اسکات پترسون
لازم به مخفی کاری نیست: مقامات در نمایش عمومی سرکوب اوباش و قاچاقچیان چیزی کم نمی گذارند. البته این شامل دانشجویان و زنان با پوشش به اصطلاح غیر اسلامی هم شده است.
ماموران سیاه پوش و پلیس نقاب به چهره، خشمگینانه اقدام به دستگیری، تحقیر و گرداندن مجرمان در خیابان ها می کنند. دوربین ها هم بدنبال پلیس هایی در حرکتند که تنها در یک یورش شبانه به شکار صدها فروشنده مواد مخدر دست زده اند.
اما تحلیلگران معتقدند این اقدامات از بهار گذشته ظاهراً به عنوان تلاش استراتژیک و دفاعی رژیم در برابر نقاط ضعفی شروع شده که می تواند توسط دشمنانی نظیر ایالات متحده به آستانه انفجار رسانده شود. آنها می گویند پاکسازی مجرمان و تعرض به تمام کسانی که بالقوه مخالف قوانین مذهبی رژیم هستند، با هدف جلوگیری از تکرار تاریخ است. یعنی وقوع خشونتی که کنترل آن از دست خارج بشود.
یک روزنامه نگار ایرانی می گوید: “هدف در اینجا دخترها نیستند. مبارزه با اوباش دلیل اصلی است. آنها در حال رشد هستند و خطر بالقوه آنها در حال فزونی است. حکومت با مراجعه به اینترنت در حال آگاه شدن از تاریخ مدرن است.”
تاریخ می گوید که چطور سازمان سیا در سال 1953به نخست وزیر محبوب، محمد مصدق، ضربه وارد کرد. فاکتور اصلی در موفقیت سیا هم سازمان دهی توده هایی بود که با ریختن به خیابان ها بقیه آشوب طلب ها را نیز به خود جلب کردند.
سازمان های امنیتی ایران در جستجوهای اینترنتی خود با نومحافظه کاران آمریکایی نظیر مایکل لدین آشنا شده اند که می گوید با حمایت ایالات متحده، “می توانیم ایران را ظرف کمتر از یکسال آزاد کنیم.”
این روزنامه نگار ایرانی تعبیر خود را از آن عبارات و تهدیدهای بدست آمده از آنها چنین بیان می کند: “ جنگ ایالات متحده با ایران بوسیله پیاده نظام نیست. بلکه باید ماشه را کشید تا ایرانی ها به غلیان بیفتند و دولت را سرنگون کنند.”
در ایران مجازات افراد به اصطلاح “چاقو کش” خیلی دلپذیر است. رهبر عالی ایران، آیت الله سید علی خامنه ای، هم به پلیس گفته “باید برنامه امنیت اجتماعی را با قدرت پیش ببرند… از آنجا که هدف آنها سامان یافتن در جامعه است.”
اما در جریان یکی از بیشترین زیاده روی های رژیم از زمان انقلاب اسلامی سال 1979، اعمال فشارها از حد مجرمان فراتر رفته است. این فشارها اکنون زنان جوانی را نیز شامل می شود که موهای خود را زیادی نشان می دهند. یا افراد تحصیلکرده ای را که با عنوان عوامل فریب خورده ایالات متحده به تلاش برای براندازی رژیم متهم می شوند.
یک تحلیلگر با سابقه که نخواست نامش فاش شود گفت: “نقطه ضعف آنها، ایرانی های غرب زده هستند. تهدید در حمله نظامی نیست بلکه از سوی ایرانی هایی می آید که نحوه زندگی آنها با ما متفاوت است. آنها به غرب گوش می کنند. خیلی از آنها همانند اوباشی هستند که برای حمله آماده اند”
محمد علی جعفری، فرمانده جدید سپاه پاسداران انقلاب، گفته است مهمترین مسوولیت نیروهای سپاه رویارویی با تهدیدات داخلی است. یک روزنامه هوادار آنان هم در برابر خطرات آزادی جبهه گیری کرد.
اعمال فشار بر مناسبات اخلاقی گاهی نتیجه معکوس دارد. سال ها بود که صاحب نظران فکر می کردند افراد محافظه کار رژیم از ترس پس زدن فشارهابه سوی سرنگونی آنها از قدرت، ریسک اعمال فشارهای جدی اجتماعی را به تن نمی خرند. معذالک فعالان کارگری و زنان دستگیر شدند. دانشجویان معترض به رییس جمهور و سیاست های دولت در سال گذشته نیز به سرنوشت مشابهی دچار شدند. سه نفر از بازداشتی ها که 8 ماه را در زندان به سر بردند، و نام آنها چندین بار در تظاهرات مختلف به گوش می رسید، قرار است روز شنبه آزاد شوند. اتهام آنها “توهین به ارزش های مذهبی” و برخی اتهامات دیگر بوده است.
از سوی دیگر، سازمان عفو بین الملل اعلام کرده اعدام ها در ایران از 177 مورد در سال 2006 تا کنون به 210 مورد در سال جاری افزایش یافته است. نشست عمومی سازمان ملل روز سه شنبه پیش نویس قطعنامه ای را علیه ایران تصویب کرد که بر”نگرانی خیلی جدی از زیر پا گذاشتن حقوق بشر توسط این کشور حکایت می کرد. از جمله مواردی از شکنجه و رفتار بیرحمانه، انجام مجازات ها و رفتارهای دون شان انسانی نظیر شلاق زدن و قطع اعضای بدن.”
حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب، یک روحانی با نفوذ می گوید: ایالات متحده دو نوع جنگ در برابر ما به راه انداخته است. یکی جنگ سخت و دیگری جنگ نرم. جنگ سخت شامل تهدید و تشرها می شود. اما جنگ نرم بیشتر از جنس برخورد اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و دینی است.”
آقای نواب می گوید: “این مثل یک سیلاب نیست، بلکه یک باران ملایم است که مدام می بارد، می شوید و می برد و از خود ویرانه ای به جا می گذارد. اگر آنرا جدی بگیری میزان خطر کمتر می شود و گرنه خطر همانجا هست و خطر جدی هم هست.“
نواب با اشاره به بازداشت چندین ماهه شهروندان آمریکایی ایرانی الاصل در اوایل سال جاری، این چهره های آکادمیک را به فعالیت تحت عنوان “عوامل خارجی” متهم کرد. اثرات چنین طرز تفکری کاملاً محسوس بوده است.
یک تحلیلگر سیاسی که نسبت به برقراری هرگونه تماس با غربی ها هشدار می دهد، گفت: “ من هرگز در 28 سال گذشته ایران را در چنین وضعیتی ندیده بودم. اوایل انقلاب، شور و شوق همگانی وجود داشت و سرکوبی گروه های مخالف (نظامی) خیلی مدنظر بود. اگر عضو آنها نبودی، دلیلی هم برای ترسیدن وجود نداشت. اما الان یک ارعاب هدفمند وجود دارد و آنها این کار را خیلی خوب بلدند.”
صرف هزینه 75 میلیون دلاری توسط ایالات متحده برای تلاش های “ارتقای دموکراسی”، که عمدتاً صرف ایستگاه های رادیو تلویزیونی خارج از کشور شده، در بروز این بهانه جویی ها موثر بوده است. این تحلیلگر می گوید: “تمام این فضای امنیتی برای در نطفه خفه کردن هر گونه تغییری از درون و با تمام ابزار است. ایجاد احساس ترس و بالا بردن هزینه انجام هر فعالیت سیاسی در کشور.”
به گزارش خبرگزاری فارس، محمد تقی رهبر، یک روحانی نماینده مجلس ایران در گفتگو با رسانه ها گفت: “اعضاء مجلس هفته پیش با عصبانیت از سخت گیری های جدید، خواستار تعدیل این اقدامات شده اند: “اینکه یک زن مسلمان همراه کت و سایر البسه، چکمه بپوشد برخلاف اسلام نیست.”
یک مساله زیر ذره بین هم جوانان غرب زده و خانم هایی بودند که موهای خودشان را زیادی نشان می دهند یا مانتوهای تنگ می پوشند. قانون می گوید مانتو ها نباید انحنای بدن را نمایش دهد. پلیس منکرات با حضور در مراکز خرید، از کسانی که به عنوان “بد حجاب” مجرم شناخته شده، عکسبرداری می کند. به بعضی از زنان اخطار داده شده که برخورد دفع سوم منجر به تبعید از تهران خواهد شد.
مهدی کلهر، مشاور رییس جمهور ایران که در سال 2005 وعده آزادی های اجتماعی فراوانی را داده بود، خواستار محدودیت در سخت گیری ها از سوی پلیس شد. او در مصاحبه ای گفت: “من نامه ای به رییس نیروی انتظامی نوشتم و از او خواستم تندروی ها را تا حداقل مورد نظر قانون کم کند. این حق هر شهروندی است که زندگی معمولی داشته باشد و از سوی کسی مورد آزار و تشویش قرار نگیرد.”
در همین حال، از دانشگاهیان ایرانی خواسته شده هیچ قرارداد خارجی منعقد نکنند. تلاش های اجتماعی و انسان دوستانه و حتی رویدادهای فرهنگی با میزبانی سفارتخانه های غربی در تهران را منع کرده اند. علت هم خطر درگیری، بعضاً فیزیکی، اعلام شده است. یک دیپلمات غربی می گوید: ”یک نگرانی واقعی در رژیم وجود دارد از اینکه ما غربی ها می خواهیم حکومت را عوض کنیم. از نظر برخی مردم هم حق با آنها است. بعضی ها فکر می کنند قرار نیست ما اینکار را با بمباران بکنیم بلکه از یک انقلاب مخملی استفاده خواهیم کرد.”
برای همین است که توجه ویژه ای به فعالان اجتماعی می شود. در نشستی برای تجدید پیمان با عماد الدین باقی، موسس جامعه حمات از حقوق زندانیان که در ماه اکتبر بازداشت شده است، حرف هایی در این مورد زده شد. عزت الله سحابی، یک اصلاح طلب ایرانی که خود مدتی زندانی بوده، گفت: ”رژیمی که نتواند به یک انسان متین و میانه رو احترام بگذارد، مایه نگرانی است. هیچ اصلاح طلبی چیزی بیش از حدود موجود نمی خواهد. فقط به حقوق شهروندان احترام بگذارید. ما نمی خواهیم حکومت را به سوی وضعیت بحرانی سوق دهیم.“
منبع: کریستین ساینس مانیتور – 20 دسامبر