حق سفر بی خطر نداریم؟

نویسنده

» گزارش نیویورک تایمز از تحریم ناوگان هوایی ایران

توماس اردبرینک

اکتبر گذشته زمانی که کاپیتان هوشنگ شهبازی برای فرود در فرودگاه بین المللی امام خمینی آماده می شد ، نور چشمک زن قرمزی در کابین بوئینگ ۷۲۷ - با عمر چهل سال - از یک مشکل بزرگ خبر می‌داد: چرخ‌های جلوی هواپیما باز نمی‌شدند.

در این هواپیمای ایران ایر، بر روی صندلی‌های زوار در رفته و تنگ هواپیما ۱۲۰ مسافر نشسته بودند، آن‌ها سه ساعت قبل از مسکو رهسپار تهران شدند. کاپیتان شهبازی و خدمه کابین تمام تدابیر اضطراری را به کار گرفته بودند اما چرخ‌های جلوی هواپیما گیر کرده و باز نمی‌شوند.

به تمامی مسافران گفته می‌شود که برای فرود همراه با تصادم آماده شوند، کاپیتان شهبازی با هر دو دستش فرمان را گرفته است و می‌کوشد تصویر اجساد سوخته و لاشه هواپیمای شعله ور را از فکرش دور کند.

در سال ۱۹۸۳ زمانی که او به شرکت هواپیمایی جمهوری اسلای پیوست، ناوگان هوایی ایران هواپیماهای بوئینگ و ایرباسی در اختیار داشت که هنوز از شرایط فنی مطبوعی برخوردار بود.

کاپیتان شهبازی می‌گوید هر زمان که عینک هوانوردی مشکی را زیر کلاه خلبانی‌اش می‌زد و به سوی ورودی هواپیمایش می‌رفت، درونش مملو از حس غرور و اطمینان می‌شد.

اما حالا پس از گذشت ۱۷ سال از زمانی که تحریم‌های ایالات متحده، جمهوری اسلامی را از خرید هواپیما و قطعات یدکی محروم کرده است او می‌گوید نزد مسافرانش شرمگین و از سیاست‌های آمریکا خشمگین است. سیاست‌هایی که به گفته شهبازی مسئول سقوط هواپیماهای ایران و مرگ ۱۷۰۰ تن از مسافران و خدمه است.

چنین تحریم‌هایی باعث شده است که کشور نفت خیز ایران از تعمیر و به روز کردن ناوگان هوایی‌اش بازبماند و مجبور است به سراغ هواپیماهای غیراستاندار روسی برود یا به جت‌های قدیمی که عمرشان را کرده‌اند وصله بزند و یا اینکه برای خرید لوازم یدکی به بازار سیاه روی اورد که دشواری‌های فزاینده‌ای دارد. به ندرت سالی بدون حوادث هوایی سپری می‌شود و بیشتر هواپیماهای ایران من جمله بوئینگ ۷۲۷ ورودش به اتحادیه اروپا ممنوع است.

کاپیتان شهبازی می گوید: “هواپیماهایمان کاملا فرسوده شده اند.” او تاکید می کند مکانیک ها برای اینکه هواپیماها پروازی امن داشته باشند هر کاری از دستشان ساخته بود انجام داده اند. اما هر روز این کار سخت تر و سخت تر می شود”.

او می گوید: “در عالم واقعیت، هر پرواز می تواند آخرین پرواز ما باشد.”

سرانجام، آن پرواز ظاهرا محکوم به فنا از مسکو ، آخرین پرواز او نبود. کاپیتان شهبازی فرودی معجزه آسا انجام داد، ماهرانه با استفاده از ترمز ها تعادل هواپیما را حفط کرد تا اینکه دماغه هواپیما به آرامی پایین آمد. از این حادثه فیلم برداری شد ، فیلمی که کاپیتان شهبازی به قهرمانی ملی و “چلسی سولنبرگر” ایران بدل کرد.

