عبدل منعم سعید علی
مصر در تاریخ 8 آوریل از کشف یک شاخه حزب الله که در داخل مرزهایش به فعالیت مشغول بود، خبر داد. این اعلام، امکان نگرشی کم نظیر به نحوۀ دخالت ایران و عواملش در خاورمیانه را فراهم می آورد.
به گفته مقامات مصری، این شاخه سرگرم طراحی حمله به اماکن توریستی در سینا، نظارت بر اهداف استراتژیک نظیر کانال سوئز و انتقال سلاح و پول به حماس بوده است. حسن نصرالله رهبر حزب الله پذیرفته است که رهبر این شاخه یکی از اعضای حزب الله بوده و سرگرم تدارک «کمک های ترابری برای براداران فلسطینی در حمل و نقل تسلیحات و افراد» بوده است.
این اقدام که از سوی یک شاخه جسور حزب الله صورت گرفته است، تحت پشتیبانی و تشویق ایران انجام شده؛ کشوری که به دنبال افزایش قدرت خود در میان کشورهای عرب خاورمیانه است. نشانه های غیر قابل انکاری از اقدامات هدفدار ایران، برای خرابکاری در تلاش های منطقه ای دولت مصر جهت ایجاد ثبات در شش ماه گذشته موجود است. حماس به تحریک ایران، از قبول تمدید آتش بس شش ماهه با اسرائیل تحت میانجیگری مصر سر باز زد. این اقدام به جنگ غزه در ماه دسامبر انجامید. در بحبوحۀ این جنگ، نصرالله از مردم مصر و ارتش آن کشور خواست به شهر رفح هجوم ببرند و مرز رفح با غزه را به زور باز کنند؛ اقدام تحریک آمیزی که شورش و طغیان را تبلیغ می کرد.
پس از پایان جنگ غزه، مصر دوباره تمام توان خود را برای برقراری آتش بس طولانی مدت به کار گرفت. اما ایران به رهبران فلسطینی فشار وارد کرد تا دربرابر آتش بس مقاومت کنند. تلاش های ممتد قاهره برای تشکیل دولت متحد فلسطین، از طریق کنار هم نشاندن فتح و حماس، نیز تحت الشعاع فشار شدید ایران بر حماس قرار گرفته است.
تهران، مصر را بزرگترین رقیب خود در منطقه قلمداد می کند و آنرا قوی ترین کشور عربی در مقابل نفوذ منطقه ای خود می بیند. اقدام حزب الله در مصر نیز باید در همین راستا ارزیابی شود. حزب الله با ایفای نقش در خط مقدم ایران، به تحت الشعاع قرار دادن فرآیند دیپلماتیکی دست زده که خود می تواند روزی به راه حل دو دولت برای مناقشه اسرائیل- فلسطین بینجامد.
تلاش های مستمر مصر برای برقراری صلح در منطقه و تشویق سایر کشورها به ادامه این مسیر، موقعیت ایران برای تبدیل شدن به تنها قدرت بالقوه منطقه و پیگیری امور افراطی از سوی آن کشور را با خطر روبرو کرده است. به همین دلیل، تهران در پی بی اهمیت جلوه دادن دورنمای صلح است و به همراه عوامل خود، اعتقاد دارد این روشی برای مهار مصر است. از سوی دیگر، منافع امنیتی مصر در خلیج فارس و نقش سنتی آن کشور در برقراری ثبات منطقه ای، به عنوان یک مانع آشکار دربرابر بلند پروازی های منطقه ای ایران ارزیابی می شود.
موقعیت حاضر، برای باراک اوباما و اعضای دولت وی که از دور به مسائل نگاه می کنند، قابل درک است. توافق نهائی در مناقشه اسرائیل و فلسطین، منتهای خواست آمریکا برای مهار نفوذ فزایندۀ ایران در خاورمیانه است.
در همین حال، دولت اوباما باید دولت دست راستی اسرائیل را متقاعد به پذیرش راه حل دو دولت و خواست بین المللی کند. ضمناً باید برای پایان بخشیدن به شهرک سازی غیرقانونی یهودیان که اکنون بیش از هر زمان دیگری صلح را تهدید می کند، چاره ای بیاندیشد.
تمرکز دولت آمریکا بر روی معضل برنامه هسته ای ایران، نباید اذهان را از رویکرد این کشور به فرآیند صلح و حمایت آن کشور از تروریسم دور کند. چالش ایران برای وضعیت منطقه، چند وجهی است، و به همین دلیل واشنگتن باید یک رویکرد فراگیر را برای فرآیند نوپای تماس خود با ایران مدنظر داشته باشد.
آقای علی، مدیر مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام در قاهره است.
منبع: وال استریت ژورنال- 28 آوریل