مهم تری است که منجر به کاهش سرمایه گذاری شده است‏‎.‎‏ از جمله اهداف تشکیل بنگاه های کوچک زودبازده، ‏به “توزیع عادلانه در مناطق به ویژه مناطق محروم، توزیع عادلانه درآمد بین اقشار مردم به ویژه مردم مناطق ‏محروم، افزایش تولید و صادرات آن، افزایش تسهیلات بانکی، تقویت کارآفرینی اشتغالزایی و افزایش فرصتهای ‏شغلی” و “واحدهای کمتر از 50 نفر که در هر کدام از بخشهای کشاورزی، صنعت، معادن، خدمات، فرهنگ و ‏آموزش مشغول به تولید یا ارائه خدمات باشند، در دایره بنگاه های کوچک زودبازده” قرار می گیرند‎.‎‏ کارشناسان این ‏طرح را بی ثمر دانسته و گفتند که این طرح منابع بانک ها را به هدر خواهد داد‏‎.‎‏ مخالفان اولیه طرح از جمله رهبر و ‏شیبانی هریک به نحوی با دولت خداحافظی کردند. اما کار برای حذف موانعی چون داوود دانش جعفری و مظاهری ‏سخت تر بود.

مظاهری که با قول بی چون و چرای همکاری احمدی نژاد ریاست بانک مرکزی را پذیرفته بود، بهمن 86، پس از ‏تحقیق و بررسی در مورد طرح بنگاه های زودبازده در استان قم، به احمدی نژاد گزارش داد: “ نسبت ‏اشتغال ایجاد ‏شده به اشتغال پیش‌بینی شده در طرح‌ها 8.2 درصد است؛ 6.8‏‎ ‎درصد طرح‌ها، حداکثر 20 درصد پیشرفت ‏داشته اند و ‏‏15 درصد طرح‌ها، بیش از 80 درصد پیشرفت داشته‌اند و حدود 46 درصد طرح‌ها وجود خارجی ندارند.‏‎ ‎مبلغ ‏سرانه ‏وام پرداختی جهت ایجاد اشتغال یک شغل 133 میلیون ریال در فرم متقاضی ثبت شده است، اما در عمل هزینة ایجاد ‏هر ‏شغل 6.4 میلیارد ریال بوده است.” در نامه مظاهری آمده بود: “بر اساس گزارش مندرج در نشریه وزارت اطلاعات ‏‏‏[مورخ 20/8/1386]، 190 طرح با تسهیلات دریافتی 536 میلیارد ریال بازدید شده، تعداد اشتغال پیش‌بینی شده از ‏اجرای ‏این طرح‌ها، 3799 نفر و تعداد اشتغال تعهد شده در قراردادها 2615 نفر بوده که در عمل تنها 270 فرصت ‏شغلی حاصل ‏اعطای تسهیلات مذکور بوده است. علت آن هم ذکر شده که تسهیلات اعطایی برای طرح مورد نظر ‏مصرف نشده و در ‏برخی موارد تسهیلات اعطایی صرف مکانیزه کردن بنگاه‌های تولیدی و در نتیجه عدم استخدام ‏نیروی جدید و حتی اخراج ‏نیروی کار قدیم شده است.“‏


