در حالی که یک ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری و همه نامزدها کم و بیش از برنامه ها و شعارهای خود می گویند، اما مشخصا، کمتر پیش آمده که نامزدها از برنامه هایشان برای جوانان ایرانی که به تعبیری بزرگترین اکثریت در ایران به حساب می آیند، سخن بگویند.در همین ارتباط، پای حرفهای شماری از جوانان ایرانی نشستیم تا هم از مهمترین مشکلاتشان بگویند و هم انتظارات خود را از رییس جمهور آینده بیان کنند
شایان 25 ساله که مایل نیست اسم شهر محل سکونتش را بگوید و به قول خودش یک “شهروند مجازی” است در گفتگو با روز، می گوید: “واقعا هیچ انتظاری از نامزدها ندارم”.
شایان که به “تحریمی ها”تمایل دارد، می افزاید: “ در بهترین حالت باید کروبی را انتخاب کنیم. ایشان با توجه به مجموعه شرایط کنونی ایران و با توجه به وجود این همه چهره خوب، از موسوی که پشت خود یک نوع سیاهی و تاریکی دارد، بهتراست؛هر چند با نسل من زمین تا آسمان فاصله داردومفهوم آزادی من با آزادی او قابل مقایسه نیست. من نمی توانم ازاو بخواهم آزادی مورد نظر من راپیدا کند چون او این ازادی را نمی شناسد”.
شایان در مورد آزادیهایی که مد نظرش است چنین می گوید: “مثل آزادی مطبوعات، ولی نه مثل مطبوعات امروز ایران. به نظر شما این در ایران شدنی است؟ یا وقتی ازامنیت اجتماعی صحبت می کنیم، منظور من فقط جمع کردن گشت ارشاد نیست.شاید در کوچه و بازار این خواسته را داشته باشند، ولی در کجای دنیا امنیت اجتماعی را در این چیز ها می بینند؟ اما اینجا در بهترین حالت آقای موسوی می گوید برای امنیت اجتماعی گشت ارشاد را جمع می کند؛ امنیت اجتماعی از نطر من این است که وقتی از خانه بیرون می روم، موقع رانندگی، راه رفتن، خرید…هیچ قانونی نباشد که من را تحت فشار بگذارد”.
اما شبنم که 26 ساله است از رییس جمهور آینده می خواهد: “قانون اساسی کشور را اصلاح کندکه کسی به مسائل خصوصی من مثل لباسم، روابط زناشویی ام و خوردنم دخالت نکند. یعنی من دیگر چیزی نمی خواهم فقط دست از سر زندگی خصوصی ام بردارید؛آن وقت خودتان متوجه می شوید که کلی چیزهای دیگر برای پرداختن به آنها وجود دارد”.
امیر رضا، 24 ساله از اهواز که قصد شرکت در انتخابات را ندارد اول از مشکلات جوانان می گوید: “ناسالم بودن فضاهای آموزشی در دوره های متعدد تحصیلی، معضل بیکاری، عدم وجود تفریحات سالمی که نیاز هر نوجوان و جوانی هست که به صورت معمول باید برای این سنین در نظر گرفته شود، افسردگی بسیاری که بین جوانان، چه دختر و پسر رایج شده است و بسیاری از آنان را به سوی اعتیاد به انواع مواد مخدر که در مناطق مشخصی از شهر ها به راحتی به فروش میرسد و همچنین خودکشی و خود سوزی که بر اساس آماری که خود سیستم دولت منتشر می کند رو به افزایش است”.
امیر رضا در ادامه با بیان اینکه “مشکل عمده ما در ایران عدم وجود دمکراسی است” اضافه می کند: “چون در مملکت ما دمکراسی وجود ندارد و انتخابات آزادی در این سرزمین برگزار نمی شود، منتخبین ملت نمی توانند در انتخابات بر کرسی ریاست جمهوری بنشینند. همانطور که از نام این مقام مشخص است، رئیس جمهور به این معناست که او منتخب مردم است وباید بر جمهوری و مردم مدیریت کند، اما چون در حال حاضر چنین شرایطی در سرزمین ما وجود ندارد، من از فرد غیر منتخبی که بر این پست حاکمیت تکیه بزند هیچ انتظاری نمی توانم داشته باشم”.
