مولوی دستت درست

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

یکی دارویش را می آورد و سروقت می دهد که زنده بماند، یکی کار می کند و اجاره خانه اش را می دهد که راحت باشد، یکی با همسایه ها مذاکره می کند که سروصدا نکنند تا بیمار مورد نظر استراحت کند، یکی هم طرف را با ماشین می برد پارک و برمی گرداند که احساس افسردگی و ناراحتی نکند، بعد طرف دائم شیشه خانه را می شکند و با نفت کتابها را آتش می زند و داروهایی را که با هزار بدبختی خریدی می ریزد توی سطل آشغال و نمی خورد. یعنی واقعا ما باید بخاطر یک دیوانه چه مصیبتی بکشیم، فقط بخاطر اینکه عموی مان است و بالاخره چاره ای جز مواظبت از او نداریم. فکر کن یک ملتی نگران سربازانش بودند که تعدادی آدم کینه توز آنها را نکشند، از آن طرف هم یکی جلوی دهان مصباح را بگیرد که دوباره حرف مفت نزند و دیوانه ها را عصبانی نکند، از طرف سوم هم باید مواظب نیروی انتظامی و قوه قضائیه باشی که در این روزهای خطرناک دست به کاری نزنند که موجب کشته شدن گروگان های مردم بشود. آن هم در مجاورت کشوری که رئیس جمهورش از خانه وقتی می خواهد به دفتر کارش برود پنج تا عملیات انتحاری باید خنثی شود. این وسط مولوی عبدالحمیدی هم پیدا می شود و لطف می کند و برای حفظ وحدت میان مردم سنی و شیعه که سالها کنار هم زندگی کردند تلاش می کند و آخرش هم حرف مفت می شنود. جناب مولوی عبدالحمید! این حکومت احمق فقط با اهل سنت مشکل ندارد، با همه آدمهایی که شبیه خودش نیستند مشکل دارد. ما که با شما دوست و برادریم و از لطفی که به فرزندان ایران کردید ممنونیم. دستت را می بوسیم و مخلص همه مردم اهل سنت هستیم. آن دیوانه ها را بی خیال شو که خودمان باید حال شان را به موقع بگیریم که می گیریم.

 

آمریکایی های احمق

همین امروز خواندم که این آمریکایی های احمق نمی دانند اوکراین کجاست؛ اصلا اینها که هیچی، جورج بوش اصلا نمی دانست زبان عراق عربی است یا عبری و پایتخت پاکستان اسلام آباد است یا بمبئی، یا مثلا رونالد ریگان نمی دانست که ایران در آسیاست یا آفریقا یا خیلی از آمریکایی ها اصلا نمی دانند بوسنی جزو اروپاست یا جزو آفریقا. واقعا ملت احمق و نادانی هستند. حالا به شما برنخورد که ایرانی هستید و رفتید آمریکایی شدید، شما را عرض نکردم، شما که مثل من آریایی و نابغه هستید و در ناسا و گوگل و ای بی ام کار می کنید و اسامی همه پایتخت ها و جغرافیای جهان و تاریخ فرانسه و آمریکا و ایران را فوت آب هستید. واقعا داشتن اطلاعات خیلی مهم است. خیلی مهم است. یعنی واقعا مهم است. همین است که آمریکایی ها چهل سال است بخاطر ندانستن موقعیت جغرافیایی اوکراین روز به روز از نظر اقتصادی و اجتماعی رشد می کنند و ما ایرانی ها که هم شعر می دانیم هم تاریخ و جغرافیا و هم صد تا زبان بلدیم چهل سال است هی داریم جلو می رویم، عقب می رویم، دور می زنیم و تازه اگر موفق بشویم احتمالا می رسیم به چهل سال قبل. واقعا چرا این آمریکایی ها اینقدر احمق اند و ما چرا اینقدر باشعوریم؟ هان؟ هان؟

 

ایران خمینی و خامنه ای

الحمد الله رشد اقتصادی کشور رسیده به صفر و دولت موفق شد یک پیروزی بزرگ به دست بیاورد که ما به رشدی معادل صفر برسیم. ماه اسفند هم شاهکار بزرگی زدیم که میزان تورم کشور رسید به ۳۷ و واقعا همت بزرگی می خواست که میزان تورم ۷۴ درصد نشد و ۳۷ درصد شد. و باز هم جای شکرش به میزان ۵۹ سانت باقی است که در سال گذشته که صد میلیارد دلار پول کشور را رئیس جمهور سابق زد به فاک فنا و کلا شامل امداد غیبی شد، الحمدالله چند میلیارد آن پیش هندی ها و چینی ها بود که پول مان را پس دادند که به چند تا زخم بزنیم. و البته واضح و مبرهن است که کشور چهار میلیون معتاد نیمه وقت و دو میلیون معتاد تمام وقت دارد و چون ام القرای اسلام هستیم کشور براساس آمارهای داده شده ۶۰۰ هزار فاحشه نیمه وقت دارد که ۱۴ درصدشان شوهر دارند. و واضح و مبرهن است که مملکت ایران در این سالها موفق شده از رتبه ۸۰ فساد مالی به رتبه ۱۳۰ نزول کند و خلاصه قضیه همان است که آقای حداد عادل گفت که “ایران امروز ایران قاجاریه و پهلوی نیست، ایران خمینی و خامنه ای است.” بقیه آمارها را از خود آقای حداد عادل بپرسید. فعلا وقت زیاد دارد و دستمالش را هم گم کرده نباید پولیش بزند.