کاپیتان شهبازی خاطرنشان می کند چند روز پس از این فرود همراه با تصادم به او گفته اند که چرخ ها به دلیل کمبود فشار هیدرولیک باز نشده ، که نتیجه طبیعی سائیدگی و پارگی بوده است. “نباید این گونه باشد.” کاپیتان شهبازی با اشاره به ثروت نفتی ایران متذکر می شود: “ایالات متحده می تواند اجازه دهد ما هواپیما بخریم.”

تحریم هایی هوایی در سال 1995 و در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون تصویب شد، به دیگر بیان از تحریم های مالی اخیر علیه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی سوا بوده اما حالا این دو در هم تنیده شده اند. در جریان دور اخیر مذاکرات پیرامون برنامه هسته ای، قدرت های جهانی به ایران پیشنهاد کرده بودند در برابر تعلیق غنی سازی اورانیوم، تحریم های هوایی را تعلیق خواهند کرد.

با اینکه بسیاری از ایرانیان رهبران خود را به خاطر انزوای روزافزون کشورشان ملامت می کنند، اما تقریبا همگان از اقدامات ایالات متحده علیه شرکت های هوایی ایران ناراحت هستند.

ژانت، زن خانه دار 54 ساله ای که از ترس مقامات ایران، مایل نیست نام کاملش را ذکر کند می گوید: “من از فشار بر رهبران ایران حمایت می کنم.” او همچنین می افزاید: “اما من متوجه نمی شوم چرا ایالات متحده می خواهد با ما آسیب بزند، ما ادم های معمولی ، آیا حق نداریم تا سفری بی خطری داشته باشیم؟”

سال 2010 باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده در مصاحبه با بخش فارسی بی بی سی گفت که او دل نگران ایرانی ها است، اما آن ها می بایست رهبران خودشان را به خاطر مشکلاتی که با آن مواجه هستند سرزنش کنند. او کمپانی های بین المللی سوخت را مجبور کرده است تا از سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی در اروپا و آسیا سرباز زنند. امری که باعث لغو بسیاری از پروازها در مسیرهای پرتردد مردم ایران شده است.

برای علی رستگار 27 ساله و خواهرش هانیه که 30 سال دارد ، پیدا کردن مقصر برای مرگ پدرشان کار دشواری است. پدر آن ها در هواپیمای بوئینگ 727 کار می کرد که ژانویه 2011 در غرب شهر ارومیه سقوط کرد.

در آپارتمانی فرش شده در تهران، آقای رستگار به من گفت: “پدرم همیشه به من می گفت هیچ وقت در آسمان کار نکن، خیلی خطرناک است.”

عصر آن روز یکی از دوستانش تلفنی از آقای رستگار می پرسد آیا پدرش در آن روز در حال انجام خدمت بوده است. تلویزیون دولتی خبر سقوط را پخش کرده بود. و تماس های جنون آسا به تلفن همراه پدر بی پاسخ می ماند. در مجموع 77 نفر در آن حادثه کشته شدند، بسیاری از آن ها دانشجویانی بودند که داشتند به محل تحصیلشان می رفتند.

هانیه می گرید و برادرش می گوید: “بدون شک اکر ما هواپیماهای نو داشتیم، آن ها هنوز زنده بودند.”

اولین بار نبود که پدرش به او از معضلات جدی در هواپیماها گفته بود. “نمی توانی با تعمیرات پی در پی آن ها را درست کنی.” آقای رستگار که کوشش کرده مکانیک هواپیما بشود می گوید: “اما فعلا تنها کاری است که می شود کرد.”

با اعمال تحریم های جدید در معاملات مالی، خرید قطعات یدکی از بازار سیاه دشوار تر شده است. یکشنبه ، فرهاد پرورش ، مدیرعامل ایران ایر، اذعان کرد که در ماه های اخیر قیمت این لوازم حدود 40 درصد افزایش یافته است.

کاپیتان شهبازی کمپین مستقلی به منظور متقاعد کردن دولت اوباما برای لغو تحریم های خرید هواپیماهای جدید و قطعات یدکی به راه انداخته است. تاکنون 125هزار ایرانی در وب سایت  وی عضو شده اند.

منبع: نیویورک تایمز