در ادامه برنامه های دولت احمدی نژاد برای اسلامی کردن مراکز عالی آموزشی، روز گذشته یکی از مسئولان بلند پایه وزارت علوم از سازماندهی هر چه بیشتر اسلامی کردن دانشگاه ها خبر داد و دیگر مقام این وزارت خانه، بر “اخلاقی” شدن ورزش در دانشگاه ها تاکید کرد. عباس طائب که از وی به عنوان تئوریسین پروژه اسلامی کردن دانشگاه ها یاد می شود، تاکنون چند باری تلاش های مسئولان دولتی را ناکافی توصیف کرده بود.
“اسلامی کردن دانشگاه ها”، اساسی است که دیروز عباس طائب اصلی ترین محور برنامه های وزارت علوم معرفی می کند. او که مشاور عالی وزیر علوم در امور “اجرایی عملکرد” وزارت علوم است روز گذشته در گفتگو با خبرگزاری کار افزود: “این راستا گروههای متعددی برای بررسی برنامههای درسی رشتههای علوم انسانی و سایر رشتهها تشکیل شد.”
کلید پروژه اسلامی کردن دانشگاه در دولت نخست محمود احمدی نژاد زده شد. چهار سال پیش، محمد مهدی زاهدی، وزیر علوم دولت نهم در نشستی با آیت الله مصباح یزدی از برنامه ریزی برای آن طی 5 سال آینده خبر داد و اظهار امیدواری کرد که “با برنامه ریزی های منسجم به جایی برسیم که هنگام ورود به دانشگاه حس کنیم به یک دانشگاه اسلامی قدم گذاشته ایم.”
محمود احمدی نژاد خود در صف مقدم این پروژه قرار داشت. او و حامیانش از آغاز دولت نهم صراحتا از لزوم تصفیه اساتید سکولار، لیبرال و مارکسیست سخن گفته اند. نخستین جرقه ها شهریور سال 85، یکسال پس از به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد زده شد؛ هنگامی که رئیس دولت نهم در جمع گروهی از دانشجویان، نظام آموزشی ایران را به “150 سال حاکمیت سکولاریسم” متهم کرد و از دانشجویان خواست برای تغییر نظام آموزشی همکاری کنند.
رهبر جمهوری اسلامی، چندی پس از انتخابات بحث برانگیز سال 88، بر همین اساس از افزایش دانشجویان علوم انسانی در دانشگاه ها انتقاد کرد. نگرانی های وی چند روز پس از آن اعلام شد که سعید حجاریان از اعضای ارشد جبهه مشارکت زیر فشارهایی که در طول بازداشت متحمل شده بود، در دادگاه های نمایشی از تدریس علوم انسانی غربی در دانشگاه ها انتقاد کرد. رهبر جمهوری اسلامی در توضیح نگرانی های خود گفته بود: “آموزش این علوم انسانی در دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد.”
حالا در راستای برطرف شدن چنین “شک و تردید هایی” است که مشاور وزیر علوم دولت محمود احمدی نژاد اعلام می کند تعداد تشکل های اسلامی از سال 84 تا امروز 58 مورد افزایش یافته و از 162 به 210 تشکل رسیده است.
آیت الله مصباح یزدی که از وی به عنوان تئورسین اصلی “اسلامی کردن” فضای آکادمی یاد می شود در ماه ها اخیر بارها برنامه های خود برای بهتر پیاده شدن این پروژه اعلام کرده است. وی رئیس موسسه “امام خمینی” است و ماه آذر به صراحتا اعلام کرد اعضای این موسسه باید تغییرات مورد نظر وی را برای گرایش اتمسفر دانشگاه به سوی اسلام گرایی پیاده کند. وی گفته بود :” اصلا تأسیس این مؤسسه (مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی) برای همین منظور بود؛ این مؤسسه تأسیس شد تا فضلای حوزه با علوم انسانی آشنا شوند و با اشراف بر مبانی علوم انسانی، بتوانند در آینده برای ایجاد تحول و اسلامی کردن دانشگاهها نقش ایفا کنند.”
آبان امسال آ یت الله مصباح چنان نگران فضای دانشگاه بود که آن را به “آتشی عظیم” تشبیه کرد که “فرهنگ ما ” را تهدید می کند. او شرایط تغییر آن را دو چیز می داند: “عزم راسخ و همت بلند.”
اخلاق در ورزش دانشگاهی
مسئولان وزارت علوم نیز که رابطه نزدیکی با این روحانیون تندرو دارند پس از این سخنرانی تلاش بسیاری کرده اند تا هریک “همت بلند” خود را بیش از پیش به وی نشان دهند. برای نمونه دیروز مجتی بذرافشان معاون سازمان “امور دانشجویان” این وزارتخانه “فعالیت های ورزشی” فعلی دانشجویان را نیز به چالش کشید تا بگوید: “مسائل اخلاقی و فرهنگی باید در اولویت و محور فعالیتهای ورزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی قرار گیرد.”
نمایندگان اصولگرای مجلس نیز عموما طرفدار اجرایی شدن تئوری های اسلامی شدندر دانشگاه ها هستند. آن ها حتی علی رغم آنکه دولت مستقر کوشش کرده است “عزم راسخ” خود در اسلامیزه شدن آکادمی را نشان دهد، باز هم آن را کافی نمی دانند.همین دو هفته پیش بود که نورالله حیدری دستنایی، از اعضای کمیسیون آموزش پارلمان جمهوری اسلامی در گفتگو با سایت “خانه ملت”، با انتقاد از “شروع ناقص” این پروژه توسط وزارت علوم، تصریح کرد: “ عنوان میشود که سطح اسلامی کردن را تنزل دهیم و یکسری رفتارهای ظاهری را اصلاح کنیم. اما اسلامی کردن واقعی مربوط به کسب دانش، مهارت، تخصص و آگاهی است و کسی که میخواهد دانشگاهها را اسلامی کند باید کاملا به مسائل اسلام آشنا باشد.”
