به همین سادگی به کارگردانی رضا میرکریمی در تهران بر پرده است. نگاهی داریم به این فیلم….
به همین سادگی
کارگردان، تهیه کننده و تدوینگر: سید رضا میر کریمی. نویسنده فیلمنامه: شادمهر راستین، رضا میرکریمی. مدیر فیلمبرداری: محمد آلادپوش. بازیگران: هنگامه قاضیانی، مهران کاشانی. 90 دقیقه. برنده جایزه بهترین فیلمنامه بخش بین الملل و ملی، بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر.
طاهره که فکر می کند همسر و فرزندانش دیگر به او توجه ندارند، تصمیم به ترک خانه می گیرد. فیلم به جزئیات 24 ساعت از زندگی طاهره می پردازد و تنهایی ها و ارتباط با فرزندان و همسرش را به تصویر می کشد. اما در آخرین لحظات طاهره تصمیم خود را تغییر می دهد و نزد خانواده اش می ماند.
دغدغه های یک زن تنها
سیدرضا میرکریمی متولد 1345 تهران، فارغ التحصیل گرافیک از دانشگاه تهران است. وی فعالیت هنری خود را از1375 با کارگردانی فیلم کوتاه آغاز کرد و اولین فیلم بلند سینمایی اش “کودک و سرباز” با تحسین منتقدان روبرو شد. میر کریمی بعدها فیلم های زیر نور ماه، اینجا چراغی روشن است و خیلی دور، خیلی نزدیک را ساخت که نمایش هر کدام از آنها در سینمای دهه اخیر ایران حادثه ای محسوب می شود.
رضا میرکریمی یکی از فیلمسازان نسل تازه سینمای ایران است که از اواسط دهه 70 به فیلمسازی روی آورد. او در نخستین فیلم هایش توانست خیلی زود به فیلمساز محبوب منتقدان تبدل شود. وی از همان ابتدا سراغ دوایر ملتهب اجتماعی رفت و حتی تا حد زیادی توانست از خط قرمز ها نیز بگذرد. مانند فیلم زیر نور ماه که یکی از بهترین فیلم های اجتماعی سینمای ایران درباره روحانیت به شمار می آید.
بعد ها این مسیر شکلی درونی تر به خود گرفت. شخصیت ها محدود تر شدند و فیلمساز با تمرکز بر یک شخصیت داستان های خود را پیش برد. فیلم به همین سادگی در نقطه اوج همین حرکت در کارنامه میرکریمی قرار می گیرد. فیلمی که داستان خود را با یک شخصیت و دغدغه های شخصی او پیش می برد. در فیلم قبلی این فیلمساز- خیلی دور، خیلی نزدیک- نیز با همین تک شخصیت رو به رو بودیم، اما نحوه روایت فیلم به فیلمساز این قدرت را می داد تا بتواند زوایای بیشتری را از شخصیت خود در مواجهه با شخصیت های دیگر نمایان سازد. اما در فیلم به همین سادگی میرکریمی شرایطی بسیار دشوار را برای خود پدید می آورد.
طاهره در معرض آزمونی دشوار قرار گرفته است. او زنی سنتی و شهرستانی ساکن تهران است که باید در تصمیمی اساسی همسر و خانواده اش را ترک کند. آنچه فیلم به ما نشان می دهد تنهایی ها و دغدغه های طاهره است که فقط در یک لوکیشن محدود یعنی در آپارتمان او رخ می دهد. فیلمساز و همکار نویسنده اش تمام تلاش خود را صرف این نکته کرده اند که تماشاگر شاهد جزئیات روزمره زندگی طاهره باشد. فیلم با نمایی آغاز می شود که شخصیت فیلم در پشت بام، پشت به دوربین و رو به شهر ایستاده و غرق در فکر است که تلنگر همسایه او را به خود می آورد. فیلمساز از همین نماهای نخستین مخاطب را با موقعیت طاهره درگیر می کند.
در فیلم پیشین میرکریمی کشاکش شخصیت با طبیعت و تولد دوباره نقشی اساسی برعهده داشت. اما در فیلم به همین سادگی کشمکش درام در فیلم به طاهره با خودش محدود می شود. او به تنهایی باید تصمیم بگیرد؛ بماند یا برود. میرکریمی نیز برای همذات پنداری بیشتر مخاطب با این شخصیت شیوه نمایش گزارش گونه ای را از زندگی وی بر می گزیند. فیلمبرداری دوربین روی دست به فیلمساز این امکان را داده تا همراه با تکاپو های کاری طاهره او را دنبال کند. دوربین به دلیل فضای محدود لوکیشن چاره ای جز گرفتن نماهای بسته بسیار ندارد، که این نماهای بسته هم نوعی خفقان و سنگینی را برای طاهره به نمایش می گذارد. این نماهای بسته که با حرکت و تکان های شدید دوربین هم همراه می شود موقعیت متزلزل و آسیب پذیر شخصیت اصلی فیلم را بیش از پیش به نمایش می گذارد.
حتی زمانی که طاهره از منزل خارج می شود نیز او را همواره در فضاهایی مانند پل عابر هوایی می بینیم. فضاهایی که روی زمین نیست و حتی در خارج از منزل هم جایگاه شخصیت را متزلزل نشان می دهد.
فارغ از فیلمنامه حساب شده و کارگردانی دقیق فیلم، بخش عمده ای از انتقال حس تنهایی طاهره بر عهده بازیگر فیلم هنگامه قاضیانی است. این بازیگر پس از مدت ها حضور روی صحنه تئاتر و بازی در چند نقش فرعی، برای اولین بار در یک نقش بلند سینمایی حاضر شده و اتفاقا جایزه بهترین بازیگر جشنواره را نیز به خود اختصاص می دهد.
او در عین حال که شرم و حیای یک زن آذری را در چهره نهفته دارد، تلاش می کند که در برخی لحظات عصیانگری هایی را نیز از خود به نمایش بگذارد که چندان به طبقه اجتماعی اش مربوط نمی شود. قاضیانی در ابتدای فیلم، پیش از اینکه او را در کنار فرزندان و همسرش ببینیم، خود شمایی کودکانه دارد. شمایی که اندک اندک تغییر می کند. در انتهای فیلم بر عکس دقایق آغازین به حرکاتی انفجاری تر از او نزدیک می شویم. حرکاتی که ریتم فیلم را هم تند تر می کند. میر کریمی و قاضیانی تماشاگر را تا جایی پیش می برند که در پس تلاش های طاهره بتواند تولد دوباره او را در زندگی باور کند.
البته با توجه به مقتضیات داستان کمی بی انصافی است که طاهره و موقعیت او را تنها به منزل محدود کنیم. طاهره در ابعادی گسترده تر وجوه کاملا اجتماعی دارد. او نه تنها از طریق شوهر و فرزندانش که از طرف اجتماعی مردسالار تحت فشار است. موقعیت شخصیت فیلم را می توان به کلیت جامعه بسط داد. زنانی که در پس دغدغه هایی مدرن اسیر شرایطی سنتی هستند و در نهایت مجبور به ماندن می شوند. شرایطی که برای آنها اجتناب ناپذیر می نماید…