بعد از آغاز اولین موج تحریکات اصول گرایان علیه روحانی که با انتقاد تند حسین شریعتمداری در کیهان، به بهانه احتمال نصب عارف به عنوان معاون اول رییس جمهور، آغاز و با هشدار کاظم صدیقی در نماز جمعه تهران پیرامون “پرهیز از غفلت، هنگاه منصوب کردن وزیر علوم و روسای دانشگاهها که بوی فتنه میدهند” ادامه یافت، اینک موج دیگری به بهانه “رعایت شان مجلس در مراسم تحلیف” سیاست خارجی وی را هدف قرار داده است.
اندکی بعد ازاعلام پیروزی انتخاباتی حسن روحانی، جک استراو، وزیر خارجه پیشین بریتانیا از حزب کارگر ابراز تمایل کرد تا در مراسم تحلیف او حضور یابد.
سابقه مناسبات صمیمانه جک استراو و روحانی به زمانی باز میگردد که تلاشهای سه قدرت بزرگ اروپایی ( بریتانیا، فرانسه و آلمان) برای رسیدن به توافق اتمی با جمهوری اسلامی به دیدار استراو، دوویل پن وزیر خارجه وقت فرانسه، و یوشکا فیشر وزیر خارجه وقت آلمان، از تهران منجر شد. حسن روحانی در آن زمان در کسوت دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی، همراه با کمال خرازی وزیر خارجه وقت، یکی از دو میزبان و طرف اصلی مذاکره با میهمانان ارشد اروپایی بود.
روحانی که دارای سابقه حضور در بریتانیا پیش و بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ است، پس از مذاکرات سال ۲۰۰۳ و “توافق سعد آباد” تماسها و دیدار های دیگری نیز با جک استراو داشته است.
قطع مناسبات سیاسی لندن-ـ تهران
بدنبال حمله برنامه ریزی شده روز سه شنبه ۸ آذر سال ۱۳۹۰ “بسیجی ها” علیه سفارت لندن در تهران و باغ سفارت در قلهک، که طی آن کوکتل مولوتف مورد استفاده قرار گرفت و پرچم و اسناد رسمی بریتانیا به آتش کشیده شد، دولت دیوید کمرون، نخست وزیر محافظه کار بریتانیا، دستور اخراج سفیر و کلیه کارکنان سفارت جمهوری اسلامی از لندن را صادر کرد.از آن تاریخ تاکنون مناسبات سیاسی دو کشور در پائین ترین سطح قرار داشته، بطوریکه خدمات کنسولی دو کشور نیز در کشورهای ثالث انجام میگیرد.
پیروزی روحانی در انتخابات رییس جمهوری و شکست گزینه های اصول گرا، در محافل غربی به عنوان گشوده شدن پنجره ای تازه برای داخل شدن در گفتگوهای سیاسی با جمهوری تازه و افزایش انتظار برای رسیدن به توافق پیرامون برنامه اتمی بحث انگیز ایران تلقی و از آن استقبال محتاطانه ای بعمل آمد.
ابراز علاقه جک استراو به دیدار از تهران و حضور در مراسم تحلیف روحانی، نمونه ای از واکنشهای مثبت غرب نسبت به تحول چشمگیر در سیاست داخلی جمهوری اسلامی بشمار میرفت. واکنشهای دیگر را در نامه نگاری ۱۳۱ عضو کنگره آمریکا به دولت مبنی بر داخل شدن در مذاکره با تهران و یا تعویق طرح تحریمهای تازه در سنای آمریکا علیه ایران میتوان دید.
واکنش اصول گرایان
در نگاه عوامل تند رو و شاخه هایی از اصول گرایان درون حاکمیت، عادی سازی مناسبات تهران با غرب در تقابل با مصالح جمهوری اسلامی است. این گروهها بخصوص از سر گیری احتمالی مناسبات سیاسی با آمریکا را تهدیدی راهبردی علیه موجودیت نظام معرفی می کنند.
با توجه به همسویی کامل بریتانیا و آمریکا در صحنه جهانی، نزدیکی سیاسی دولت روحانی با بریتانیا، از نظر اصول گرایان افراطی، میتواند به عنوان فرصتی در جهت تسهیل تماسهای سیاسی مستقیم تهران و واشنگتن تلقی شود.
در جریان مناظره های انتخاباتی، روحانی تلویحا از ضروت گفتگو های سازنده با غرب سخن گفته بود. در مورد امکان انجام تماسهای سیاسی مستقیم با آمریکا نیز(اگر چه در چار چوب مذاکرات اتمی)، چنین نشانه هایی از سوی روحانی دیده شده بود.
پس از انتخاب شدن دور از انتظار روحانی، نگرانی های اصول گرایان افراطی ناگهان به ترس از تلاش دولت بعدی برای تغییر مسیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شد.
در بر افروختن آتش این ترس، آقای علی خامنه ای نیز مستقیما شریک شد. هنگام برگزاری آخرین دیدار با کارکنان ارشد دولت کنونی، خامنه ای ضمن “غیر قابل اعتماد” خواندن آمریکا، به دولت روحانی هشدار داد در انجام تماسهای احتمالی آینده با آمریکا هشیار باشد و محتاط عمل کند.