پس از انتشار این نامه، جهرمی موضع شدیدی علیه مظاهری گرفت و گفت آمار ارائه شده جعلی است! در همان زمان ‏مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد 46 درصد تسهیلات بنگاه های زودبازده انحراف داشته، جهرمی دوباره این آمار ‏را جعلی خواند و تاکید کرد که همه نیمه خالی لیوان را می بینند. طهماسب مظاهری گفت که دیگر تسهیلاتی ارائه نمی ‏کند تا جلوی افزایش پایه پولی و رشد تورم را بگیرد. وی تاکید کرده بود که خزانه بانک مرکزی سه قفله شده است. ‏داوود دانش جعفری نیز از سخنان وی حمایت کرده بود. درست زمانی که مظاهری و دانش جعفری با طرح مذکور به ‏مبارزه برخاسته بود، حلقه “کرج” در حمایت از جهرمی وارد کارزار شد. محمدرضا رحیمی که آن زمان رئیس دیوان ‏محاسبات بود خواستار بررسی انحلال سازمان حسابرسی شد، سپس فهرست چندصد نفره ای از بدهکاران بانکی را ‏منتشر کرد و از نهادهای امنیتی و قضایی درخواست کرد تا جلوی خروج آنها را از کشور بگیرند. یک گزارش نیز ‏علیه مدیران بیمه نوشت که احمدی نژاد دستور برکناری تمامی آنها را بدون مشورت با دانش جعفری وزیر وقت ‏اقتصاد و دارایی صادر کرد. کردان نیز که قائم مقام وزارت نفت بود از بی انصافی مظاهری و خزانه سه قفله بانک ‏مرکزی سخن گفت و از اینکه برخی جلوی اشتغال زایی را می گیرند، نالید. این اتفاقات سرانجام سبب شد که دانش ‏جعفری به ستوه آید. در بهار سال 87 وی از سوی احمدی نژاد برکنار شد. ‏

‎ ‎بسته ای که دست وزیر را می بست‏‎ ‎‏


از نظر سیاسی اما پوست مظاهری کلفت تر بود، وی در تابستان 87 بسته سیاستی- نظارتی بانک مرکزی را به دولت ‏ارائه داد. این بسته دست جهرمی را بیش از پیش می بست. جهرمی که مفاد این بسته از جمله عدم پرداخت تسهیلات به ‏بنگاه های زودبازده را دیده بود در 19 شهریور سال جاری اعلام کرد که در نامه ای به احمدی نژاد خواستار آن شده ‏که هم مظاهری و هم وی را از کار برکنار کند، تا این مشکل حل شود. وی کمی بعد پا را از این فراتر گذاشت و گفت ‏در این دولت یا جای من است یا مظاهری! جهرمی می گفت ارائه تسهیلات یعنی اشتغال زایی، مظاهری آن را هدر ‏دادن منابع بانکی، خیانت در امانت و تورم می دانست. جهرمی به آمارسازی دست یازید و معتقد بود که هرکس این وام ‏را دریافت کرده یعنی آنکه از شغل بی نیاز شده است. یک کارشناس اقتصادی در این باره گفته بود: “معتقدم دادن وام ‏های زودبازده به منزله اشتغال زائی نیست، زیرا دولت نهم همان رویه ای را در پیش گرفته که آقای خاتمی در سالهای ‏آخر دولت، وام های سه‏‎ ‎میلیونی تحت عنوان خود اشتغالی را اعطا می کرد. ولی آنچه مسلم است نمی توان به این بهانه ‏که هر کس وام زود بازده دریافت کرد بگوییم یک فرصت شغلی ایجاد شده است.”


مظاهری مخالف پایین آوردن نرخ بهره بانکی بود و می گفت باید تناسبی میان تورم و نرخ بهره وجود داشته باشد، اما ‏جهرمی معتقد بود این ها به یکدیگر ارتباط ندارند، اگر تسهیلاتی با نرخ بهره بالا ارائه دهیم تولید کننده ما چگونه ‏خواهد توانست با تولید کننده خارجی که از تسهیلاتی با نرخ بهره 1 یک تا دو درصد استفاده می کند، رقابت کند؟ ‏سرانجام زور جهرمی بر مظاهری چربید و وی 30 شهریور سالجاری از کار برکنار شد تا صندلی خود را در اختیار ‏بهمنی قرار دهد. احمدی نژاد که با دانش جعفری روابط نزدیکی داشت و به مظاهری نیز قول همکاری تا پایان راه داده ‏بود، سرانجام در زمان انتخاب جهرمی را به هر دو ترجیح داد، تا نشان دهد در این دولت تنها جای امثال جهرمی است.‏

