آدمای درجه یک، آدمای درجه دو

علی اصغر راشدان
علی اصغر راشدان

» بوف کور/ داستان ایرانی

-مثلاچشه،کجاش مثل تو نیست؟

بیااینم یه کافه کرم ناب.چن وقت دیگه قراره برم کونسولگری کشورت کار کنم.خیلی دوست دارم بدونم اونجاچیجورجائیه.قهوه رو نم نم بزن وواسه م تعریف کن.

-اون روزا توکشورماچیزی به اسم مهاجرت نبود.همه به عنوان دانشجو میرفتن آمریکا یا انگلیس،گاهیم آلمان.