انتفادی که آیت الله مصباح یزدی نیز بار ها آن را مطرح کرده است. وی در یکی از آخرین سخنرانی های خود تحت عنوان “ بایستههای اسلامیسازی علوم انسانی”، مشخصا از تلاش های مسئولان دولت و دانشگاه ها در راستای “اسلامی” کردن دانشگاه ها گلایه کرده و گفته بود: “ با کمال تأسف عرض میکنم که اراده مسئولان برای ایجاد این تحول و پیگیری آن ضعیف است و آنها با تمام توان برای ایجاد آن اقدام نکردهاند. بااینحال، تکلیف از عهده کسانی که احساس مسئولیت میکنند برداشته نمیشود.”
تحلیلگران می گویند در حالی که دولت محمود احمدی نژاد کوشش کرده است با اجرایی کردن طرح هایی همچون جداسازی کلاس های دانشجویان دختر و پسر، اسلامی کردن واحد های درسی، حذف واحد های درسی علوم انسانی، حذف برخی رشته های علوم انسانی، و حتی اسلامی کردن سئوال های کنکور کارشناسی ارشد در برخی رشته ها، آرای آیت الله مصباح یزدی را عملیاتی کند، ابراز تاسف از عملکرد “ضعیف” مسئولان انعکاسی از حد بالای توقع این عضو مجلس خبرگان برای زیر و زبر کردن فضای آکادمیک کشورست.
این انتقاد های تند علیه دولت در حالی مطرح می شود که کامران دانشجو، وزیر علوم، و از اصلی ترین هواداران اسلامی کردن محیط آکادمیک در کشور، خود معتقد است: “حتی المکان باید از اختلاط بیمورد دانشجویان دختر وپسر جلوگیری شود و این سیاستی است که خانواده ها، مجلس، روحانیت وعلاقمندان به نظام، مراجع تقلید بر روی اجرای آن تاکید دارند.”
در ابتدای سال تحصیلی 90-91 نیز دانشگاه علامه طباطبایی برای روی خوش نشان دادن به ایدئولوگ های اسلامی کردن دانشگاه ها 13 رشته مرتبط با علوم انسانی را از لیست رشته های خود حذف کرد. رشته های جامعه شناسی و روانشناسی از جمله قربانیان سیاست های پالایشی دولت محمود احمدی نژاد بوده اند.
گفتنی است در آخرین مورد از این دست تلاش ها، اواخر آبان خبری منتشر شد که بر اساس آن حسین نادریمنش معاون آموزشی وزیر علوم اعلام کرده بود تحولات در علوم انسانی همراه با اولویت تغییر در “38 رشته تحصیلی” و “380 ماده درسی” انجام خواهد شد.بر اساس اعلام وزارت علوم کمیتههایی مامور شده اند تا تغییر رشتهها ومتون درسی و حتی عنوان دروس را پیگیری کنند.
مخالفت ها
تابستان سال گذشته میرحسین موسوی، از رهبران سیاسی جنبش سبز، موضع گیری رهبران جمهوری اسلامی در قبال علوم انسانی را یادآور تجربه حکومت های توتالیتر تمامیت خواه دانسته و گفته بود: “با دیدن حمله سازمان یافته علیه علوم انسانی یاد تجربه بسیار تلخ و هشدار دهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتر اروپای شرقی می افتم.”
وی افزوده بود: “از زمان استالین علوم اجتماعی را علومی برآمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بود.”
تاریخ نگاران، سیاست های استالین در سرکوب آزادی های آکادمیک و سانسور را سهمگین ترین سرکوب ها در یک قرن گذشته می دانند.
همزمان تشکل های صنفی و سیاسی دانشجویان نیز در مقابل این سیاست ها خاموش نیستند. آبان ماه به غیر از تجمع هزاران تن از دانشجویان کشور در اعتراض به سیاست های دانشجویی، دفتر تحکیم وحدت نیز با انتشار بیانیه ای خاطر نشان کرد که جامعه دانشجویی ایران در “تمامی عرصه های زندگی” به مقاومت در برابر پروژه های “سیطره جویانه” تمامیت خواهان دست زده است.
این بیانیه که به مناسبت آغاز سال تحصیلی منتشر می شد همچنین در طبقه بندی فشار های فزآینده دولت به دانشگاه به پروژه اسلامی کردن دانشگاهها، تغییر سرفصلها و حذف رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی، سهمیهبندی در رشتههای مختلف با هدف کاهش تعداد دانشجویان دختر، تفکیک جنسیتی در کلاسها و همچنین تدوین آییننامههای انضباطی جدید برای افزایش محدودیتهای دانشجویان در محیط دانشگاه اشاره کرده بود.
این تشکل دانشجویی اردیبهشت ماه نیز با انتشار بیانیه ای در آستانه سالگرد انقلاب فرهنگی، از سنگینی همیشگی “سایه استبداد” بر سر این نهاد علم آموزی سخن گفته و در انتقاد از فشار های دولت محمود احمدی نژاد به دانشگاهیان تصریح کرده بود: “تاسف انگیز اینکه در حال حاضر در یکی از بدترین و خردسوزترین دوران به سر می بریم. شرایطی بر دانشگاه ها حاکم شده است که نامیدن «انقلاب فرهنگی دوم» سزاوار آن است”.