افراطیون ، تاج، الهام و لعیا

علی رضا رضایی
علی رضا رضایی

» حرف/ حرف روز

فرمودند: ملت ایران بر افراط و افراطیون پیروز خواهد شد. البته کسی سوال نکرد که چه‌جوری؟ ولی خب عموماً هم این خبرهای خوش که احتیاج به سوال ندارد. ما همین که بدانیم بالاخره یک‌روزی بر افراطیون پیروز خواهیم شد خیال‌مان راحت می‌شود. مثلاً الآن در یزد یک عده‌ای رفته‌اند کنسرت وحید تاج. بعد چندتا از همین دلاوران افراطی ریخته‌اند کنسرت را بهم زده‌اند. شما خیال می‌کنید کسی ناراحت شد؟ نه! چون همه می‌دانستند که حالا امروز هم نه، فردا بر افراطیون پیروز می‌شوند. خود وحید تاج در کنسرت خودش مجبور شد بین تماشاچی‌ها بنشیند ولی تو بگو اصلاً یک‌ذره ناراحت شده باشد. هی توی دلش می‌گفت من بالاخره پیروز می‌شوم، من بالاخره پیروز می‌شوم و همه دیدند که در پایان کنسرت پیروز هم شد و توانست حدود سه دقیقه روی صحنه برود و به آواز خودش که از بلندگو پخش می‌شد گوش بدهد.

البته در همان زمان، فرماندار و چندتا از مقامات محلی یزد هم در سالن حضور داشتند ولی خب این چیزی از ارزش‌های ما در جریان پیروزی بر افراطیون کم نمی‌کند. شما خیال می‌کنید وقتی افراطیون وارد سالن شدند فرماندار یزد هم اصلاً هیچی ناراحت شد؟ نه! چون او هم می‌دانست که ما بعداً بر افراطیون پیروز خواهیم شد. البته ما باید خیلی خوشحال باشیم که فرماندار یزد خودش جزو افراطیونی که وارد سالن شدند نبوده، یا قبلاً جزو افراطیون بوده ولی بعداً که ملت ایران بر افراطیون پیروز شده‌اند، فرماندار شده و الآن در کنار مقامات محلی کنسرت تماشا می‌کند. این مقامات محلی هم قبل از اینکه مقام محلی بشوند معلوم نیست چندتا کنسرت بهم ریخته باشند ولی من مطئنم که با تلاش همین‌ها، ملت ایران بر افراطیون پیروز خواهند شد.

 

اصلاً این وحید تاج هم خودش تنش می‌خاریده. ایشان قبلاً رفته خوانده “در پناه لطف یزدان جاویدان ایران”. آخر این هم شد حرف مرد حسابی؟ ما مقام معظم رهبری داشته باشیم بعد تو به لطف یزدان پناه ببری که ایران جاویدان بماند؟ والا داریوش دوم به بعد هم همین‌ حرف‌ها را زدند که افراطیون بر ملت پیروز شدند. شما این خواهر خوب‌مان الهام چرخنده را ببین. طبق قوانین رسمی جمهوری اسلامی، نصف توئه! لاکردار چرخنده نگو بگو چرخ و فلک. دم عیدی یک تبریکی به “حضرت سید آیت الله”خامنه‌ای گفت که خود حضرت چرخید. به کسی برخورد؟ افراطیون وسط پخش زنده حمله کردند صدا سیما؟ حالا یک کمی وسط پخش زنده به یاتاقان سوزی افتاد. خود ما یک‌نفر را سراغ داریم خواست برای فرج آقا دعا بکند، زبونش نچرخید گفت برای “فلج” آقا صلوات! اتفاقاً همه هم صلوات فرستادند افراطیون هم حمله نکردند

یا این خواهرمان لعیا زنگنه. گفت من افتخار می‌کنم در کشوری زندگی می‌کنم که رهبرش ادامه‌ی نسل یک زنه… آقا افراطیون رو میگی؟ همه چوب و چماق‌هایشان را برداشتند نیم‌خیز شدند. ادامه‌ی نسل یک زنه؟ یعنی چی؟ زنیکه حرف دهنت را بفهم! مگه نسل زن‌ها اصلاً می‌تواند ادامه هم داشته باشد که حالا رهبر ما… لا اله الا الله! خوشبختانه لعیا زنگنه همینجا حرفش را قطع نکرد و فوراً گفت “یعنی حضرت فاطمه زهرا”. پووووف. خیال‌مان راحت شد. خب حالا شد یک چیزی. البته افراطیون ترجیحاً به روی خودشان نمی‌آورند که حضرت فاطمه زهرا هم زن بوده. ما هم بی‌خود دنبال شر نمی‌گردیم این چیزها را به کسی یادآوری نمی‌کنیم. بعدش لعیا زنگنه گفت “اگر من سمتی داشتم در این مملکت، اجازه نمی‌دادم کسی اسم بچه‌اش را فاطمه بگذارد”. آقا افراطیون دوباره بیل و کلنگ را برداشتند نیم خیز شدند. اجازه نمی‌دی؟ مگه تو چکاره‌ای زنیکه؟ بعد دوباره لعیا زنگنه فوری درستش کرد گفت “چون خیلی سنگینه”. دوباره پوووووف. خب از اول بگو. حالا شد یک چیزی. یک‌ذره هم نه، خیلی سنگینه! چون افراطیون هرچی زن توی ذهنشان است که می‌تواند نسلش ادامه داشته باشد، همه خیلی سنگینند!