‎ ‎گناه از کیست؟‎ ‎


هشتم دی ماه سال جاری جهرمی با بیان اینکه توسط مسئولین بانک مرکزی کشور ناخواسته به سمت رکود اقتصادی ‏رفته است، گفت: “با شوکی که سال گذشته اتفاق افتاد و ادامه دارد، متاسفانه با بعضی از تصمیمات غلط بانک مرکزی ‏این اتفاق رخ داد که باید تلاش کنیم مشکل واحدهای موجود به نحوی حل شود‎.‎‏” این درحالی است که مظاهری چون ‏گذشته نسبت به سخنان منتقدان، صبورانه برخورد کرد و پاسخی به وی نداد. جهرمی در گردهمایی معاونین ‏برنامه‌ریزی استانداریهای سراسر کشور، پس از آنکه عدم موفقیت هایش را به زمین و زمان از جمله خشکسالی، ‏سیاست غربی ها در قبال ایران، اشتباهات بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و… نسبت داد، تاکید کرد: “ما به دنبال ‏رسمیت بخشی به مشاغل خانگی هستیم تا کسانیکه دارای مشاغل خانگی هستند تولیدات خود را به فروش برسانند و ما ‏با تعریف، شناسایی و مجوز حمایت‌های لازم را مبذول خواهیم داشت‎.‎‏”‏

‎ ‎پچ پچ های پشت سر جهرمی‎ ‎‏


همیشه افراد معروف و جنجالی، حاشیه های نیز دارند. این موارد همگی شایعه هایی است که توان اثبات آنها تاکنون ‏وجود نداشته است.‏

گفته می شود علینقی جهرمی در شرکت عمران فارس و سازمان‌های وابسته به آن در شیخ نشین دوبی سهامدار است. ‏سهام اصلی این شرکت متعلق به آیت الله جنتی است.‏

گفته می شود سازمان بازرسی کل کشور در دهه 60 علینقی جهرمی را به علت اقداماتش در اوایل دهه شصت از جمله ‏عدم اجرای مقررات، خیانت در امانت، و.. مجرم شناخته که وی به همین علت نام خود را تغییر داده و یک “سید” بدان ‏افزوده است.‏

گفته می شود به علت انعقاد قراردادهای صوری و مداخله در ترخیص غیرقانونی کالای یکی از تجار معروف، دریافت ‏مبالغی پول از وی، و همچنین استفاده غیرمجاز از وجوه نقدی و مطالبات، از سوی بازرسی کل کشور به هیأت ‏رسیدگی به تخلفات اداری وزارت کشور معرفی شده است.‏

گفته می شود او به همراه نزدیکانش و به دلیل نفوذ در شورای نگهبان در بی اعتبار کردن آراء مجلس ششمی ها تلاش ‏فراوانی داشته است.‏

‎ ‎سوابق مدیریتی و اجرایی‎ ‎‏


عضو گروه موسس جهاد و سپاه گیلان و مازندران(در سن 19 سالگی) : سال 58 ‏‎

مسوول استان های گیلان،‌ مازندران، زنجان (قزوین) در ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان: سال 59 ‏‎

فرماندار شهرستان نور و سرپرست فرمانداری آمل: 60 – 59 ‏‎

معاونت سیاسی استانداری استان مرکزی: سال 61 – 60 ‏‎

استاندار استان زنجان(سن 23 سالگی): 63 – 61 ‏‎

مسئول بازسازی مهران همزمان با استانداری زنجان: سال 63 - 62 ‏‎

استاندار استان لرستان: سال 67- 63 ‏‎

استاندار استان سمنان: سال 68 – 67 ‏‎

معاونت امور کمیسیون های دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت: سال 82 – 77 ‏‎

دبیر کمیسیون تدوین چشم انداز بیست ساله کشور در مجمع تشخیص مصلحت: 82 – 81 ‏‎

معاونت اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان: از سال 82 تاکنون ‏‎