 

شکست سوسیالیست های فرانسه

بیا! این هم دلیلش، هی گفتم سارکوزی برای فرانسه اعتبار بین المللی و آبرو کسب کرده، هی این فرانسوی های ساده لوح و ایرانی های ساده دل مقیم فرانسه خودشان را به چهار قسمت مساوی تقسیم کردند که سوسیالیست ها آمدند و چنان دهانشان از اسم فرانسوا اولاند آب افتاد انگار که بیل گیتس به خواستگاری دختر عموشان آمده. حالا منتظر باشید تا دختر ژان ماری لوپن سوار بر بال راست افراطی بیاید. فعلا که حزب سوسیالیست های طرفدار اولاند در انتخابات ۵۵۰ شهر فرانسه از رقبای خودشان شکست سختی خوردند. یعنی هرچه فکر می کنم در صد سال گذشته یک نقطه روشن آدم در سیاست فرانسه پیدا کند، سایبده به الک هوتوتوووووو.

 

ایران: حکومت علیه کشور

فرض کنیم حکومت ایران دشمنان خارجی داشته باشد، مثلا آمریکا، اروپا، اسرائیل و دنیای عرب دشمن حکومت باشند، و فرض کنیم که این دشمنان قصدشان نابود کردن کشور باشد. طبیعتا کشور را که نمی شود نابود کرد. مگر اینکه کلا یک گودال به مساحت ۱۶۴۸۱۹۲ کیلومترمربع بکنند و ببرند همه آن گودال را با محتویاتش که ۷۷ میلیون نفر باشند بریزند توی اقیانوس اطلس. چنین کاری البته ناممکن است، دلایلی هم برای ناممکن بودن آن وجود دارد که چون همه این دلایل را می دانند من تکرارش نمی کنم. پس چاره ای نمی ماند جز اینکه برای از میان بردن کشور، آن “دشمنان” حاکمان کشور و مردم آن را از بین ببرند. بیایید در مورد مردم تخفیف بدهیم. چون با دلایل مختلف ثابت شده که کمابیش هفتاد درصد مردم با حکومت مخالفند، به همین دلیل بخاطر آن سی درصد نباید آن هفتاد درصد را از بین برد. پس “دشمنان” فرضی که معمولا قدرت شان از حکومت بیشتر است، باید به جای مردم حکومت را از بین ببرند. حکومت شامل چه کسانی می شود؟ اول از همه دولت که قدرت اجرایی را در دست دارد. آیا دشمنان یعنی همان آمریکا و اسرائیل و دنیای عرب با دولت ایران مخالفند؟ ظاهرشان که این را نشان نمی دهد، نماینده دولت جواد ظریف است که دائم با دشمنان می گوید و می خندد و دارد با آنها توافق می کند. پس دولت مشکل دشمنان نیست. آیا باید رهبر را از بین ببریم؟ این یک فرض است. اما خود رهبر هم که حامی دولتی است که در حال مذاکره با دشمن است. این رهبری که دو ماه قبل طرح اقتصاد مقاومتی را داد و دیروز هم طرح سلامت کشور را از زیر مخده اش بیرون آورد و ابلاغ کرد، لابد بلد است اگر با سیاست خارجی مخالف باشد، کلا اعلام کند “مذاکره ممنوع” و می خواهیم با دشمن بجنگیم. پس رهبر هم با دشمن مشکل ندارد. می ماند قوه مقننه که نصف شان می خواهند دولت را با کودتا نابود کنند و نصف شان می خواهند دولت را محکم حفظ کنند. آن مجلس هم که وقتی احمدی نژاد سر کار بود، با یک تلفن بیت کلا مصرف شکر زیادی را متوقف می کرد، پس مجلس هم مشکلی برای کشور ندارد. بنابراین به این نتیجه می رسیم که مشکل کشور قوه قضائیه است که می خواهد کل دولت و همه را از بین ببرد. آیا اینطور است؟ خوب، اگر اینطوری باشد حتما با رهبری توافق می کند، رهبری هم که نمی خواهد دولت را از بین ببرد. پس قوه قضائیه هم قصد از بین بردن دولت را ندارد. مثلا در همین ماجرای یارانه که دولت از مردم ثروتمند خواسته یارانه نگیرند، طرفداران حکومت هم از مردم ثروتمند خواستند یارانه بگیرند چون اگر این کار را بکنند دولت زودتر ساقط می شود. یا مجلس که ضمن اینکه نمی خواهد دولت از بین برود، ولی دوست دارد رئیس جمهور عوض شود. عوض بشود و کی بیاید؟ یا احمدی نژاد می آید یا یکی مثل او. بعد چطور می شود؟ می شود مثل همین هشت سال. شما فهمیدید چی شد؟ صاف و ساده این می شود که تمام دشمنان دارند تلاش می کنند که حکومت ثبات پیدا کند و منطقی رفتار کند و برای همین جلوی فشارهای مالی به دولت را با بازگرداندن پولهای ایران در جهان می گیرند، در عوض مجلس، دولت های سابق، سپاه، قوه قضائیه، شورای نگهبان همه دست به دست هم داده اند که ایران ثبات پیدا نکند، یعنی همان چیزی که فکر می کنند دشمن می خواهد انجام دهد. اصولا جمهوری اسلامی با این همه دوستانی که کار دشمنان را می کنند اصلا نیاز به دشمن ندارد. آن هم دشمنانی که با تمام قوا سعی می کنند با ما دوست شوند؟