فرهاد که به مزاح می گوید “من دیگر پیر شده ام” نظرش را چنین بیان می کند: “درخواستم از رئیس جمهور این است که وضعیت اقتصادی را بهبود بدهد؛ جوانان ایران، صرفنظر از مسائل تاسف باری مختلفی که وجود دارد، کار می خواهند، نیاز به پشتوانه دارند. اگر از جوانان غافل شوند مشکل بزرگ تر از این حرفها خواهد شد”.
نظر فرشته 29 ساله از تبریز هم به این شکل است: “مشکلاتش جوانان مااین است که خودشان نیستند، یعنی تحت هر عنوانی نمی گذارند خودشان باشند؛ با اعمال سلایق حاکمیت در همه شئون زندگی؛ انتظارم از رییس جمهور این است که بگذارد جوانها خودشون باشند، زندگی کنند با دغدغه هایشان، آرزوهایشان، با سلیقه های خودشان و مدام با چوب دین و شرع بر سر آنان نکوبند “.
فرشته، معتقد است: “مشکلات جوانان مونث از مذکر به شدت بیشتر است، به خاطر اعمال شرع از سوی حاکمیت و از سوی دیگر، عرف جامعه. انتظار این است که با نوعی برابرسازی جنسیتی یا تغییر قوانین در این زمینه، مشکلات نیمی از نسل جوان مملکت هم برطرف یا حداقل کم بشود”.
کاوه، 25 ساله اول از مشکلاتش به عنوان یک جوان می گوید: “مهمترین مشکلی که دارم عدم امنیت و یک احساس عمیق ترس است که گاهی وقتها فکر میکنم در اثر تکرار در وجودم نهادینه شده و حتی اگر هم خودم هم نخواهم به سراغم می آید. در خیابان، در دانشگاه، در پارک و حتی در خانه. اینکه همش در حالتی قرار داشته باشی که احساس کنی کسی مراقب توست یا کنترل ات میکند و منتظر است تا کوچکترین نقطه ضعفی ازتو بگیردو به تو گیر بدهد؛حس خوبی نیست. حوزه خصوصی من آنقدر کوچک شده که هر کسی به نام مامور دولت و با ادعای انجام وظیفه می تواند در خیابون جلویم را بگیرد، گوشی موبایلم را چک کند، در دانشگاه داخل کوله ام را بازرسی کند، در پارک به راحتی به من گیر بدهد و بازجویم کند…”
انتظار کاوه از رییس جمهور آینده این است: “به حوزه شخصی و حریم خصوصی من احترام بگذارد و برایم امنیتی را ایجاد کند که بدون ترس از مورد بازرسی و بازجویی قرار گرفتن، آن هم به صورت سلیقهای و با دلایل غیرمنطقی، بتوانم به عنوان یک شهروند آزاد در این جامعه زندگی کنم”.
یاسر 25 ساله هم که یک جوان کرد است در گفتگو با روز می گوید: “درمرحله اول با نبود آزادی اعم از بیان اندیشه و آزادی های دیگر از جمله نوع پوشش مواجه هستم؛ مورد دیگری نیز که باید به آن اشاره بکنم این است که اصلا شغلی متناسب با رشته ی تحصیلی برای من و امثال من وجود ندارد یا اصلا به خاطر ملیت و مذهبم من را به آن شغل راه نمی دهند”.
و در آخر، پردیس 21 ساله از بهبهان در پاسخ به اینکه “چه انتظاری از رییس جمهور بعدی دارید” می گوید: “با توجه به شرایط فعلی اگر لطف کنند اجازه بدهند فقط نفس بکشیم هم منت دار آنها هستیم!”
و این هم حرفهای پردیس خطاب به رییس جمهور آینده است: “آقای رئیس جمهور! همانگونه که انسان بودنم مورد تایید است زن بودنم را هم به رسمیت بشناسید، در سهمیه بندی کنکور، در خیابان ـ مثل یک شهروند نه مثل یک مجرم که با دیدن ماشینهای گشت، دست و پایش را گم می کند ـ در فرم های درخواست کار، در قوانینی که محدودم می کنند و تحقیر”.