نمایش مشروعیت
تاکنون مراسم تنفیذ رییس جمهور که توسط رهبر جمهوری اسلامی صورت میگیرد، صحنه اصلی نمایش آغاز بکار دولت دولت و رسمیت یافتن آن تلقی شده است. بنا بر این روال، مراسم تحلیف رییس جمهورکه در صحن مجلس انجام میشود، یک نمایش قرار دادی و کم رنگ بوده است.
با تغییر این سنت، حسن روحانی ظاهرا مایل بوده که از راه تشویق حضور نمایندگان سیاسی خارجی در مراسم تحلیف، ضمن کسب مشروعیت غیر مستقیم برای خود و نحوه بحث انگیز انجام انتخابات استصوابی، نقطه شروع تازه ای برای خروج تدریجی از انزوای سیاسی ایران نیز فراهم آورد.
طبیعی است که در حاشیه مراسم تحلیف امکان برگزاری گفتگوهای سیاسی نیز برای کارگزاران دولت فراهم است و این فرصتی است که اصول گرایان از خلق آن در آغاز کار دولت روحانی، دست کم تا حدودی که به مناسبات با غرب مربوط است، نگرانند.
اصول گرایان که تجربه قدرت گرفتن احمدی نژاد بعد از مطرح شدن در وسایل ارتباط جمعی خارجی و انتقال آن به صحنه سیاست داخلی را شاهد بوده و از آن بخصوص طی چهار سال دوران دولت نهم رنج برده اند، از تکرار این تجربه توسط روحانی هراسانند. بعلاوه تبعات این نمایش را نیز تا جایی که به عادی سازی مناسبات ایران و غرب مرتبط است به راحتی بر نمی تابند.
از این لحاظ بعد از اعلام دعوت عام برای پذیرایی از میهمانان خارجی ( به استثنای آمریکا و اسرائیل)، که ظاهرا بنا به خواسته روحانی، توسط عراقچی سخنگوی کنونی وزارت خارجه صورت گرفت، اصول گرایان در یک اقدام حساب شده، نسبت به دعوت از میهمانان خارجی به مراسم تحلیف روحانی واکنش نشان دادند و در این راستا ضرغام صادقی عضو هیات رییسه مجلس اعلام داشت که “میهمانان خارجی مراسم تحلیف یا در سطح روسای دولت، و یا وزیران خارجه شاغل و یا سفیران رسمی کشورها خواهند بود. به این ترتیب تا اطلاع ثانوی ارسال دعوتنامه برای جک استراو معوق ماند.
همزمان جامعه اروپا نیز رسما اعلام داشت که از سوی کشور های عضو، میهمان خاصی به مراسم تحلیف روحانی فرستاده نمیشود و تنها سفیران حاضر در تهران این ماموریت را انجام میدهند.
به این ترتیب اولین حرکت روحانی برای انجام روابط عمومی در عرصه مناسبات بین الملل با مقاومت اصول گرایان خنثی شد.
میهمانان قرار دادی
بر اساس گزارشهای نیمه رسمی، تنها تعداد معینی از روسای کشورهای همسایه منجمله حمید کرزای رییس جمهور افغانستان، آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان، میشل سلیمان رییس جمهور لبنان، و همچنین وائل حلقی نخست وزیر سوریه، خضیر الخزاعی معاون جلال طالبانی، رییس جمهور بیمار عراق، نماینده ای از کشور کره شمالی، و تعدادی از نمایندگان کشورهای عربی خلیج فارس در مراسم تحلیف روحانی شرکت میکنند.
ظاهرا تلاشهای همکاران روحانی برای فراهم ساختن زمینه حضور اردوغان و یا عبدالله گل از ترکیه، علیف از آذربایجان، و حتی روسای کشورهای آسیای مرکزی برای حضور در مراسم تحلیف نیز به نتیجه نرسیده است.
در صف میهمانان داخلی، علاوه بر کارکنان ارشد دولتی، حضور هاشمی رفسنجانی به عنوان میهمان مخصوص رییس جمهور منتخب چشمگیر خواهد بود. درکنار وی مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان و جنتی دبیرشورای نگهبان نیز حضور خواهند یافت.
بعد از مراسم تحلیف حسن روحانی ناگزیر از بازگشت به جبهه قبلی و تلاش برای عبور دادن وزرای دولت خود از صافی رای اعتماد مجلس است. با در نظر گرفتن مناسبات صمیمانه روحانی با علی لاریجانی، باید انتظار داشت که کسب رای اعتماد برای وزیران با تنشهای محدود روبرو شود. فرصت روحانی برای خنثی کردن مقاومت اصول گرایان در جبهه داخلی بیشتر از زمان ۱۰۰ روزه او برای رسیدن به یک تعامل اصولی با جامعه جهانی پیرامون برنامه های اتمی ایران نیست.