 

اروپائی ها منتظر عذاب الهی باشند

اساسا اینکه آدمی از نظر اخلاق جنسی مایل به رابطه با همجنس باشد یا مخالف آن باشد یک حرف است، و اینکه آدم کسی را بخاطر رابطه با جنس موافقش دستگیر و زندانی کند یا بکشد یک موضوع دیگر. مثلا من معتقد به رابطه با همجنس نیستم، به من هم ربطی ندارد که چه کسی با چه کسی رابطه دارد، اما قطعا با کشتن و زدن افراد بخاطر اخلاق جنسی شان مخالفم. دلیل نمی شود اگر من مخالف ایجاد فشار بر بهائی ها هستم، خودم بروم بهائی بشوم، یا مثلا به عنوان یک مرد طرفدار فمینیسم هستم خودم هم تغییر جنسیت بدهم و زن بشوم. اما فقط لازم است ۲۵ ثانیه بگردید در تاریخ ادبیات ایران، تا ببینید که عشق در ادبیات ایران اصولا چقدر رابطه عاشقانه مرد با زن بوده و چقدر رابطه عاشقانه همجنس. کاری هم به تحقیق آقای شمیسا که خیلی هم تحقیق خوبی است ندارم. ولی آدم باید ضریب هوشی اش در حد دمپایی ابری باشد که بگوید ما در ایران همجنسگرا نداریم و اروپایی ها همجنسگرا دارند. تمام تاریخ ادبیات ایران پر است از عشق مرد به مرد، نه فقط عشق مرد به مرد بلکه رابطه جنسی مرد با مرد. اصلا در یک دوره تاریخی زنان برای اینکه مورد توجه شوهرشان قرار بگیرند موهای صورت شان را بند نمی انداختند و زیر شلیته شلوار می پوشیدند که محبوب حرمسرا بشوند. لااقل بیست ثانیه به دواوین و کتابهای تاریخی نگاه کنید. حداقل نوادر راغب و رساله دلگشا و لطایف الطوایف را ببینید. موضوع هم لواط و بچه بازی نیست، موضوع رابطه عاشقانه دو همجنس است، در مورد زنان کمتر به ادبیات درآمده در مورد مردان خیلی بیشتر، اصلا بیش از پنجاه درصد معشوق ها در ادبیات فارسی مرد هستند. آن وقت نماینده آقای خامنه ای در بسیج گفته: “اروپا بخاطر رواج همجنس بازی منتظر عذاب خداوند باشد.” اگر خداوند می خواست از این شلوغ بازی ها دربیاورد تا به حال ایران هفت بار زیر و رو شده بود.

 

زررررررشناس

تقصیر من نیست، خودش شروع کرد. من هفته قبل اخطار داده بودم که این جوانک درجه سوم اینقدر خزعبلات غیرقابل اثبات قرقره نکند. شهریار زرشناس مسئول واخد ایدئولوژی کمینترن القاعده گفت: “بالا بودن سطح رفاه کشورهای استعمارگر برخلاف تصور آقای سریع القلم نه بخاطر نظم آنها بلکه بخاطر غارت طولانی ملت هاست.” یعنی وقتی آدم توی مغزش به جای ماده خاکستری ماده قهوه ای قرار گرفته باشد همین می شود که باید پاسخ بدهد که اگر غارت طولانی ملت ها دلیل بالابودن سطح رفاه کشورهای صنعتی است، چرا سطح رفاه کشورهایی مثل فنلاند، سوئد، نروژ، دانمارک، ایسلند که اصلا سابقه استعماری ندارند بالاترین سطح رفاه در اروپاست و کشورهایی مثل پرتغال، اسپانیا، فرانسه که سابقه استعماری شان از همه بیشتر است، سطح رفاه شان پائین تر است؟ اصلا چطور است که روسیه که بیشترین استعمار را در دوره کمونیستی اجرا می کرد، سطح رفاهش از کف آشپزخانه هم بالاتر نمی آید. برادر من! شما زمانی که به سیب زمینی می گفتی راه کارگر دو زار سوسیالیسم خواندی، حالا هی قرقره کن، هی قرقره کن.